پنج شنبه 20 آذر 1404
Wednesday, 10 December 2025

کم‌توجهی به سفرنامه در ایران/سفرنامه نسبتی با ادبیات دارد

خبرگزاری مهر چهارشنبه 19 آذر 1404 - 22:52
یک نویسنده گفت:سفرنامه‌ها در کنار اطلاعات خوب دست اول و با جزئیات زیادی که در اختیار مخاطب قرار می‌دهد، همواره با ادبیات نسبتی دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، آیین رونمایی سفرنامه «قره‌باغ، باغی بزرگ» با حضور نویسنده اثر، حامد خسروشاهی، چهره‌های فرهنگی و اهالی کتاب و نشر روز چهارشنبه در فروشگاه سوره مهر اکنون، پردیس سینما آزادی برگزار شد.

مهدی قزلی، نویسنده، در آیین رونمایی از کتاب «قره‌باغ، باغی بزرگ» با اشاره به اهمیت سفرنامه‌نویسی اظهار کرد: در حوزه‌های مختلف رسانه‌ای و مکتوب، اطلاعات متعددی درباره جغرافیاها منتشر می‌شود؛ اما این داده‌ها معمولاً تحت تأثیر سازوکارهای رسمی یا گروه‌های ذی‌نفع کنترل می‌شود. این کنترل جنبه منفی ندارد، اما سبب می‌شود برخی واقعیت‌ها دیده نشود.

وی افزود: سفرنامه از معدود قالب‌هایی است که اطلاعات دست‌اول، دقیق و گاه دست‌نخورده درباره یک مکان ارائه می‌دهد. این ویژگی نه‌تنها در زمان حاضر، بلکه در دوره‌های گذشته نیز صادق است. در بسیاری از مقاطع تاریخی به دلیل نابودی اسناد یا عدم ثبت گسترده اطلاعات، تنها سفرنامه‌ها هستند که بخشی از واقعیت را برای ما حفظ کرده‌اند.

قزلی با اشاره به تجربه پژوهشی خود در حوزه سفرنامه‌های مرتبط با ایران گفت: ما با حدود ۳۵ سفرنامه در دسترس و بیش از ۴۰ تا ۵۰ سفرنامه کمتر در دسترس مواجه بودیم که همه توسط کشورهای مبدأ نوشته شده و به ایران آمده بودند. این نشان می‌دهد سفرنامه‌ها برای هم کشور مبدأ و هم مقصد اثرگذاری جدی داشته‌اند.

وی ادامه داد: نکته قابل توجه این است که در دوره‌های گذشته، مسیرهای طولانی و سخت سفر مانع نمی‌شد که افراد با تخصص‌های مختلف مانند نظامیان، بیابان‌شناسان، تاجران یا حتی مأموران سیاسی به ایران سفر کنند و مشاهدات خود را ثبت کنند. این ثبت‌ها امروز منابع ارزشمندی درباره زندگی مردم و تحولات اجتماعی آن دوران به شمار می‌رود.

این نویسنده با انتقاد از کم‌توجهی به سفرنامه‌نویسی در ایران تصریح کرد: در حالی که کشورهای دیگر ارزش این قالب را درک کرده‌اند، ما حتی از دیپلمات‌ها یا رایزنان فرهنگی خود نیز انتظار نداریم که تجربه حضورشان در یک کشور را برای مخاطب عمومی ثبت کنند.

قزلی تاکید کرد: اگر کسانی که با آگاهی و هدف مشخص سفر می‌کنند، مشاهداتشان را ثبت کنند، ما شناخت دقیق‌تر و درست‌تری نسبت به جهان اطراف خواهیم داشت؛ شناختی فراتر از آنچه رسانه‌ها یا فضای مجازی ارائه می‌کنند.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ویژگی‌های سفرنامه‌نویسی گفت: سفرنامه در کنار اطلاعات دقیق، نسبتی با ادبیات دارد؛ ازاین‌رو حتی اگر خواننده قصد شناخت یک جغرافیا را نداشته باشد، می‌تواند از روایت‌ها، شخصیت‌ها و توصیفات انسانی آن لذت ببرد. ماندگاری سفرنامه‌ها نیز از همین ویژگی نشأت می‌گیرد.

