سه شنبه 18 آذر 1404
Monday, 08 December 2025

«فیزیکِ فولاد» به نجاتِ «بیابان» می‌آید؛ فرمول فراموش‌ شده‌ای که می‌تواند بدون آب و برق، گلویِ کانون‌های ریزگرد خوزستان را بفشارد

خبرآنلاین سه شنبه 18 آذر 1404 - 00:10
هزینه‌های درمانی ناشی از بیماری‌های تنفسی، تعطیلی مدارس و ادارات، لغو پروازها و مهاجرت نخبگان از استان، صدها برابر بیشتر از هزینه اجرای این طرح‌های ساده است. مردم خوزستان حق دارند بپرسند: آیا اراده‌ای برای حل مشکل وجود ندارد، یا منافعی در تداوم این بحران نهفته است؟

نوید احمدپور -  خبرگزاری خبرآنلاین خوزستان -   در حالی که میلیاردها تومان بودجه صرف مالچ‌های نفتی و نهال‌کاری‌های تشنه می‌شود، تحقیقات معتبر بین‌المللی اثبات کرده‌اند تکنولوژی «بادشکن» با مکانیزمی مشابه آنچه در صنایع فولاد اهواز اجرا شده اما با مصالحی ارزان و بدون نیاز به انرژی، قادر است بساط ریزگردها را برچیند؛ غفلتی آشکار که هزینه آن را ریه‌های مردم می‌پردازند.

خوزستان سال‌هاست که زیر چکمه‌های گرد و غبار نفس می‌کشد. آسمانی که قرار بود آبی باشد، به رنگ خاکستری و قهوه ای درآمده و هر بار که تندبادی می‌وزد، زندگی در اهواز و شهرهای جنوبی استان فلج می‌شود. در تمام این سال‌ها، پاسخ مسئولان، از استانداری گرفته تا سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی، مجموعه‌ای از راهکارهای تکراری، پرهزینه و اغلب شکست‌خورده بوده است: نهال‌کاری در زمین‌هایی که آبی برای سیراب کردنشان نیست و مالچ‌باشی نفتی که خود قاتل اکوسیستم است. اما امروز می‌خواهیم از زاویه‌ای دیگر به ماجرا نگاه کنیم؛ زاویه‌ای که در آن راه حل نه در دل بودجه‌های کلان و پروژه‌های پیچیده، بلکه در یک قانون ساده فیزیک و استفاده از هوش مهندسی نهفته است. راه حلی که در چند کیلومتری شهر اهواز، در صنایع فولاد استفاده می‌شود اما نسخه بیابانی و ارزان آن، با بی‌توجهی محض روبرو شده است.

معمای «بیابان‌های حنظله»؛ وقتی راه حل در خانه است
شاید برای شهروندان خوزستانی جالب باشد که بدانند یکی از پیشرفته‌ترین سیستم‌های کنترل غبار در خاورمیانه، همین حالا در اهواز در حال کار است. دیوارهای بلند و مشبک پیرامون دپوهای سنگ آهن در فولاد خوزستان، با استفاده از تکنولوژی «Wind Fencing» یا حصارهای بادشکن، با تغییر جریان باد مانع از برخاستن ذرات می‌شوند. اما سوال بزرگ اینجاست: چرا این دانش فنی که در صنعت ما بومی شده، پایش به بیابان‌های کانون ریزگرد باز نمی‌شود؟
اشتباه نکنید؛ قرار نیست دیوارهای فلزی ۲۰ متری در بیابان بکاریم. صحبت از «فیزیکِ جریان هوا» است. همان اصلی که در فولاد خوزستان با فلز اجرا می‌شود، در بیابان‌های چین و آفریقا با «نی»، «چوب» و «توری‌های پلیمری» اجرا شده و معجزه کرده است.

«فیزیکِ فولاد» به نجاتِ «بیابان» می‌آید؛ فرمول فراموش‌ شده‌ای که می‌تواند بدون آب و برق، گلویِ کانون‌های ریزگرد خوزستان را بفشارد

بر اساس مقالات منتشر شده در ژورنال‌های معتبر بین‌المللی نظیر MDPI و تحقیقات موجود در پایگاه داده ScienceDirect، تکنولوژی بادشکن‌ها بر یک اصل ساده استوار است: «کاهش سرعت برشی باد در سطح زمین».
زمانی که باد به سطح خاک می‌وزد، اگر سرعتش از حد مشخصی (آستانه فرسایش) بگذرد، ذرات خاک را کنده و با خود می‌برد. تحقیقات نشان می‌دهد که نیازی نیست جلوی باد را با یک دیوار سدی‌شکل ببندیم. در واقع، مطالعات علمی ثابت کرده‌اند که دیوارهای متراکم و بدون منفذ، باعث ایجاد تلاطم (Turbulence) در پشت دیوار شده و گرد و غبار را بیشتر می‌کنند.
در عوض، ساختارهای متخلخل (با منافذی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد) انرژی باد را می‌گیرند و آن را به جریانی آرام تبدیل می‌کنند. طبق مقالات علمی حوزه مهندسی محیط زیست، استفاده از شبکه‌های بادشکن می‌تواند سرعت باد را در سطح زمین تا ۶۰ درصد و میزان بلند شدن گرد و غبار را تا ۸۰ درصد کاهش دهد. این یعنی بدون نیاز به یک قطره آب برای مرطوب نگه داشتن خاک، و بدون نیاز به یک وات برق، صرفاً با قرار دادن موانع مهندسی شده، خاک در جای خود میخکوب می‌شود.

