کیاوش حافظی: ماهعسل علیرضا زاکانی و شورای شهر به پایان رسیده است. پس از حضور نمایشی زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ او توانست دل جریان اصولگرا را به دست آورد و خود را به بهشت برساند. اما شورای شهر تمام اصولگرا هم در حمایت از او یکدست نبود و بهتدریج مشخص شد که مسیر بخشی از اعضای شورا از شهردار تهران جداست. زاکانی نخستین شهردار اصولگرا پس از دوران قالیباف بود و همین موضوع باعث میشد عملکرد و جایگاه او در نسبت با قالیباف سنجیده شود؛ بهویژه از سوی کسانی که گرایش بیشتری به طیف قالیباف داشتند. در سالهای گذشته مهدی چمران، رئیس شورای شهر، مهمترین حامی زاکانی محسوب میشد؛ اما او نیز پس از تحولات اخیر به جمع منتقدان پیوست و نشان داد که «بهار» رابطه زاکانی و شورا به «خزان» رسیده است. شکاف ایجادشده آنقدر عمیق است که بعید به نظر میرسد رابطه شهرداری و شورا ترمیم شود.
از یک سو، تصویب آییننامه جدید در مجلس مسیر بازگشت زاکانی به شرایط باثبات را دشوارتر کرده است. از همان ابتدای مطرح شدن نام او برای شهرداری تهران، بسیاری این انتخاب را زیر سؤال میبردند؛ چرا که تحصیلاتش ارتباطی با مدیریت شهری نداشت. بااینحال، وزارت کشور دولت رئیسی حکم او را تأیید کرد. محمدصالح مفتاح، رئیس کمیته سیاسی جمعیت پیشرفت و عدالت، نزدیک به قالیباف، از جمله معترضان بود که در دیوان عدالت اداری خواستار ابطال حکم زاکانی شد. اما این مخالفتها به جایی راه نبرد و حمایت جریان اصولگرا تاکنون او را در جایگاه شهردار نگه داشته است. پس از مصوبه مجلس اخیر مجلس اما موضوع بیربط بودن تحصیلات زاکانی به شهرداری جدیتر شد.
حکمرانی نمایشی زیر ذره بین اعضای شورا
از سمت دیگر برخی اعضای شورا که نزدیک به طیف قالیباف هستند رابطه پرتنشی با زاکانی داشتهاند؛ طوری که از این نوع رابطه به نظر میرسید افراد این چنینی در شورای شهر آینده دست بالا پیدا کنند جایی برای زاکانی در شهرداری نخواهد بود. مهدی اقراریان از جمله که شهرداری زاکانی را مصداق «حکمرانی نمایشی» میداند و اخیراً در صحن شورا به نصب گسترده عکسهای زاکانی در بیلبوردها و انتشار رایگان روزنامه همشهری در نماز جمعه اعتراض کرد. سیدجعفر شربیانی، عضو هیأترئیسه شورا، نیز با انتقاد از بزرگنمایی تبلیغاتی شهرداری گفت: «این مدیریت شهری مدعیات زیادی دارد و یکی از پرمدعاترین دورههاست.» با این حال، مهدی چمران در این سالها نقش ضربهگیر زاکانی را ایفا میکرد. برای نمونه در مورد مصوبه مجلس در ارتباط با انتخاب شهرداران هم به حمایت از زاکانی درآمد و با تأکید بر اینکه این مصوبه عطفبهماسبق نمیشود، گفت: «وقتی شهردار انتخاب و تأیید شده، دیگر نمیتوان به عقب برگشت.»

روز سیاه شورا
در این میان اما یک جلسه شورای شهر باعث شد که رابطه خوب چمران و زاکانی هم شکراب شود. ماجرا از جلسه ماه قبل شورای شهر آغاز شد که علیرضا زاکانی غیرمنتظره وارد صحن شورای شهر شد و در اظهاراتی شورای شهر را به بی قانونی و خیانت در امانت متهم کرد. این رفتار علیرضا زاکانی که به نوعی یادآور سال یکشنبه سیاه سال ۹۱ بود که رئیس دولت وقت که اتفاقا شمایلی نزدیک به او داشت رقم زده بود. در پی این جلسه جنجالی چمران هم در صحن شورا بهطور علنی از شهردار انتقاد کرد. او در جلسه بعدی افزود: «نوک تیز حمله به سوی بنده بود و این مزد حمایتهایی است که از شهرداری کردیم.
