ایرانی بودن هم... اینجا اجر بزرگان دیگر این سرزمین را ناماجور نمیکنم اما ایرانیترین نویسندهمان قلمش را به ما سپرد و رفت...
تو میتوانی برای اقناع مخاطبانت دلیل بیاوری تا اثبات کنی چرا به قول بزرگی، داستایوفسکی قلدرتر از تولستوی، استاندال بارورتر از زولا، اونیل ششدانگتر از هر که در این یکصد ساله درام نوشته و میلر معاصرترین درامنویس جهان است ولی کسی وقتی بگویی «فارسیترین و ایرانیترین درامنویس، بهرام بیضایی است»، از شما نخواهد پرسید «چرا؟!» که به چشم غیرمسلح هم دیدنی است و اثبات و اقناع نمیخواهد.
با افتخار در کلاس «اصول و فنون نمایشنامهنویسی» دانشگاه به سالهای ۷۶ و ۷۷ دانشجوی استاد بهرام بیضایی بودم. امروز مهمترین آموزهاش را که سالهاست به کار بستهام در سوگش باصدای بلند تکرار میکنم:
«نویسندهی پشت میزنشین نویسنده نیست. موجود خیالباف ترحمبرانگیزی است که با استعداد بالا هم از یاد میرود. نویسنده باید جامعهاش را ببیند و تاثیر بگیر؛ در آن بچرخد و تصویر ببیند و فرزند راستین شرایطش باشد تا در یاد بماند.»
این راز جاودانگی استاد بود... یاد ایشان گرامی و دل شما و همهی فرهنگدوستان و عاشقان بالندگی هنر ایرانزمین صبور...»
۲۴۲۲۴۲









