تماشای خونریزی سبد داراییها اصلاً لذتبخش نیست. بیت کوین در حال سقوط است، اتریوم دستوپا میزند و وضعیت آلت کوینها هم که تعریف چندانی ندارد. اما حقیقتی وجود دارد که بیشتر افراد از آن غافل هستند: نمودارها اولین چیزی نیستند که حرکت میکنند، بلکه این «اقتصاد کلان» است که مسیر را تعیین میکند.
در حال حاضر، سه سیگنال ساختاری عظیم در حال شکلگیری هستند؛ سیگنالهایی که نهادهای مالی وال استریت با دقت و در سکوت آنها را زیر نظر دارند. این نشانهها میتوانند روایت بازار را در سال ۲۰۲۶ بهطور کامل تغییر دهند. در این گزارش بر اساس مقالهای در وبسایت مدیوم (Medium)، این سه محرک بزرگ را کالبدشکافی میکنیم.
بسیاری از معاملهگران تنها به قیمتهای لحظهای خیره شدهاند، اما تغییرات بزرگ در زیر پوست بازار در حال رخ دادن است. سیگنالهای پنهانی که در ادامه بررسی میکنیم، زیربنای مستحکمی برای صعود آینده میسازند.
ژاپن برای اولین بار در دهههای اخیر، در حال افزایش نرخ بهره است. در نگاه اول، این موضوع نزولی به نظر میرسد، اما چرخشی در این ماجرا وجود دارد که کمتر کسی پیشبینی میکرد.
سالهاست که معاملهگران ین ژاپن را با نرخ بهره تقریباً صفر قرض میگیرند (Yen Carry Trade) و با آن اوراق قرضه ایالات متحده و سهام تکنولوژی میخرند؛ حتی برخی از پوزیشنهای ارز دیجیتال نیز از این طریق تأمین مالی میشدند.
اکنون این روند در حال معکوس شدن است. وقتی سرمایهگذاران ژاپنی داراییهای آمریکایی خود را برای بازپرداخت وامها میفروشند، بازار با عرضه شدید مواجه میشود. بازده اوراق قرضه جهش میکند، دلار ضعیف میشود و داراییهای پرریسک در کوتاهمدت ضربه میخورند.
بخش جالب ماجرا اینجاست: ژاپن مالک بیش از ۱ تریلیون دلار از بدهیهای ایالات متحده است. اگر آنها ناگهان شروع به فروش این داراییها کنند، فدرال رزرو نمیتواند تماشاچی بماند. آنها مجبور خواهند شد شیر نقدینگی را باز کنند، خطوط سوآپ ارزی ایجاد کرده و ترازنامه خود را گسترش دهند.
نامش را هر چه میخواهید بگذارید، اما نتیجه نهایی ورود نقدینگی بیشتر به سیستم است. افزایش نرخ بهرهای که قرار بود باعث انقباض شود، در واقع منجر به تسهیل پولی اجباری میشود. تاریخ نشان داده است که در چنین مواقعی، داراییهای پرریسک رالی قدرتمندی را آغاز میکنند.
بیشتر مردم فلز صنعتی مس را نادیده میگیرند، اما این اشتباهی بزرگ است. مس هرگز درباره رشد اقتصادی دروغ نمیگوید. وقتی کارخانهها فعال هستند، شبکههای برق گسترش مییابند و اقتصاد قدرتنمایی میکند، تقاضا برای مس رشد انفجاری میکند.
ما در حال ورود به رونق زیرساختهای هوش مصنوعی هستیم. مراکز داده به کیلومترها کابلکشی مسی، ترانسفورماتورها، سیستمهای خنککننده و خطوط انتقال نیاز دارند.
شاخص کلیدی که باید زیر نظر داشت، نسبت مس به طلا (Copper-Gold Ratio) است. وقتی این نسبت رو به بالا حرکت میکند، پیامی تاریخی دارد: این شاخص معمولاً پیش از تغییرات در بازده اوراق قرضه و تولیدات صنعتی، حرکت خود را آغاز میکند.