قزلی کتاب «قره‌باغ، باغی بزرگ» را نمونه‌ای از چنین روایت‌هایی دانست و افزود: آذربایجانی که در رسانه‌ها بازنمایی می‌شود با آنچه آقای خسروشاهی در این سفرنامه تصویر کرده متفاوت است. متأسفم که امکان سفر به منطقه قره‌باغ برای تکمیل این روایت برای ایشان فراهم نشد. امیدوارم این پیام به مسئولان فرهنگی آذربایجان برسد تا برای تکمیل این تجربه ادبی و مستند، زمینه سفر ایشان فراهم شود.

وی همچنین ابراز امیدواری کرد در آینده آثار سفرنامه‌ای بیشتری از سوی حامد خسروشاهی منتشر شود و افزود: نوشتن سفرنامه شبیه تمرین ورزشی است؛ وقتی نویسنده گرم می‌شود باید فرصت ادامه این مسیر برای او فراهم شود. امیدوارم این دست نوشته‌ها چه درباره مناطق دور و چه نزدیک، به شناخت بهتر مردم ما از پیرامون خود کمک کند.

بهره‌گیری از اشتراکات تاریخی می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های گسترده‌تر شود

حسن گلی، معاون فرهنگی و رسانه‌ای اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان‌شرقی در سخنانی با اشاره به سابقه همکاری‌های علمی و فرهنگی میان فعالان حوزه قفقاز، یادآور شد: سال ۱۳۸۸، در جریان برگزاری همایش «قفقاز در بستر تاریخ» در تبریز، آقای خسروشاهی در یادداشتی که بر یکی از کتاب‌های خود برای من نوشتند، نکات قابل توجهی مطرح کردند. از همان دوره با مباحث آذربایجان و قفقاز درگیر بودند و در آن همایش نیز به‌عنوان عضو کمیته رسانه نقش فعالی داشتند.

وی همچنین با قدردانی از همکاری‌های صورت‌گرفته در آن مقطع، اظهار کرد: آقای دکتر نبی نیز که در آن زمان شهردار تبریز بودند، حمایت‌های موثری از برگزاری همایش داشتند و شاید تاکنون فرصت نشده بود از زحمات ایشان قدردانی کنیم. اکنون که در این مراسم حضور دارند، لازم است از تلاش‌های گذشته‌شان تقدیر کنیم.

معاون فرهنگی در ادامه به «بستر شکل‌گیری اثر جدید» اشاره کرد و آن را مرتبط با «مناسبات تاریخی و فرهنگی ایران و جمهوری آذربایجان» دانست. او گفت: در نظام بین‌الملل عمومی، شاید هیچ دو کشوری مانند ایران و جمهوری آذربایجان در عین نزدیکی و دوری ، چنین فاصله‌ای را تجربه نکرده باشند. این نزدیکی از تاریخ مشترک، مرزهای گسترده، اشتراکات مذهبی و شباهت‌های زبانی ناشی می‌شود؛ اما در مقابل، فاصله موجود ناشی از فقدان شناخت واقعی و دقیق دو ملت از یکدیگر است.

وی تأکید کرد: حتی در شمال‌غرب ایران که قرابت قومی و زبانی بیشتری با مردم آذربایجان وجود دارد، شناخت موجود از وضعیت معاصر این کشور و تحولات پس از استقلال، شناختی کامل و واقع‌گرایانه نیست. مشابه همین وضعیت از سوی مردم جمهوری آذربایجان نسبت به ایران مشاهده می‌شود.

حسن گلی یکی از دلایل این فاصله را «تلاش‌های صورت‌گرفته در جمهوری آذربایجان پس از استقلال برای ایجاد هویت جدید و گاه واگرایی نسبت به تاریخ، فرهنگ و مذهب خود» عنوان کرد و افزود: در کنار این موضوع، برخی قدرت‌ها و دولت‌ها نیز در سال‌های گذشته تلاش داشته‌اند رابطه ایران و آذربایجان را در سطح دولت‌ها و حتی افکار عمومی دچار چالش و شکاف کنند.

