یکشنبه 07 دی 1404
Sunday, 28 December 2025

تناقض‌‏های معیشت و پالایش هنر از منفعت مالی

دنیای اقتصاد پنج شنبه 12 آبان 1401 - 00:07
اسماعیل کوشان، دانش‌آموخته اقتصاد و بنیان‌گذار استودیو پارس است که در سال1330 به همراه دکتر مصدق به نیویورک می‌رود و فیلمی به نام دکتر مصدق در سفر آمریکا می‌سازد. او پس از کودتای ۲۸مرداد به ساختن فیلم‌هایی تاریخی در ستایش شکوه سلطنت مشغول می‌شود. کوشان از همان آغاز کار تلاش می‌کند تا اهمیت اقتصادی سینمای فارسی را به دولت یادآور شود و حمایت آن را جلب کند. کوشان نه تنها درباره سینما، بلکه در زمینه اقتصاد نیز معتقد به مداخلت در همه امور است.

کوشان در سرمقاله نخستین شماره نشریه‌اش، به نام «عالم هنر به سیاق سایر منتقدان سینمایی عصر خود از دولت برای ایجاد فضایی هنرپرور» کمک می‌خواهد و تلاش می‌کند دولت را به حمایت و پشتیبانی از هنر تشویق کند. این نشریه در مجموع هفده شماره تا سال۱۳۳۱ منتشر می‌شود و مضمون اغلب سرمقاله‌های آن اهمیت نفت در اقتصاد ایران و انتقاد از سیاست انگلستان در مقابل ایران و انتقادهایی تند از بی‌توجهی دولت به مقوله «معیشت هنرو هنرمندان سینما و تئاتر» است. کوشان در سلسله مقالات نشریه‌ای که عمدتا بدون نام منتشر شده‌اند، در پی تشویق دولت برای حمایت از هنر ملی است که از هر نظر، به‌ویژه از منظر اقتصادی مستقل باشد.

جدا از این دست مضامین در سرمقاله‌های عالم هنر معیشت سینماگران و هنرمندان تئاتر اهمیت بسیار دارد. «کار» در سینما - برخلاف غفاری و سایر منتقدان آن عصر که به منافع مادی توجه ندارند، از نگاه کوشان شغلی برای امرار معاش هنرمند است. در میان نشریات فرهنگی و هنری، کمتر نشریه‌ای را می‌توان یافت که فرهنگ و هنر را کاری برای معاش بداند؛ درحالی‌که کوشان در سرمقاله‌هایش بر این موضوع تاکید مستمر دارد. آن هم در زمانی که کسب درآمد از سینما در نگاه بسیاری منتقدان نظیر طغرل افشار، هژیر داریوش و غفاری و دیگران امری ناپسند و حتی «غیراخلاقی» است. به همین دلیل در میان نوشته‌های غفاری و سایر منتقدان هیچ اشاره‌ای به معیشت هنرمندان یا حتی اقتصاد سینما نمی‌یابیم؛ زیرا همه آنها تلاش می‌کردند «هنر سینما» را به زعم خودشان از «سینمای مبتذل تجاری» تفکیک کنند. بنابراین از نگاه منتقدان، سینما شغلی حرفه‌ای محسوب نمی‌شد، بلکه کاری فکری، فرهنگی و فارغ از هر نوع منفعت مالی بود و اگر هم منفعت در کار بود، باید با نگاه خالص زیباشناختی پالایش می‌شد. آبشخور این دیدگاه، برآمدن سینما از «ذات هنر» بود که می‌توان نمونه نوعی آن را مقاله «اخلاق و معنویات، در کار ارزیابی فیلم» از هژیر داریوش دانست که در آن با دیدگاه نظری سستی به «ارزش تربیتی» و «ارزش معنوی» و زمینه های معنوی» و «اخلاقی» سینما می‌پردازد؛ اما اسماعیل کوشان حدود یک دهه پیش از این، در مقابل اعتراض منتقدانی چون طغرل افشار و فرخ غفاری و دیگرانی که با تجارت و منفعت و گردش پول در سینما مخالف بودند، در سرمقاله تند نشریه‌اش با عنوان «آیا در کشور ما هنرمندان باید از گرسنگی بمیرند؟» درباره وضع معیشتی دست اندرکاران سینما و تئاتر نوشت: عده‌ای معتقدند که هنر برای هنر نظریه‌ای درست است و بعضی به صحت هنر در خدمت اجتماع عقیده دارند. به هر حال بدیهی است معتقدان این هر دو نظریه در این امر متفقند که پیش از آنکه هنرمند در راه هنرش بکوشد یا هنرش را در خدمت اجتماع بگذارد باید شکم خودش و اگر همسر و فرزند هم داشته باشد، شکم آنها سیر باشد.»

اصرار کوشان بر منبع درآمد هنرمندان در دهه چهل و حتی پس از آن هم ادامه دارد. او در سال۱۳۴۱ با ارائه آماری از تعداد دست‌اندرکاران سینما، استودیوها و اهمیت اقتصادی سینما و مساله معیشتی آنها به علی امینی، نخست‌وزیر وقت سعی در اقناع دولت برای سرمایه گذاری در صنعت سینما دارد.

منبع: کتاب پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی،

نویسنده: علی قلی‌پور، موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.