به گزارش مشرق، کرمها را سرخ کردند و جلوی دوربین گذاشتند. صدفهای دهان بازکرده آبپز، برق میزدند. خون سیاه هشتپاهای لزج با سس سویای توی بشقاب آمیخته شد. و خرچنگها با چنگالهایی نیمهباز که در تقلای زنده ماندن، بخارپز شده بود، دورچین یک دیس بزرگ شد.
این سفره غذای بلاگرهایی است که از طعم ترش و شیرین فسنجان و سیبزمینی ترد قیمه بادمجان به تبلیغ غذاهای عجیب، گاهی حرام و حتی بدطعم و بدبو رسیدهاند! اما آیا این سفره غذای ماست؟این روزها، روایت بلاگرها دیگر درباره طعم واقعی یک غذای سالم یا حتی جزئیات رستورانها و فستفودها و تبلیغ آنها نیست.
چون با لبخندهای پرانرژی، حرکات نمایشی، و نورپردازیهای خاص، دست به دست هم دادهاند تا فکر تماشاگر را به این سو ببرند که قرار است یک غذای متفاوت و هیجانانگیز را تجربه کند و از قبح حرامخواری این موجودات بکاهند.
غذا در نگاه ما مسلمانان
در حالی که در فضای رسانهای جهانی، به غذا خوردن، صرفا عنوانی برای لذت بردنِ بیشتر در زندگی میدهند، اما فرهنگ، سبک زندگی و نگاه دینی ما مسلمانان، غذا را فراتر از سیر کردن شکم میبیند.
پیامبر رحمت صلاللهعلیهوآلهوسلم فرمودهاند هرکس غذایش را کم بخورد، بدنش سالم و دلش آرام میماند. امام علی علیهالسلام هم پرخوری را نشانه اسراف و کمخوری را نشانه عفاف میدانند. و این یعنی چه؟این احادیث تنها بخشی از مجموعه بزرگ گنجینه سخنان و آیاتی است که درباره این موضوع به دست ما رسیده؛ کلامی که به انسان عصر قدیم، جدید و حتی آینده یادآوری میکند غذا باید انتخابی آگاهانه و متناسب با نیاز بدن و روحش باشد، نه ابزاری برای جلب توجه، لایک گرفتن و چند کا شدن دنبالکنندهها. چون وقتی لقمهها فقط به نیت هیجان و تعجب دیگران آماده میشوند، ما از هویت واقعی غذایی خود فاصله میگیریم.

وقتی حرامخواری ترند میشود!
بیایید خیلی هم دور نرویم؛ تا همین چندسال پیش، اگر میخواستند بگویند فلانی آدم درست و حسابی است، شرافتش را به لقمه حلال سفره پدر و مادرش میسنجیدند. اما این روزها، سفره و رزق حلال چه جایگاهی دارد، وقتی در بیشرمانهترین حالت ممکن، حرامخواری ترند میشود؟ترندهایی که کرمها، صدفها، هشتپاها و حتی حشرات موذی را طوری دلکش و هالیوودی به تصویر میکشند که شاید حتی شما را هم برای تجربه طعمشان وسوسه کنند و برای شام امشبتان تصمیم بگیرید نیم کیلو کرم را سوخاری کنید و به قول بلاگرها «مزه چیپسیاش» را تجربه کنید.
موج غذاهای عجیب و غریب
اما این موج «غذای عجیب»، فقط یک سلیقه شخصی یا کنجکاوی لحظهای نیست. پشت این تصاویر پرزرقوبرق، سازوکاری روانی و فرهنگی خوابیده که علم هم سالهاست آن را بررسی کرده است.
در روانشناسی تغذیه مفهومی وجود دارد به نام «نئوفوبیای غذایی»؛ یعنی ترس یا اجتناب طبیعی انسان از خوردن غذاهای ناآشنا. پژوهشی با عنوان «نقش نئوفوبیای غذایی در پذیرش حشرات خوراکی» که در سال ۲۰۲۲ منتشر شده، نشان میدهد هرچه میزان بیزاری و ناآشنایی ذهنی افراد نسبت به یک غذا بیشتر باشد، احتمال پذیرش آن بهعنوان خوراک بهشدت کاهش پیدا میکند. این واکنش نه ضعف است و نه عقبماندگی فرهنگی؛ بلکه یک سازوکار حفاظتیِ ریشهدار در مغز انسان است.

