شنبه 06 دی 1404
Saturday, 27 December 2025

چشم‌هایش: دو راهه‌ى عشق و مبارزه

عصر ایران شنبه 06 دی 1404 - 15:26
چشم‌هایش (بهترین اثر استاد ماکان و نیز بهترین اثر داستانى علوى) داراى گره‌افکنى‌هایى است که عمده‌ى آنها را راوى در همان تصویر مى‌ گشاید، و با کمک فرنگیس ابهامى را باقى نمى‌ گذارد. در این میانه، استاد از همه غافل‌تر مى‌ نماید که روایت، فرجام تلخى پیدا مى‌ کند. 

عصر ایران؛ جواد لگزیان - جهان داستان دنیایی است دلپذیر سرشار از رویاها و آرزوهای آدمیانی که در صفحات کتابی شادی و اندوهشان را جاودانه خواسته‌اند. دکتر علی تسلیمی در کتاب «گزاره‌هایی در ادبیات معاصر ایران (داستان)» درصدد است با مطالعه در سیر تاریخی داستان نویسی ایرانی گزارشی کلی از رشد و تکامل داستان در ایران ارائه دهد.

روش كار تسلیمی بر نقد و تحليل فرم و زبان و محتوا و گزارش تاريخي ـ موضوعي با رويكردهاي متفاوت معرفتي، به‌ويژه ادبي استوار است. او تلاش كرده‌ است ديدگاه‌هاي متفاوتِ جامعه‌شناختي، اسطوره‌شناختي، ادبي و سایر نظریات را مطرح كند اما توجه اصليِ كتاب نه به نقد نظري متون، بلكه به نقد عملي آن است، تا بهتر بتوان در يك محيط علمي با مخاطب رابطه و تفاهم برقرار كرد و زاويه‌ي ديدها را عملاً در متن نشان داد و البته خواننده با این وصف مشارکت بهتری در جریان نقد و بررسی اثر خواهد داشت.

تسلیمی در هفت فصل سراغ داستان ایرانی می‌ رود. در اولین فصل «آغاز داستان‌نويسي» از طالبوف، مراغه‌ای، دشتی، جمالزاده، پرویزی و ديگران یاد 

می‌ شود. 

در فصل دوم  «عشق، مرگ، زندگي» می‌ خوانیم که از دهه‌ي دوم قرن ۱۴ شمسي داستان‌هاي «بوف كوری» در ايران رشد كرد و در همان دوره‌اي كه عشق جلوه‌هاي ساده و رنگيني داشت، بوف كور با نگاهي مرگ‌آميز به آن نگريست. در این فصل کتاب سراغ هدایت، بهرام صادقی، گلشیری و ديگران می‌ رود.

در سومین فصل «جامعه‌گرايي و جامعه‌گريزي» تسلیمی معتقد است نويسندگاني كه مستقيم‌تر از ديگران به مسائل اجتماعي و سياسي نظر داشتند اكثراً تا پيش از كودتای آمریکایی ۱۳۳۲ خوش‌بين‌تر بودند و پس از آن به كمند بدبيني و سرخوردگي در افتادند و درباره آثار گلستان، علوی، محمود و سایرین می‌ نویسد. 

در چهارمین فصل«روايت‌هاي روستايي و محلي» تسلیمی بر آن است که روايت‌هاي روستايي مجموعاً به‌ لحاظ ابهام در فرم و زبان، حد وسطي بود از ادبيات «بوف كوری» و ادبيات جامعه‌گرا و درباره داستان‌های ساعدی، دولت آبادی، بهرنگی، درویشیان و دیگر نویسندگان حرف می‌ زند. 

پنجمین فصل «روايت‌هاي شهري »نام دارد که در آن تسلیمی می‌ گوید، اين داستان‌ها همچون داستان‌هاي روستايي فوايد جامعه‌شناختي دارند و درباره احمد محمود، فصیح، فرخنده آقایی، چهل تن و دیگران قلم زده می شود.

در ششمین فصل«جريان‌هاي مدرن» تسلیمی خاطرنشان می‌کند که در مدرنيسم و ادامه‌ي آن، پسامدرنيسم، به شگردهاي تصويري، سينمايي، سيلان ذهن و نظريه‌هايي چند از متفكران جديد غرب برمي‌ خوريم و سپس کتاب  دگرگونى‌هاى نگاه، فرم و زبان در آثار براهنی، معروفی، پارسی پور و سایرین را بررسی می کند.

در فصل هفتم «وقايع انقلاب و جنگ» تسلیمی اين داستان‌ها را ادامه‌ي ادبيات جامعه‌گرا و متعهد، ترجيحاً در دهه‌ي شصت می داند و تاکید دارد که فرم و مضمون اين بخش ساده است، مگر آثاري كه مايه‌هاي طنز و انتقادي بيشتري دارند. در این فصل درباره آثار فراست، شجاعی، مردیها و دیگر نویسندگان خواهیم خواند.

در این فصل تسلیمی بر این باور است که داستان نويسي امروز بنا بر همسرايي با فلسفه، جامعه‌شناسي و دانش‌هاي ديگر جهان امروز، راهي تازه در پيش نهاده و بين خود و گذشته گُسلي عميق پديد آورده و حتي گاهي اين خانه‌ي پدري را براي هميشه ترك گفته است و البته اساسي‌ترين خط مميزِ داستان نو در برابر داستان قديم، تعليق و ترديد در مقابل قطعيت در ساختار انديشه و فرم اثر است.

در فرصت اندک این یادداشت دیدگاه دکتر علی تسلیمی درباره داستان چشم‌هایش اثر بزرگ علوی را جویا می شویم.

