همشهری آنلاین- سعیده اسدیان: با ورود به محوطه برگزاری هفدهمین جشنواره بین المللی فرهنگ اقوام، نخستین چیزی که توجه بازدیدکنندگان را جلب می کرد، ردیف غرفه های فروش بود؛ غرفه هایی که از سوغات محلی گرفته تا خوراکی های کاملاً غیرمرتبط با فرهنگ بومی را عرضه می کردند. در واقع آنچه بیش از هر چیز در فضای جشنواره به چشم میآمد، رفتوآمد خانوادهها و دورهمی برای خوردن چای آتشی، آش و نان محلی بود.
در میان غرفه های صنایع دستی و محصولات محلی، حضور فروشندگان چیپس و پفک و کالاهای مشابه، فضایی ناهمگون ایجاد کرده بود، فضایی که بیشتر به گذرهای گردشگری یا بازارچه های فصلی شباهت داشت تا جشنواره ای با محوریت فرهنگ اقوام.
این پراکندگی و نبود مرزبندی محتوایی باعث شده بود هر غرفه دار از هر دری وارد شود و جشنواره، هویتی یک دست و مشخص نداشته باشد و فرهنگ در این میان، بیشتر به یک عنوان تزئینی تبدیل شده بود؛ عنوانی که سردر جشنواره آن را یدک می کشید اما در متن آن کمتر دیده می شد.
«فرهنگ»؛ عنوان تزئینی در جشنواره اقوام
در آیین افتتاحیه دومین نمایشگاه بینالمللی فرهنگ اقوام گلستان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، بر «وحدت ملی» و «توسعه گردشگری» به عنوان دو بال اصلی عبور از چالش های اقتصادی و اجتماعی کشور تأکید کرد.
سید رضا صالحی امیری با بیان اینکه دولت وفاق ملی بر امیدآفرینی و انسجام تکیه دارد، پرچم جمهوری اسلامی را چتری برای همه اقوام دانست و تصریح کرد که هرگونه دامن زدن به تفرقه، بازی در زمین دشمن است.
به گفته او، در این سرزمین هیچ قومی بر دیگری برتری ندارد و عدالت و توزیع عادلانه ثروت، حق مسلم همه مردم است.
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همچنین با عذرخواهی صریح از مردم بابت فشارهای معیشتی ناشی از تحریم های ظالمانه غرب بر انتخاب راه مقاومت از سوی ملت ایران تأکید کرد و انسجام داخلی و وحدت اقوام، از جمله قوم شریف و نجیب ترکمن را سرمایه ای ملی دانست که می تواند کشور را از مشکلات عبور دهد.
این سخنان، بیش از هر چیز اهمیت نقش فرهنگ و اقوام در تقویت انسجام اجتماعی را یادآوری می کرد؛ نقشی که انتظار میرفت در بطن جشنواره هم به طور ملموس دیده شود اما با این حال، فاصله میان این گفتمان رسمی و آنچه در فضای جشنواره جریان داشت، قابل چشم پوشی نبود.
در حالی که صالحیامیری بر ضرورت تغییر ریل توسعه کشور از «نفت» به سمت «فرهنگ و انسان» تأکید کرد و از تصویب قریبالوقوع سند جامع صنایعدستی، برگزاری جشن جهانی نوروز با حضور وزرای منطقه در تهران و برنامه ریزی برای جذب نیمی از گردشگران کشور به روستاها خبر داد، در میدان عمل، فرهنگ هنوز به حاشیه رانده شده بود.
عرضه صنایع دستی قرقیزها و تاجیک ها در جشنواره اقوام
در این میان، نمایشگاه صنایع دستی یکی از معدود بخشهایی بود که تا حدی با این رویکرد فرهنگی همخوانی داشت. حضور هنرمندان صنایع دستی، با وجود محدود بودن تنوع محصولات قابل توجه بود و نشان میداد اگر سیاست گذاری ها از سطح شعار به اجرا نزدیک شود، صنایع دستی می تواند پیوندی واقعی میان فرهنگ، اقتصاد و معیشت مردم برقرار کند.
در کنار هنرمندان داخلی، غرفههایی هم به صنایع دستی کشورهای همسایه اختصاص داشت؛ جایی که تولیدکنندگانی از قرقیزستان و تاجیکستان دستساختههای سنتی خود را عرضه میکردند. این حضور هرچند محدود، جلوهای از پیوندهای فرهنگی فراتر از مرزهای سیاسی را به نمایش گذاشته بود و یادآور اشتراکاتی بود که در تار و پود هنر و زندگی مردمان این منطقه ریشه دارد.
نقطه قوت دیگر جشنواره، برگزاری شبهای فرهنگی مشترک و حضور مهمانان فرهنگی از کشورهای آسیای میانه بود؛ برنامههایی که بعدی فراتر از فضای داخلی به جشنواره بخشید. اجرای برنامههای هنری مشترک و گفتوگوهایی که در حاشیه این شبها درباره تاریخ مشترک، فرهنگ و گردشگری شکل گرفت، نشان داد جشنواره فرهنگ اقوام ایرانزمین میتواند بستری برای تعامل فرهنگی منطقهای باشد؛ تعاملی که ریشه در پیوندهای تاریخی ایران با حوزه تمدنی آسیای میانه دارد.
این بعد بینالمللی، در کنار نمایشگاه صنایع دستی، دو نقطه روشن جشنواره بودند؛ بخشهایی که اگر تقویت شوند، میتوانند جشنواره را از یک بازارچه موقت به یک رویداد هویتی اثرگذار تبدیل کنند.
جشنواره فرهنگ اقوام گلستان، ناخواسته به آیینهای از یک چالش قدیمی تبدیل شد؛ فاصله میان سیاست های اعلامی و تجربه زیسته مردم، در حالی که اگر قرار است «فرهنگ»، محور توسعه و انسجام ملی باشد، این محور باید پیش از همه در همین رویدادها به درستی تعریف و اجرا شود.
فرهنگ اقوام، نه فقط سرمایهای برای گردشگری، بلکه بنیانی برای همبستگی اجتماعی است؛ بنیانی که اگر در هیاهوی فروش گم شود، حتی پرچم وحدت نیز در عمل بیپشتوانه خواهد ماند.