وی با اشاره به نقش مسئله قره‌باغ در شکل‌گیری بخشی از این ذهنیت‌ها، تصریح کرد: قره‌باغ بستری بود که رقبا و مخالفان جمهوری اسلامی ایران تلاش کردند از آن برای ایجاد ذهنیت منفی در میان مردم آذربایجان بهره‌برداری کنند. درحالی‌که جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های سخت جنگ قره‌باغ، هیچ کمکی را که امکان انجامش وجود داشت دریغ نکرده است. اما به دلیل نبود روایت دقیق و به‌موقع، افکار عمومی آذربایجان از حجم و نوع این کمک‌ها آگاهی کافی نداشت.

حسن گلی گفت: سال‌ها به‌عنوان دیپلمات در جمهوری آذربایجان حضور داشتم و از نزدیک شاهد بودم که در فضای عمومی، پرسش‌ها و سوءتفاهم‌هایی درباره نقش ایران در قره‌باغ شکل گرفته بود؛ پرسش‌هایی که علت اصلی آن نبود روایت‌گری مستند، منظم و دقیق از سوی جریان‌های فرهنگی و رسانه‌ای ما بود.

این مقام فرهنگی با اشاره به ضرورت تولید آثار روایت‌محور در حوزه قفقاز، افزود: یکی از دلایل اهمیت این کتاب‌ها، برطرف‌کردن همین خلأ روایی است؛ خلئی که اگر در گذشته پر می‌شد، بسیاری از ابهام‌ها و فاصله‌های ذهنی امروز وجود نداشت.

وی سپس افزود: آقای عاملی طی سال‌های اخیر با حضور فعال، عالمانه و خیرخواهانه در حوزه قفقاز، آثار قابل توجهی ارائه کرده‌اند. ورود او به عرصه مطالعات قفقاز از سال‌های گذشته تاکنون، حضوری مؤثر و تأثیرگذار بوده و انتشار سفرنامه جدید نیز ادامه همان روند است.

معاون فرهنگی و رسانه‌ای اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان‌شرقی در پایان اظهار امیدواری کرد: این اثر می‌تواند نقطه آغاز شناخت دقیق‌تر دو ملت باشد؛ شناختی که در صورت تقویت، پایه‌ای برای تحکیم روابط میان دولت‌ها و مردم دو کشور خواهد شد. ایران نخستین کشور شیعه جهان و جمهوری آذربایجان دومین کشور شیعه است. بهره‌گیری از اشتراکات تاریخی، زبانی، فرهنگی و مذهبی دو کشور می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های گسترده‌تر شود؛ به‌ویژه در شرایطی که برخی جریان‌ها تلاش می‌کنند مسیر نزدیکی دو ملت را دچار اختلال کنند.

ما هزاران قصه مشترک با همسایه‌هایمان داریم

علیرضا کمیلی، کارشناس مسائل منطقه، با اشاره به نقش روایت‌گری در تقویت شناخت متقابل میان ملت‌های همسایه گفت: نمونه‌هایی مانند فیلم «آیدا، دختر جنگ» نشان می‌دهد که چگونه کشورها می‌توانند از یک واقعه محدود، اثری فراگیر خلق کنند؛ در حالی‌ که ایران با وجود برخورداری از هزاران قصه و تجربه مشترک با کشورهای پیرامونی، در حوزه تولیدات هنری و رسانه‌ای سهم اندکی داشته است.

وی اظهار کرد: ترکیه تنها یک سوژه در جنگ کره داشت و همان را تبدیل به یک فیلم مطرح کرد؛ اما ما در همسایگی افغانستان، عراق، آذربایجان و ترکیه با تنوع گسترده‌ای از روابط خانوادگی، فرهنگی و تاریخی مواجهیم و با این حال، کمترین میزان تولید هنری و رسانه‌ای در این حوزه‌ها انجام شده است.

کمیلی با اشاره به تجربه سفر و زندگی در کشورهای همسایه گفت: این کمبود باعث شکل‌گیری «جهل شناختی» نسبت به جوامع پیرامونی شده است؛ وضعیتی که خود را در تحلیل‌های نادرست، برداشت‌های کلیشه‌ای و فاصله میان واقعیت میدانی و روایت‌های رسمی نشان می‌دهد. در بسیاری از مسائل اجتماعی کشورهای همسایه، تحلیل‌هایی در ایران مطرح می‌شود که با واقعیت‌های موجود تفاوت جدی دارد.

