شنبه 22 آذر 1404
Saturday, 13 December 2025

بی تعارف ایران بهشت امثال علی ضیا است که بسیار هم شایع شده ...

عصر ایران شنبه 22 آذر 1404 - 19:41
برنامه «گنگ» علی ضیا با حضور محمدرضا شایع از اعتبار رپ وام می‌گیرد، اما هزینه‌ی اجتماعی و سیاسی آن را حذف می‌کند. 

عصر ایران ؛ کاوه معین‌فر - در چند روز گذشته برنامه «گنگ» ساخته علی ضیا در پلتفرم‌ نمایش خانگی «فیلیمو» پخش شد و حضور مخمدرضا شایع رپر شناخته شده در این برنامه جنجال زیادی داشت.

ذکر کنم این مطلب درباره موسیقی رپ است و در این ژانر موسیقایی مقدم بر همه چیز صراحت و صداقت است، در این یادداشت هم سعی بر آن است که این شیوه و لحن رعایت شود.

از همان ابتدای شروع برنامه که علی ضیا گفت: «برای اولین بار ما موسیقی رپ رو کف تهرون داریم می‌شنویم و اینه خانواده رپ فارسی» معلوم بود که این جملات با واکنش زیادی همراه خواهد شد، چون واقعا این نه اولین بار است در کف تهران رپ فارسی داریم ونه آنکه علی ضیا نشان می‌دهد همه خانواده رپ فارسی است.

بعد از پخش این برنامه خبرگزاری فارس اعلام کرد: «بنا به پیگیری‌های خبرنگار فارس برنامه «گنگ» که از سکوی فیلیمو منتشر شده است مجوز تولید و انتشار ندارد.البته ساترا هم در حال پیگرد حقوقی نسبت به انتشار این برنامه است.»!

ایسنا نوشت: «علی ضیاء اعلام کرد همزمان با بارگذاری برنامه از پخش آن مطلع شده است.»! 

شایع در یک پست اینستاگرامی خطاب به طرفدارانش «ابراز شرمندگی کند و این کار خود را اشتباه خواند» اما بعدا آن را حذف کرد و بعد در یک استوری به مخالفان و منتقدانش را با الفاضی منشوری مورد خطاب قرار داد!

همزمان با پخش برنامه گنگ پلتفرم نماوا هم بیانیه‌ای داد که ضمن تبریک به فیلیمو، اعلام کرد حدود دو سال است می‌خواهد برنامه‌ای با حضور یک رپر معروف (سهراب ام.جِی) با عنوان "فلفور" ارائه دهد و هنوز نتوانسته مجوز دریافت کند!

اگر بخواهیم واقع بینانه به این قضیه نگاه کنیم باید بگوییم که دیگر کار از موقعیت گروتسک، آبزورد و سوررئال گذشته است بلکه به معنای کامل کلمه یک موقعیت جفنگ است.

محمدرضا شایع و علی ضیا در برنامه «گنگ»

رپ به ‌مثابه‌ی یک ژانر موسیقایی، نه ‌تنها یک فرم هنری بلکه یک پدیده‌ی اجتماعی-سیاسی است. این ژانر در دهه‌ی ۱۹۷۰ در بستر حاشیه‌نشینی، فقر شهری و تبعیض نژادی در ایالات متحده شکل گرفت و از همان ابتدا، کارکردی فراتر از سرگرمی داشت. 

رپ، زبان گروه‌هایی بود که امکان حضور در گفتمان رسمی را نداشتند؛ زبانی صریح، خشن، بی‌پرده و عموماً در تعارض با ساختار قدرت. رپ در معنای کلاسیک خود، نه برای جلب رضایت نهادهای رسمی، بلکه برای برهم‌زدن آرامش گفتمان مسلط تولید می‌شود.

حال برنامه «گنگ» علی ضیا با حضور محمدرضا شایع، بیش از آن‌که یک گفت‌وگوی صادقانه درباره رپ و زیست هنرمند زیرزمینی باشد، به نمونه‌ای از روندی تبدیل شد که سال‌هاست محل مناقشه است: «رام‌سازی رپ با مجوز». رپی که قرار است «باشد» اما «آزار ندهد».

مسئله شخص شایع نیست، بلکه موقعیتی است که در آن قرار گرفته. هنرمندی با پیشینه‌ی انتقادی، در بستری حاضر می‌شود که ذاتاً امکان بازنمایی رپِ صریح و بی‌پروا را ندارد. 

برنامه‌ای که با مجوز رسمی تولید می‌شود، ناچار است خطوط قرمزی را رعایت کند؛ خطوطی که دقیقاً در تضاد با ماهیت انتقادی رپ قرار دارند.

در سوی دیگر، علی ضیا با هوشمندی رسانه‌ای، رپ را به یک «سوژه جذاب» برای گفت‌وگوی تلویزیونی یا اینترنتی تبدیل می‌کند؛ بدون آن‌که به تعارض بنیادین این ژانر با ساختار رسمی بپردازد. نتیجه، برنامه‌ای است که از اعتبار رپ وام می‌گیرد، اما هزینه‌ی اجتماعی و سیاسی آن را حذف می‌کند. 

اینجاست که بحث سوءاستفاده از مجوز مطرح می‌شود: مجوزی که به‌جای ایجاد فضای امن برای بیان صداهای واقعی، به ابزاری برای پالایش و بی‌خطرسازی آن‌ها بدل می‌شود. 

«گنگ» در این معنا، نه گنگ است و نه رادیکال؛ بلکه بازنمایی ملایمی از ژانری است که ذاتاً قرار بوده آرامش را بر هم بزند. خطر این روند، عادی‌سازی این تصور است که رپ یعنی همین نسخه‌ی بی‌دردسر و قابل پخش.

اگر رپ نتواند صریح باشد، اگر ناچار شود از نقد مستقیم فاصله بگیرد و اگر فقط در قالب‌های مجاز و کنترل‌شده امکان بروز داشته باشد، از هویت تاریخی و اجتماعی خود تهی می‌شود. 
در چنین شرایطی، رپ دیگر «صدای دل خیابان» نیست، بلکه بازنمایی بی‌خطرِ صدایی است که روزی قرار بود نظم مسلط را به چالش بکشد ولی الان دکانی شده است برای پول درآوردن.

صحنه‌ای از برنامه گنگ ساخته علی ضیا

دو نکته ساده برای پایان:

اصلا فنت و سیس علی ضیا برای تولید برنامه‌ای با محوریت موسیقی رپ با آن رخی که گرفته، از آن دسته اتفاقاتی است که خنده ات می‌گیرد در عین حال لجت هم گرفته از آنچه که می‌بینی. ولی ایران بهشت امثال علی ضیا است از تلویزیون تا یوتیوب و پلتفرم و ... 

و محمدرضا شایع هم که می‌گوید: من ویزای آرتیستی می‌تونم بگیرم، گلدن ویزای دوبی که دم دسته ولی من «اینجا موندم که ...» از اساس راه را به اشتباه رفته است. ماندن و رفتن هر شخص برای خودش می‌تواند هزاران دلیل مختلف داشته باشد، لطفا این «اینجا موندم که ...» را هم به ما نفروشید.

ماندن شایع همانقدر اهمیت دارد که رفتن دیگران و برعکس.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.