در قدم اول تسلیمی از عشق و نگرش متفاوت هدایت و علوی سخن به میان می آورد: عشق در این داستانها به امور جسمانى و غریزى باز مى‌گردد؛ چه از نوع فلاکت‌بار و فقرزده‌اش چون آثار چوبک، چه اشرافى چون آثار علوى؛ و نیز ناتورالیستى، رمانتیک و رئالیستى. اما نه ساده و ابتدایى چنان‌که در رمان‌هاى رمانتیک اولیه دیده مى‌ شود. علوى و چوبک با آنکه از هدایت متأثرند، به عشق تیره و دل‌مرده کم توجه‌اند. ... 

زنان در چشمان بوف کورى از دور جذابند. از این نگاه، زنى کلّى، آرمانى، اثیرى و اساطیرى ساخته مى‌ شود که خیالش آرامش را از میان مى‌ برد. همین که چشم‌ها باز و زندگى از نزدیک آغاز مى‌ شود، لکاتگى رخ مى‌ نماید. جز آنکه او را زنده نبینند و به هواى گذشته با او جفت شوند.

اما در آثار این گروه، از جمله علوى، چنین نیست: در چشم‌هایش، زن از دور لکاته است، چنان که از نزدیک دیده شود، فداکارى اثیرى‌اش بر آفتاب مى‌ افتد. فرنگیس در چشم‌هایش با همه‌ى ناکامى‌ها، استاد را از مرگ نجات مى‌ دهد. در حالى که استاد، پى به فداکارى‌اش نمى‌ برد.

به عقیده تسلیمی زنان داستان‌هاى علوى، برخلاف زنان داستان‌هاى هدایت، مهربان‌اند و به زندگى روى دارند و با فداکارى‌ها، نَفَس حیات در مردان مى‌ دمند. 

در بحث جامعه‌گرايي تسلیمی بر این باور است که جامعه‌گرایى و رویکرد یک‌بعدى به معضل‌هاى اجتماعى و سیاسى از آفت‌هاى ادبیات داستانى ایران است. چرا  که در این داستان‌ها صداى بلند نویسنده و حزبش، از لابه‌لاى داستان‌ها شنیده مى‌ شود. اما رمان چشم‌هایش به‌دلایلى در زمره‌ى بهترین آثار است. 

رمان «چشم‌هایش» از مرگ استاد ماکان، نقاش برجسته و روشنفکر در تبعید حکایت دارد. پس از مرگ ماکان، نمایشگاهی از آثارش برگزار می‌ شود. تابلوی «چشم‌هایش» که تصویری از چشمان نافذ یک زن است، توجه همگان را جلب می‌ کند. راوی اثر در پی کشف هویت زنی که سوژه نقاشی بوده است، برمی‌آید و متوجه می‌شود او کسی نیست جز فرنگیس، دختر ثروتمندی که عاشق ماکان بوده اما در نهایت برای نجات جان استاد، تن به ازدواج با یک مامور شهربانی داده است.

به عقیده تسلیمی عدم وقوف ماکان به فداکارى فرنگیس و تردید نسبت به او، پیرنگ مرکزى داستان است: استاد تمامى حسى را  که درباره‌ى زن دارد، در نقاشى‌اش مجسم کرده است. 

فرنگیس از این پرده ابراز ناخرسندى مى‌ کند و این چشم‌ها را براى خود غیر منصفانه قلمداد مى‌ کند. چرا  که دست کم، در حق استاد صادق‌تر از آن چهره بوده است. فرنگیس در نهضت شرکت کرده تا مورد توجه انسان دست‌نایافتنى باشد. اما استاد مهارت شناخت روحى فرنگیس را تا این اندازه ندارد. از طرفى استاد در این گمان نیز به سر مى‌ برد که عشق فرنگیس راهزن مبارزات سیاسى اوست...

فرنگیس على‌رغم اعتراف تلویحى چندگانگى‌هاى شخصیتش مى‌ گوید: آنها چشم‌هاى من نیستند. شاید فرنگیس هم راست مى‌ گوید و اختلاف بینش این دو، تنها درباره‌ى یکدیگر است که پایه‌ى تفاوت را بنا نهاده و هیچ‌گاه با هم به تفاهم نمى‌ رسند. 

خواننده فکر مى‌ کند اى بسا همین اختلاف بینش‌ها سبب شده تا هر دو بر خطا روند. این‌دو، نماینده‌ى عشق و سیاست‌اند و علوى در این دو راهه‌ى عشق و مبارزه درگیر شده است.

پاراگراف طلایی تسلیمی درباره چشمهایش اینجاست: در چشم‌هایش یک تصویر، انگیزه‌اى ایجاد مى‌ کند که به‌قدر یک رمان سخن به میان آید. آن هم به‌گونه‌اى که تمام روایت در تفسیر همان تصویر است.

همه‌چیز در آینه‌ى همان تصویر نیز دیده مى‌ شود. چشم‌هایش (بهترین اثر استاد ماکان و نیز بهترین اثر داستانى علوى) داراى گره‌افکنى‌هایى است که عمده‌ى آنها را راوى در همان تصویر مى‌ گشاید، و با کمک فرنگیس ابهامى را باقى نمى‌ گذارد. در این میانه، استاد از همه غافل‌تر مى‌ نماید که روایت، فرجام تلخى پیدا مى‌ کند. 

خواننده دراین رمان، گام‌به‌گام، همراه راوى و همچون راوى کنجکاوِ ماجراهاى بعدى است و با راوى به‌دقت در حوادث درون متن نظر مى‌ کند. این هنر علوى است که راوى خواننده مى‌ شود و خواننده راوى.

«گزاره‌هایی در ادبیات معاصر ایران (داستان)» کتابی از دکتر علی تسلیمی را در۳۵۰ صفحه و با قیمت ۴۵۰۰۰۰ تومان انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب کرده است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.