او افزود: در پاکستان، افغانستان و آذربایجان، نگارش سفرنامه و گزارش‌های فردی یک جریان جاری است، اما در ایران این فرهنگ ضعیف است. حتی نویسندگان و نخبگان ما کمتر دست به قلم می‌شوند تا تجربه‌های میدانی‌شان را مکتوب کنند.

کمیلی با اشاره به نمونه‌هایی از سفرنامه‌نویسی‌های تاریخی، مانند آثاری که آستان قدس درباره سفرنامه‌های مرتبط با مشهد گردآوری و منتشر کرده، گفت: این سنت در میان نخبگان ایرانی باید دوباره احیا شود.

این کارشناس مسائل منطقه تأکید کرد: حتی در شرایطی که روابط دولت‌ها با ملاحظات سیاسی همراه است، روایت‌های میدانی و مردمی می‌تواند تصویر دقیق‌تری از جوامع ارائه دهد و به اصلاح برداشت‌های نادرست کمک کند.

او افزود: نوشتن یک سفرنامه هیچ‌وقت روابط کشورها را تخریب نمی‌کند. اگر روابطی با نوشتن یک گزارش ساده دچار تزلزل می‌شود، باید پذیرفت که آن رابطه اساس محکمی نداشته است.

کمیلی با بیان اینکه برخی روایت‌ها سال‌ها به دلایل سیاسی مطرح نشده و این خود موجب سوءبرداشت در میان ملت‌های منطقه شده است، ادامه داد: ما سال‌ها درباره وقایع مهمی که به روابط ایران و آذربایجان مرتبط بوده صحبت نکردیم و نتیجه آن این شد که امروز بخشی از مردم آذربایجان تصویری نادرست از نقش ایران در موضوع قره‌باغ دارند.

او تأکید کرد: روایت‌های واقعی و صادقانه از تجربه‌های سفر، شناخت اجتماعی و مواجهه با مردم کشورهای همسایه، بخشی از کاری است که دیپلماسی رسمی به‌تنهایی قادر به انجام آن نیست. بدون این روایت‌ها، تصمیم‌سازی‌ها و تحلیل‌های ما در حوزه منطقه دچار خطا می‌شود.

در پایان، کمیلی با اشاره به تلاش‌های اخیر نویسندگان برای ثبت تجربه‌های سفر گفت: این آثار علاوه بر مصرف داخلی، در بیرون از کشور نیز کارکرد دارند و می‌توانند تصویری واقعی‌تر از روابط و پیوندهای فرهنگی ارائه دهند.

مسئله آذربایجان ابتدا نیاز به شناخت دقیق دارد

حامد خسروشاهی، نویسنده کتاب «قره‌باغ، باغی بزرگ»، در این نشست با یادآوری آغاز سفر گروه به باکو، گفت: روز حرکت از تبریز، مسیر اردبیل را با تاکسی طی کردیم و در میانه راه آقای دکتر با مرحوم شهید آل‌هاشم تماس گرفتند و از ایشان خداحافظی کردند. شهید آل‌هاشم با شنیدن اینکه این سفر با رویکرد «دیپلماسی عمومی» انجام می‌شود، برای اعضای گروه دعا کردند و ما راهی شدیم. جای این شهید بزرگوار در مراسم خالی است، مطمئن هستم که روح او در اینجا حاضر است.

وی با اشاره به یکی از روایت‌های کتاب اظهار کرد: شب عید غدیر به باکو رسیدیم و در جشن حسینیه ایرانیان شرکت کردیم؛ مراسمی با فضای صمیمانه که توسط آقای اجاق‌نژاد برگزار شده بود.

او افزود: خوشحالم که رونمایی این کتاب با شب میلاد حضرت زهرا(س) هم‌زمان شده است.

