«ویرانی تخت جمشید، چه انگیزهای سیاسی داشته و چه نتیجه خوشگذرانی و مستی بوده باشد، همچون کابوسی تا پایان عمر روح اسکندر مقدونی را رها نکرد.»
به گزارش فرادید، در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی و لشکریانش پایتخت باشکوه امپراتوری هخامنشی را غارت کردند. دیودوروس سیسیلی، مورخ یونانی، این واقعه را چنین توصیف میکند: «مقدونیها تمام روز را به غارت گذراندند اما همچنان نتوانستند از طمع بیپایان خود راضی شوند.» نتیجه این غارت نه تنها دزدیدن ثروت بیحدوحصر شهر بود، بلکه نابودی باشکوهترین سازههای آن را نیز در پی داشت؛ واقعهای که تخت جمشید را از یک شهر پرجنبوجوش به افسانهای جاودانه تبدیل کرد.
تخت جمشید که به نام «پرسپولیس» به معنای «شهر ایرانیان» نیز شناخته میشود، پایتخت تشریفاتی و مجلل امپراتوری هخامنشی بود. این امپراتوری در اوج قدرت خود، از بالکان تا دره سند گسترش یافته بود.
بنیان این شهر در سال ۵۱۸ پیش از میلاد توسط داریوش اول، نوه کوروش کبیر، در دامنه کوه رحمت در شمالشرق شیراز امروزی نهاده شد. جمعیت تخت جمشید در دوره شکوه خود به ۴۳,۶۰۰ نفر میرسید و آن را به یکی از بزرگترین مراکز تمدنی دنیای باستان تبدیل کرده بود.
تخت جمشید مظهر اوج هنر و فناوری هخامنشیان بود. برجستهترین سازه آن، یک سکوی عظیم ۳۱ جریبی بود که با بلوکهای بزرگ سنگآهکی ساخته شده و نزدیک به ۱۵ متر بالاتر از سطح زمینهای اطراف قرار داشت.
کاخ آپادانا (تالار داریوش): بالای این سکو، مجموعه کاخ داریوش قرار داشت. تالار اصلی آن، آپادانا، مساحتی بیش از ۲۷۸ مترمربع داشت و با ۳۶ ستون باشکوه احاطه شده بود که ۱۳ ستون آن هنوز پابرجا هستند.
کاخ خشایارشا (هَدیش): کاخ پسر داریوش، خشایارشا، با نام فارسی «هَدیش» (محل اقامت) شناخته میشد و دو برابر کاخ داریوش بود. این کاخ دارای تالار اصلی با ۳۶ ستون، شش اتاق کوچک و ایوانی مشرف به آپادانا بود.
سرنوشت کاخ خشایارشا هنوز موضوع بحث مورخان است. منابع باستانی تأیید میکنند که مقدونیها این کاخ را به آتش کشیدند، اما در انگیزههای اسکندر اختلاف نظر وجود دارد:
انتقامگیری شخصی و مستی: پلوتارک، مورخ یونانی، ادعا میکند این واقعه یک اقدام خودجوش و برانگیخته شده توسط یک روسپی یونانی بود که قصد انتقام حمله خشایارشا به آتن در سال ۴۸۰ پیش از میلاد را داشت. همچنین برخی دیگر آن را ناشی از بدمستی و مصرف مشروبات الکلی پس از غارت میدانند.
انتقام سیاسی برنامهریزیشده: دیودوروس معتقد است این تخریب، یک اقدام از پیش برنامهریزی شده و سازمانیافته بود که به عنوان اوج یک مراسم مذهبی تقدیمشده به خدای دیونیسوس انجام گرفت.
مورخان معاصر در میانه این دیدگاهها قرار دارند و بر این باورند که ویرانی کاخ خشایارشا در نهایت یک عمل سیاسی نمادین بود. این اقدام به عنوان گواه انتقام یونانیان از رنجهایی که تحت سلطه خشایارشا تحمل کرده بودند، بر تسلط اسکندر بر ایران تأکید کرد.
خوشبختانه، با وجود پشیمانی اسکندر از این تخریب در سالهای بعد، بقایای تخت جمشید به خوبی حفظ شدند. این مجموعه تاریخی در سال ۱۹۷۹ به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید و پروژههای مرمتی و حفاظتی مختلفی ادامه دارد تا از تخریب یا فرسودگی بیشتر این پایتخت باستانی جلوگیری شود.