گفتوگوی کوتاه پزشکیان و پوتین در مورد پروژه راهآهن رشت–آستارا و دو عدد متفاوتی که این دو بیان کردند، باعث شکل گیری یک نمونه از "حاشیهسازی در عصر شبکههای اجتماعی" شد.
به گزارش فراز دیلی؛ ویدئویی از دیدار مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین منتشر شد که در آن، یک اختلاف ظاهری بر سر یک عدد، زمینهساز طعنهها و کنایههایی علیه رئیس جمهور ایران شد.
حامیان پر و پا قرص روسیه در شبکههای اجتماعی مدعی شدند که پوتین به جزئیات پروژههای ایران اشراف بیشتری دارد و پزشکیان از موضوع بیاطلاع است. اما واقعیت فنی و آماری این پروژه چه چیزی را نشان میداد؟
در این ویدئوی پربحث، رئیسجمهور ایران در اشاره به پروژه راهآهن رشت–آستارا بیان میکند که تا این لحظه ۱۱۰ کیلومتر از اراضی مسیر تملک شده و دولت عزم دارد تا پایان سال جاری، باقی اراضی مورد نیاز را نیز آزادسازی کند.
پیش از اتمام صحبتهای پزشکیان، پوتین با حالتی متعجب میگوید: «مسیر ۹۳ کیلومتر است.» همین تبادل کوتاه کلامی کافی بود تا روایتهای مجازی، واقعیتهای فنی پروژه را تحتالشعاع قرار دهند.
نکتهای که در روایتهای فضای مجازی کمتر به آن توجه شد، تفاوت بنیادین میان «طول کل مسیر» و «طول اراضی تملکشده» بود. این دو مفهوم در پروژههای زیربنایی لزوماً دارای ارزش یکسانی نیستند.
طول کل پروژه راهآهن رشت–آستارا در واقع ۱۶۲ کیلومتر است و آنچه رئیس جمهور به آن اشاره کرده، میزان اراضیای بوده که تاکنون برای اجرای این خط آهن، تملک و آزادسازی شده است.
بررسی دادههای فنی و گزارشهای میدانی نشان میدهد که آمار اعلام شده توسط رئیس جمهور نه اغراقآمیز است و نه نادرست.
منابع رسمی استانی تأیید کردهاند که روند تملک اراضی از مرز ۱۰۰ کیلومتر عبور کرده و عملاً به بازه ۱۰۶ تا ۱۱۰ کیلومتر رسیده است. بنابراین، اختلاف پیشآمده نه ناشی از خطای آماری، بلکه از اختلاط سهوی میان دو شاخص متفاوت (طول کل مسیر و متراژ تملک شده) سرچشمه گرفته است.
اندکی پس از داغ شدن این بحث، هادی حقشناس، استاندار گیلان، با ارائه آمار دقیق بر صحت گفتههای رئیس جمهور صحه گذاشت.
او تأکید کرد که بیش از ۱۰۶ کیلومتر از مسیر ۱۶۲ کیلومتری پروژه آزادسازی شده و روند پیشرفت آن، با شتابی بالاتر از سالهای گذشته ادامه دارد.
به گفته او، پروژهای که مدتها با توقف و تعلل همراه بود، اکنون با پیگیری مستقیم دولت چهاردهم، وارد فاز اجرایی جدی شده و نظارت هفتگی رئیسجمهور را نیز به همراه دارد.
این توضیحات رسمی، عملاً روایتهایی را که سعی داشتند از یک مکالمه کوتاه، تصویری از بیاطلاعی رئیسجمهور بسازند، خنثی کرد؛ هرچند معمولاً در فضای مجازی، اخبار اصلاحی هرگز به اندازه خبر اولیه دیده نمیشوند.
راهآهن رشت–آستارا صرفاً یک طرح عمرانی داخلی نیست، بلکه به عنوان یکی از گلوگاههای اصلی کریدور بینالمللی شمال–جنوب شناخته میشود.
این کریدور میتواند ایران را به حلقه اتصال ریلی میان منطقه قفقاز، روسیه و آسیای جنوبی تبدیل کند. به همین منظور، تهران و مسکو به تازگی وارد فاز اجرایی توافقی شدهاند که بر مبنای آن، یک شرکت روسی وظیفه ساخت این خط آهن را برعهده خواهد داشت و تأمین مالی پروژه نیز از طریق وام دولتی روسیه انجام میشود؛ وامی که بازپرداخت آن بر عهده جمهوری اسلامی ایران است.
آنچه در این رخداد بیش از هر چیز جلب توجه میکند، سرعت شکلگیری قضاوتها در برابر تأمل در واقعیت است.
یک کنایه، یک عدد تقطیعشده و سیل تحلیلهای شتابزده، تصویری را ساخت که با واقعیت فنی و گزارشهای پروژه همخوانی نداشت.
ماجرای «۹۳ یا ۱۱۰ کیلومتر»، بیش از آنکه نشاندهنده اختلاف فنی یا عدم اشراف باشد، یک نمونه کلاسیک از حاشیهسازی در عصر شبکههای اجتماعی تلقی میشود. در نهایت، اعداد هرچه باشند، یک واقعیت تغییر نکرده است: پروژهای که سالها در وضعیت تعلیق قرار داشت، اکنون وارد فاز جدی اجرا شده است.