خسروشاهی درباره ضرورت نگارش این کتاب توضیح داد: در سال‌های اخیر موضوع آذربایجان به‌شدت مورد توجه قرار گرفته و اغلب تحلیل‌ها از دو سوی ماجرا افراطی بوده است؛ عده‌ای در یک سوی طیف و عده‌ای در سوی دیگر. به همین دلیل هدف اصلی‌ام این بود که نشان دهم پیش از هر تحلیل سیاسی، نیاز به شناخت دقیق از جغرافیا، فرهنگ و واقعیت‌های اجتماعی جمهوری آذربایجان داریم؛ چراکه اطلاعات اولیه‌ای که در ایران درباره این کشور وجود دارد، کامل نیست.

وی با بیان چند نمونه از سوءتفاهم‌های فرهنگی میان دو ملت توضیح داد: در یکی از سفرها، مداحی ایرانی در باکو با واکنشی سرد روبه‌رو شد، زیرا مخاطبان ترکی‌زبان با اصطلاحات آشنا نبودند. نمونه‌ای دیگر به اوایل دهه ۷۰ بازمی‌گردد؛ زمانی که گروهی تبلیغی به باکو اعزام شده بود و معرفی نادرست آنان به‌عنوان «سربازان امام زمان(عج)» موجب اخراجشان از کشور شد.

خسروشاهی افزود: کوچک‌ترین سوءبرداشت‌ها، در طول سال‌ها انباشته شده و امروز به مشکلات بزرگ‌تری در روابط دو طرف تبدیل شده است.

نویسنده کتاب با اشاره به بخش مهمی از محتوای این اثر بر اساس خاطرات شفاهی اساتید و افراد مطلع گفت: استفاده از خاطرات شفاهی از جمله روایت‌هایی درباره حیدر علی‌اف از منابع معتبر گردآوری شده است.

او تأکید کرد: جمهوری آذربایجان یکی از مهم‌ترین همسایگان ایران است و اختلافات پنج سال اخیر نشان داده که بدون شناخت عمیق و گفت‌وگوی فرهنگی نمی‌توان انتظار بهبود پایدار در روابط داشت.

خسروشاهی ادامه داد: همسایه را نمی‌توان تغییر داد؛ همان‌طور که برخی با توهمات نادرست، تصور می‌کنند می‌توان با حمله یا تغییر جغرافیا مسائل را حل کرد، در آن‌سوی ماجرا نیز نگاه‌های مشابهی وجود دارد.

وی افزود: در موزه نظامی باکو، نقشه‌ای از «آذربایجان بزرگ» نصب است و وقتی از مسئول موزه درباره معیارهای این نقشه سؤال شد، پاسخ داد تنها بخش‌هایی در نقشه قرار گرفته‌اند که متعلق به شهرهای ایران است.

نویسنده «قره‌باغ، باغی بزرگ» همچنین از همراهی افراد در سفر یاد کرد و گفت: بسیاری از روایت‌های کتاب حاصل تجربه میدانی همین سفر است. بازگشت به دوره‌ای شبیه دهه ۷۰ که ده‌ها نهاد ایرانی در باکو دفتر داشتند، نیازمند زمان و بهبود تدریجی روابط است.

قفقاز ظرفیت‌های گسترده‌ای برای همکاری داشت

روح‌الله متفکرآزاد نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی در این نشست اظهار کرد: با توجه به تقارن برنامه با ایام مرتبط با حضرت صدیقه طاهره(س)، می‌توان گفت هر سخنی درباره جایگاه ایشان، در برابر عظمت آن حضرت ناتوان است و همان‌گونه که بیان شده، «آنچه بر خورشید فرود آید، چشم را می‌آزارد اما از نور خورشید نمی‌کاهد».

وی با اشاره به سفر مشترک خود با حامد خسروشاهی به جمهوری آذربایجان، یادآور شد: در آن زمان نماینده مجلس نبودم و بیشتر در حوزه‌های دانشگاهی و فعالیت‌های اجتماعی حضور داشتم. این سفر به دلیل یک ضرورت شکل گرفت و خوشبختانه امروز با افزایش سطح دانایی درباره تحولات پیرامونی، بسیاری از مسائل قابل فهم‌تر شده است.

متفکرآزاد افزود: در سال‌های گذشته هجمه‌های رسانه‌ای سنگینی علیه ایران صورت می‌گرفت و به دلیل کمبود داده و شناخت کافی در حوزه قفقاز، برخی جریان‌ها از این فضا سوءاستفاده می‌کردند و نسبت‌هایی به جمهوری اسلامی داده می‌شد. این سفرها موجب شد بتوانیم بخشی از سرمایه اجتماعی ملت در مرزها را تقویت و حفظ کنیم.