در حال حاضر مس در حال ساخت یک کف قیمتی است و طلا در نزدیکی اوج خود قرار دارد. به محض اینکه این نسبت صعودی شود، اشتهای ریسکپذیری بازمیگردد و چرخه جهانی به سمت داراییهای پرریسک متمایل میشود.
کنگره آمریکا در حال پیشبرد قانون جنیوس (Genius Act) است که صادرکنندگان استیبل کوین را مجبور میکند ۱۰۰ درصد ذخایر خود را به صورت نقد یا اوراق قرضه کوتاهمدت خزانهداری آمریکا نگه دارند. ارزش بازار استیبل کوینها از ۳۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته و با سرعت در حال رشد است. هر دلار استیبل کوین جدیدی که ضرب میشود، تقاضای فوری برای بدهیهای دولت آمریکا ایجاد میکند.
این یک طنز زیباست؛ ژاپن ممکن است داراییهای تریلیون دلاری خود را بفروشد، اما غولهای استیبل کوین آماده خرید هستند. این یعنی کسری بودجه آمریکا در سکوت و بدون تنش تأمین مالی میشود. پول مازاد از بین نمیرود، بلکه به دنبال سوپاپ اطمینان میگردد و در این چرخه، داراییهای دیجیتال به خروجی ترجیحی تبدیل شدهاند.

سال ۲۰۲۵ قرار بود سال اوج چرخه چهارساله باشد، اما بیت کوین به سقفهای پیشبینی شده نرسید. اتریوم ۴۲ درصد از اوج تاریخی خود فاصله دارد و آلت کوینها نابود شدهاند. اندیکاتور مکدی (MACD) در تایمفریم ماهانه نزولی شده است.
اما باید بدانید که بازار ارز دیجیتال دیگر مانند گذشته نیست. اکنون موسسات مالی بازی را کنترل میکنند و دفترچه راهنمای قدیمی «چرخه چهارساله» منسوخ شده است. ما شاهد الگوهایی شبیه به بازار سهام هستیم؛ جایی که شکستهای کاذب (Fake-outs) و دستکاریها بخشی از بازی هستند.
شاخص اصلی تورم مصرفکننده (Core CPI) بزرگترین کاهش ماهانه خود را از سال ۲۰۲۳ ثبت کرده و نرخ بیکاری به بالاترین سطح چند سال اخیر رسیده است.
این یعنی فدرال رزرو اکنون با مشکل بیکاری مواجه است، نه تورم.
نتیجه این معادله چیست؟ کاهش بیشتر نرخ بهره در سال ۲۰۲۶، نقدینگی بیشتر، تسهیل کمی بیشتر و ورود پول به داراییهای پرریسک مانند ارز دیجیتال. همچنین سقوط قیمت بنزین و انرژی به زیر ۳ دلار در آمریکا، باعث کاهش فشارهای تورمی شده و محیط اقتصاد کلان را صعودی (Bullish) کرده است.
سال ۲۰۲۵ بیشتر شبیه به دوران انقباض پولی بود؛ نرخ بهره بالا ماند و نقدینگی کافی نبود. اما سال ۲۰۲۶ بیشتر شبیه به سالهای ۲۰۱۷ یا ۲۰۲۱ به نظر میرسد. کاهش نرخ بهره در راه است و نقدینگی بازمیگردد. چرخه تجاری در حال طولانی شدن است، نه شکستن.
نوسانات کوتاهمدت واقعی هستند، اما این سه سیگنال کلان دروغ نمیگویند. آنها به آرامی حرکت میکنند و در توییتر ترند نمیشوند، اما پیریزی اصلی بازار هستند. صبور باشید، استراتژیک عمل کنید و چشمان خود را به جریان نقدینگی بدوزید. در سال ۲۰۲۶، ممکن است به عقب نگاه کنیم و تعجب کنیم که چرا به این فرصتها شک کرده بودیم.