ذهن و فرهنگ این غذاها را نمیپذیرد
در ادامه همین مسیر، پژوهش دیگری با عنوان «نگرش مصرفکنندگان نسبت به حشرات خوراکی؛ نقش احساس بیزاری و فرهنگ» که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده، توضیح میدهد حتی اگر ارزش پروتئینی حشرات برای بدن اثبات شود، احساس بیزاری و زمینه فرهنگی همچنان مانع اصلی پذیرش آنها باقی میماند.
یعنی بدن شاید بتواند با آن کنار بیاید، اما ذهن و فرهنگ، نه به این راحتی.در همان تحقیقات تاکید شده تصویرسازی رسانهای و نمایشهای اغراقشده میتوانند بهطور موقت از شدت این بیزاری کم کنند؛ درست همان کاری که بلاگرها انجام میدهند: نور، لبخند، هیجان، موسیقی و جملههایی مثل «باور نمیکنی چقدر خوشمزست». اما این کاهش، سطحی و ناپایدار است، چون ریشه مسئله عمیقتر از یک ویدئوی چندثانیهای است.
شاید برای کشوری دیگر سنت باشد
در برخی مناطق آفریقا، خوردن حشراتی مثل موریانههای بالدار یا ملخ بخشی از سنت غذایی بومی بهشمار میرود. پژوهشها نشان میدهد این خوراکها نه از سر هیجان یا نمایش، بلکه در چارچوب نیاز، اقلیم و فرهنگ محلی مصرف میشوند.
تفاوت دقیقا همینجاست؛ آنجا که غذا ادامه زندگی است، نه ابزار جلب توجه.اما وقتی همین تصاویر، بدون زمینه فرهنگی و اخلاقی، وارد شبکههای اجتماعی ما میشود، معنا عوض میشود.
دیگر بحث تغذیه نیست؛ بحث دیده شدن است. لقمه از سفره جدا میشود و میرود جلوی دوربین. و آنوقت، چیزی که روزی در فرهنگ ما نشانه سقوط اخلاقی بود، آرامآرام به «چالش»، «تجربه خاص» و «ترند» تبدیل میشود.

حکم شرعی این لقمهها چیست؟
در فقه شیعه، حلال و حرام بودن غذا صرفا به ذائقه یا عرف رسانهای وابسته نیست. بر اساس فتاوای مراجع تقلید، خوردن حشرات و کرمها ـ بهجز ملخ ـ در حالت عادی جایز نیست و تنها در شرایط اضطراری و درمانی میتواند استثنا داشته باشد.
همچنین در مورد غذاهای دریایی، ملاک اصلی حلیت، ماهیبودن و داشتن فلس است؛ به همین دلیل بسیاری از موجودات دریایی غیرماهی، مانند خرچنگ، هشتپا و صدفها، در فقه شیعه در شمار خوراکهای حلال قرار نمیگیرند.
این احکام نشان میدهد که انتخاب غذا در نگاه دینی، تابع هیجان، نمایش و ترند نیست، بلکه به چارچوبی روشن و اخلاقمحور وابسته است.
آیا این سفره غذای ماست؟
و اینجاست که باید دوباره به همان سوال اول برگشت: «آیا این سفره، واقعا سفره ماست؟» سفرهای که زمانی بوی نان تازه و خورش جاافتاده میداد، حالا زیر نور سرد رینگلایت، پر شده از بشقابهایی که بیش از آنکه برای جان قوت باشند، برای چشم شوکاند. لقمههایی که نه برای سیر شدن، که برای دیده شدن آماده میشوند. و ما، تماشاگرانی که با هر اسکرول، کمی بیشتر عادت میکنیم؛ بیآنکه بفهمیم چهچیزهایی آرام و بیصدا، از سفرهمان کنار میروند.