او با اشاره به ویژگی‌های قلم حامد خسروشاهی گفت: خسروشاهی را از سال‌های جوانی می‌شناسم؛ اهل مطالعه و دقت نظر است و در حوزه رسانه سابقه طولانی دارد. این سفر نیز به دلیل وجود مسائل محتوایی، سیاسی و اجتماعی متعدد، فضایی آمیخته با سوءتفاهم‌ها داشت و طبیعی بود بسیاری از بدیهیات برای طرف مقابل روشن نباشد.

این نماینده مجلس با تأکید بر ضرورت شناخت محیط پیرامونی، اظهار کرد: یکی از مشکلات امروز کشور این است که برخی صاحب‌نظران پایتخت، بدون آشنایی میدانی با منطقه، تحلیل‌هایی ارائه می‌کنند که بعدها تبدیل به متن، بولتن و مرجع می‌شود. درحالی‌که حتی تفاوت جغرافیایی یا فرهنگی برخی نقاط را نمی‌شناسند.

وی افزود: همین فقدان شناخت باعث شده در حوزه قفقاز، که می‌توانست عمق راهبردی جمهوری اسلامی باشد، امروز بیشتر به دنبال کاهش تهدید و تبدیل آن به فرصت باشیم؛ در حالی‌ که این منطقه از ابتدا ظرفیت‌های گسترده‌ای برای همکاری داشت.

متفکرآزاد با تأکید بر اینکه علاقه‌مندان به کشور در بسیاری از موضوعات، تنها به‌دلیل تفاوت داده‌ها دچار اختلاف نظر می‌شوند، گفت: کتابی که خسروشاهی نوشته است می‌تواند بخشی از این خلأ شناختی را برطرف کند؛ زیرا او در سفر، با دقت و کنجکاوی مسائل را دنبال می‌کرد و نسبت به جزئیات حساس بود.

وی در پایان اظهار امیدواری کرد: امیدوارم در آینده نزدیک شاهد رونمایی از خاطرات احمدرضا بیضایی درباره سفر ترکیه نیز باشیم و اینگونه آثار بتوانند شناخت دقیق‌تری از محیط پیرامونی در اختیار مخاطبان قرار دهند.

تبریز همچنان می‌تواند میزبانی برای فعالیت‌های فرهنگی با آذربایجان باشد

علی‌اصغر شعردوست، سیاستمدار و محقق ایرانی، در این نشست با اشاره به شناخت چند دهه‌ای خود از حامد خسروشاهی گفت: بر اساس تجربه‌ای که از همکاری و دوستی با ایشان دارم، خسروشاهی شخصیتی ثابت‌قدم و قابل احترام است و هیچ‌گاه تحت تأثیر شرایط متغیر، مواضع متفاوت اتخاذ نمی‌کرد. وی انسانی منصف است و حتی در این اثر نیز نشانه‌های عدالت‌محوری در بیان دیدگاه‌های شخصی دیده می‌شود.

وی افزود: نگاه خسروشاهی در سفرنامه‌نویسی سطحی نیست. برخلاف شیوه معمول که به مشاهدات مستقیم بسنده می‌شود، او یک لایه عمیق‌تر وارد موضوعات شده است. حتی در بخش‌هایی مانند روایت او از کتاب‌فروشی‌ها، می‌توان دید که از سطح مشاهدات عبور کرده و به لایه‌های زیرین ذهنی و تحلیلی رسیده است.

شعردوست ادامه داد: قلم او روان است و مخاطب را خسته نمی‌کند. در آثار دیگرش نیز این ویژگی مشاهده می‌شود. هرچند اثر حاضر به سال‌های گذشته تعلق دارد، اما انتشار آن پس از هشت سال نیز اهمیت خود را حفظ کرده است.

