به گزارش مشرق، رسول حسنی ولاشجردی؛ «بهرام بیضایی درگذشت» این جمله تنها یک تیتر ساده خبری نیست که شب گذشته در خروجی خبرگزاریها منتشر شد، بلکه دریغ و حسرتی است برای از دست دادن یکی از بزرگترین فرهنگشناسان و در مرتبه بعد سینماگرانی است که قدرش را نشناختنیم و طبعا عظمت فقدان او را درک نخواهیم کرد. بیضایی هر چند تحصیلات دانشگاهی نداشت، اما بیش از هر استاد صاحب کرسی اثربخش و صاحب اندیشه بود.

بهرام بیضایی در کنار بزرگانی، چون «علی حاتمی»، «عباس کیارستمی»، «داریوش مهرجویی»، «ناصر تقوایی»، «مسعود کیمیایی» و ... از پدیدآورندگان موج نوی سینمای ایران بود که با قصد درانداختن طرحی نو و مقابله با «فیلمفارسی» پنجرهای تازه به روی سینمای ایران بازکرد. در این میان «علی حاتمی» و «بهرام بیضایی» را باید ایرانیترین این جمع بزرگ دانست. نوع نگاه بهرام بیضایی نسبت به فیلمفارسی نگاهی عمیق و متفاوت بود. او معتقد بود که سینماگران ایران در پدید آمدن فیلمفارسی قصوری ندارد، چرا که فیلفارسی منبعث از فرهنگ فارسی است. ملتی که بدون اتکا به فرهنگ خود در حال گرتهبردای ناشیانه از فرهنگ غربی است همه چیز آن فیلمارسی است در شعر، رمان، تئاتر، نقاشی و هنرهای دیگر نوعی از فیلمفارسی را شاهد هستیم که باید آن را علاج کرد.
بیضایی از همان فعالیتهای آغازین خود چه در حوزه سینما و چه تئاتر سعی داشت تا هوای تازهای را که آرزو داشت به کالبد سینمای ایران بدمد هر چند این تغییر چنان که انتظار بود محقق نشد، اما هنوز سایه سنگین آثار او بر سر تئاتر و سینمای ایران به شدت احساس میشود. ویژگی بارز بهرام بیضایی که آثار او را با دیگر همتایان خود متمایز میکند، تسلط بر فرهنگ و تاریخ ایران و جهان و بخصوص شرق است، بیضایی در پژوهش فرهنگی نیز یگانه است، کتاب «نمایش در ژاپن» و «نمایش در ایران» تنها بخشهایی از این فعالیتها هستند که نشان از احاطه او بر تاریخ دارد. همچنین مجموعه نمایشنامهها و فیلمنامههای بیضایی که مجال ساخت و تولید نیافتند آینه تمام عیاری از فرهنگ غنی ایران از باستان تا معاصر دارد، تحلیل و نقد هر یک از این آثار خود دستمایه یک مقاله تفصیلی خود بود.

متاسفانه برخی محدودیتهای مغرضانه و معذرویتها اجازه نداد بهرام بیضایی آثار دیگری را از خود به یادگار بگذارد «ابراهیم حاتمیکیا» در این مورد گفته است: «استاد بیضایی کم فیلم ساخت و همه آن هم به خاطر ممیزی نبود. کسانی مثل بیضایی و تقوایی فیلمهای سنگین میسازند و سخت میسازند؛ بنابراین تهیهکننده هم به سختی به سمت آنها میرود. وقتی آقای بیضایی فیلم برج مینو را مونتاژ میکرد، به او پیشنهاد دادم که با دوربینهای سبک و کوچک فیلمسازی کند و جهان خاص خود را دنبال کند، اما او هم به نوع فیلمسازی خودش مصر بود.»
بیضایی نهنتها در وجه ایرانی بودن خود بیهمتا است که با خلق «باشو غریبهای کوچک» توانست نوع دیگری از سینمای دفاع مقدس را خلق کند. این فیلم نگاهی عمیق به مسئله جنگ تحمیلی دارد. متاسفانه عدم فهم «باشو غریبهای کوچک» باعث شد تا این فیلم چند سالی در محاق توقیف باقی بماند.
حال آنکه «باشو غریبهای کوچک» نه علیه دفاع مقدس که علیه هر جنگافروزی و سیاست جنگطلبانه بود و مهمتر از آن تفسیری از انسانیت در بحبوحه جنگ را ارائه میداد. کودکی جنگ زده و بیخانمان جنوبی در دل روستایی در جنگلهای سمال کشور ماوا میگیرد و زن شمالی قصه بدون آنکه حتی زبان این کودک را بداند او را مانند دو فرزند خود میپذیرد بدون آنکه کوچکترین تبعیضی بین آنها قائل شود. برای نمونه به سکانسی اشاره میشود که این مادر لقمه برابر به باشو و فرزندانش میخوراند، نمود این دلبستگی و همدلی را در سکانسی میبینیم که باشو برای این مادرخوانده شمالی خود که در بستر بیماری افتاده پی دکتر میرود و ملتمسانه از همسایگان میخواهد کمکش کنند.
جدای از این در بحث سینمای عاشورایی نیز بهرام بیضایی صاحب حرف است. فیلم «روز واقعه» به کارگردانی «شهرام اسدی» و فیلمنامهای از «بهرام بیضایی» با گذشت چهار دهه هنوز یگانه و بیمانند است. هر چند شهرام اسدی تمام توان خود را به کار بست تا اثری ماندگار خلق کند، اما نمیتوان منکر شد که کارگردانی فیلم زیر سایه فیلمنامه قرار دارد و این متن است که بر فیلم سایه انداخته است. روز واقعه تفسیری گویا و روشنی از قیام امام حسین (ع) است. این نوع نگاه به حادثه عاشورا مطلقا در هیچ فیلمی تکرار نشده است. سکانس مجلس عروسی فیلم روز وافعه و گفتوگوی مردان درباره قیام امام حسین (ع) و جامعهشناسی کوفیان، هدف قیام را به روشنی تبیین میکند.
بهرام بیضایی بدون هر شعارزدگی، رفتارهای روشنفکرمآبانه، به راه انداختن پروپاگاندا، ایجاد حاشیه و هر رفتار ظاهرا آرتیستیک، هنرمند، روشنفکر، ادیب و فرهنگشناسی برجسته بود. بیضایی در رثای درگذشت علی حاتمی او را معلمی بیاستاد خواند و حقیقت این است که خود نیز معلمی بیاستاد بود.