پازل تقابل کامل شد؛ چرخش چمران صفآرایی قالیبافیها علیه زاکانی را قطعی کرد
اضافه شدن چمران به منتقدین از این جهت اهمیت دارد که او ارتباط نزدیکی به محمدباقر قالیباف دارد و حالا در حالی که انتخابات شوراها در سال ۱۴۰۵ برگزار خواهد شد پازل صفآرایی های قالیبافیها در برابر زاکانی را تکمیل میکند. اما احتمالی که نمیتوان آن را نادیده گرفت آن است که زاکانی پس از آنکه متوجه شده قالیبافیهایی مثل چمران هم در چند ماه باقی مانده به انتخابات ۱۴۰۵ به او تمایل ندارند زبان گزنده خود را متوجه شورا کند.
به هرحال، این وضعیت جز آنکه راه زاکانی برای ابقا در بهشت را سخت میکند، نشان دهنده شعباتی در دل جریان اصولگراست که اتحاد مجدد در انتخابات شوراها را مورد تردید قرار می دهد و به احتمال زیاد به صفآرایی اصولگرایان در برابر همدیگر در انتخابات شوراها میانجامد که یک سر آن خیزش قالیبافی هاست.
خیز بذرپاش برای شورای هفتم
در کنار دو طیف زاکانی و قالیباف، نام مهرداد بذرپاش نیز بهعنوان گزینه احتمالی شهرداری در شورای هفتم شنیده میشود. شاید بذرپاش تفاوت ماهوی با علیرضا زاکانی نداشته باشد و اما در ظاهر هم که شده برخلاف زاکانی میتواند ادبیات خود را در ظاهر کنترل کند؛ هرچند که او مدتی صاحب امتیاز روزنامه وطن امروز بود و ادبیاتی که زاکانی در کلام به کار میبرد را نه خود بذرپاش بلکه روزنامهاش به کار میبرد. بذرپاش زمانی که محمود احمدی نژاد شهردار تهران بود گروه مشاوران جوان شهردار تهران را تشکیل داد و یکی از همراهان کاروان احمدی نژاد در مسیر بهشت به پاستور بود. در سال ۱۴۰۰ هم کاندیداهای شهرداری تهران شده بود اما وزارت راه دولت رئیسی را به شهرداری تهران ترجیح داد. با پایان زودهنگام دولت سیزدهم اما توقفی در پلههای ترقی بذرپاش در مسیر سیاسی رخ داد و حالا از تحرکات اطرافیان بذرپاش خبرهایی به گوش میرسد.
جراحی زیبایی بر روی شهردار تهران؟
شاید نزدیک به دو سال نشستن بر صندلی وزارت راه اصولگرایان را کمی بتواند مجاب کند که عمل جراحی زیبایی برای شهرداری تهران داشته باشند. بذرپاش مدرک کارشناسی ارشد در مدیریت اجرایی و دکتری مدیریت تکنولوژی گرفته و به نظر میرسد اصولگرایان دستشان برای قرار دادن او در شهرداری بازتر باشد. هرچند که سوابق بذرپاش هم بدون حرف و حدیث نبوده است. او در حالی در مجلس یازدهم به ریاست دیوان محاسبات رسید که بر اساس قانون باید ۲۰ سال سابقه کار میداشت و بذرپاش سه سال کم داشت. مرحوم احمد توکلی بذرپاش را به سابقه تراشی برای خود متهم کرده بود و از او انتقاد کرده بود که دوران فعالیتش در سازمان بسیج دانشجویی را هم به عنوان سابقه کار خود محسوب کردهاست که طبق قانون جز اشتغال محسوب نمیشود.
با این حال اصولگرایان شکافی جدی را برابر انتخاب شهردار در صورت پیروزی در انتخابات شوراهای سال آینده پیش روی خود میبینند.
۲۹۲۱۱