وی با اشاره به تحولات امروز منطقه اظهار کرد: امروز شرایط سفر و ارتباطات فرهنگی با گذشته متفاوت است. چند روز پیش وزیر امور خارجه کشورمان به جمهوری آذربایجان سفر کرد، اما در فرودگاه با سطحی از استقبال مواجه شد که مناسب شأن دیپلماتیک ایران نبود. این در حالی است که در گذشته امکان تعامل آزادانه، گفت‌وگو، گشت‌وگذار و حتی فعالیت رسانه‌ای در باکو وجود داشت.

شعردوست با مقایسه وضعیت گذشته و امروز روابط فرهنگی گفت: در گذشته آذربایجانی‌ها در تبریز حضور گسترده‌ای داشتند؛ از مراکز درمانی تا مجموعه‌های فرهنگی. حتی برخی اماکن با تابلوهایی ویژه برای مراجعه‌کنندگان آذربایجانی طراحی شده بود. توریسم سلامت و توریسم زیارتی برای آنان رونق داشت. امروز اما بسیاری از این مسیرها محدود شده است.

وی با اشاره به نمونه‌ای از خاطرات تاریخی خود افزود: در سفری که همراه آقای ولایتی به نخجوان داشتیم، واکنش‌های مثبت مقامات محلی نشان‌دهنده عمق پیوندهای فرهنگی با ایران بود، اما بعدها برخی مفاد و توافقات نیازمند مستندسازی دقیق‌تر بود که متأسفانه این کار انجام نشد.

او با بیان اینکه «بخشی از تاریخ منطقه به‌طور گسترده تحریف شده» تأکید کرد: در پژوهشی صدصفحه‌ای درباره کتاب‌های درسی جمهوری آذربایجان، مشخص شد که روایت جدایی این سرزمین‌ها از ایران در قالب مفاهیم قومیتی و جغرافیایی بازنویسی شده است. حتی این تصور غلط ایجاد شده که فرد می‌تواند آذربایجانی باشد اما ایرانی نباشد؛ در حالی که این دو هویت درهم‌تنیده‌اند.

شعردوست با اشاره به خلأ نهادهای «مروج فرهنگ ایرانی در آسیای مرکزی و قفقاز» گفت: در حال حاضر برای چاپ کتاب‌های مرتبط با این حوزه در ایران با کمبود متخصص روبه‌رو هستیم. زمانی در انتشارات، آثاری از آذربایجان و نخجوان را منتشر می‌کردیم و حتی یک کتاب هزارصفحه‌ای آموزش زبان فارسی با همکاری پروفسور تهمینه رستماوا تهیه شد که در دانشگاه‌های آن کشورها تدریس می‌شود.

وی افزود: امروز بسیاری از شاعران و نویسندگان منطقه امکان انتشار آثار ایران‌دوستانه خود را در کشور ما ندارند. این وضعیت در ترکمنستان و تاجیکستان نیز مشابه است. برخی آثار تنها با حذف موضوعاتی مانند ایران، اسلام، امام خمینی و نام امام‌ها پذیرفته می‌شوند.

او با اشاره به ضرورت بازنگری در سیاست‌های فرهنگی گفت: در گذشته با هزینه‌های اندک، نشریاتی در باکو منتشر می‌کردیم و این نشریات جایگاه قابل توجهی داشتند. امروز اما حتی ارسال کتاب از ایران با دشواری روبه‌رو است.

شعردوست با تأکید بر ظرفیت مردمی در جمهوری آذربایجان اظهار کرد: با وجود چالش‌های سیاسی، هنوز در آن کشور علاقه‌مندان صادق و دلسوخته‌ای وجود دارند که پیوندشان با فرهنگ ایران عمیق است. همان‌طور که در تاجیکستان نیز شاعران برجسته، ایران را با مفاهیم فرهنگی و تاریخی در شعر خود زنده نگه می‌دارند.

وی در پایان خطاب به مسئولان فرهنگی گفت: نیاز به ایجاد یک دپارتمان ویژه برای نشر و حمایت از آثار حوزه تمدنی ایران وجود دارد. تجربه نشان داده هزینه‌های این فعالیت‌ها در برابر اثرگذاری آن بسیار اندک است. تبریز نیز همچنان می‌تواند میزبان مناسبی برای فعالیت‌های فرهنگی مرتبط با آذربایجان باشد، به شرط آنکه مسیر این تعاملات دوباره هموار شود.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.