الگوی چینی: شطرنجی‌های نجات‌بخش
بیایید نگاهی به تجربه جهانی بیندازیم. چین در دهه‌های گذشته با معضل بیابان‌زایی وحشتناکی در مناطقی مانند «نینگ‌شیا» و صحرای «تنگر» روبرو بود. راه‌حل آن‌ها نه انتقال آب بود و نه مالچ نفتی. آن‌ها از روشی به نام «Straw Checkerboards» یا شبکه‌های شطرنجی کاهی استفاده کردند.
همانطور که در منابعی همچون ویکی‌پدیا و گزارش‌های سازمان ملل آمده است، چینی‌ها با استفاده از ساقه‌های گندم، برنج یا نی (که در خوزستان به وفور یافت می‌شود)، مربع‌های یک متر در یک متری را روی تپه‌های ماسه‌ای ایجاد کردند. نیمی از ساقه‌ها در ماسه فرو می‌رود و نیمی دیگر به صورت دیواره‌ای کوتاه (۱۰ تا ۲۰ سانتیمتر) بیرون می‌ماند.
این شبکه ساده، زبری سطح زمین را افزایش می‌دهد. باد دیگر نمی‌تواند روی ماسه‌ها «سُر» بخورد و سرعت بگیرد.

نتیجه؟ تثبیت کامل ماسه‌های روان در کمتر از یک سال. نکته حیرت‌انگیز اینجاست که این ساقه‌ها پس از چند سال می‌پوسند و به کود تبدیل می‌شوند و بستر را برای رشد گیاهان بومی فراهم می‌کنند. این یعنی یک تیر و چند نشان: تثبیت خاک، عدم آلودگی محیط زیست، هزینه بسیار پایین و عدم نیاز به نگهداری.

پرسش‌های بی‌پاسخ از استانداری و سازمان محیط زیست
حال روی سخن با متولیان امر در استان خوزستان و سطح ملی است. آقای استاندار، مدیران کل محیط زیست، منابع طبیعی و ستاد بحران؛
نام این نادیده انگاری را چه باید گذاشت؟ آیا «سهل‌انگاری» واژه کافی برای توصیف این وضعیت است؟
چطور ممکن است تکنولوژی و روشی که:
۱. هزینه‌اش یک‌دهم روش‌های فعلی است.(یعنی مواد اولیه با دلار 15 هزار تومانی)
۲. نیاز به آب (این کیمیای خوزستان) ندارد.
۳. نیاز به برق و زیرساخت انرژی ندارد.
۴. مواد اولیه‌اش (نی، چوب، ضایعات کشاورزی) در استان موجود است.
۵. هیچ آسیب زیست محیطی (مانند بوی بد و مواد شیمیایی مالچ نفتی) ندارد. اینگونه مورد غفلت واقع شده باشد؟

شما مدام از کمبود اعتبارات و تحریم‌ها گلایه می‌کنید. اما اجرای بادشکن‌های غیرزنده (Sand Fences) یا شبکه‌های شطرنجی نه نیاز به تکنولوژی‌های های‌تک غربی دارد و نه نیازمند دلارهای نفتی است. این روش نیازمند «درایت» و «اراده» است. چرا باید منتظر بمانیم تا باران ببارد یا رودخانه‌ها پرآب شوند تا شاید تالاب‌ها مرطوب شوند؟ چرا با استفاده از این روش‌های مکانیکی، کانون‌های فوق بحرانی جنوب و شرق اهواز را مدیریت نمی‌کنید؟

«فیزیکِ فولاد» به نجاتِ «بیابان» می‌آید؛ فرمول فراموش‌ شده‌ای که می‌تواند بدون آب و برق، گلویِ کانون‌های ریزگرد خوزستان را بفشارد

سفرهای خارجی و چشم‌های بسته
این پرسش بسیار دردناک است: ما بیشترین سطح مراودات تجاری و سیاسی را با کشور چین داریم. مسئولان استانی و کشوری  قالب هیئت‌های تجاری و دیپلماتیک یا شخصی به چین سفر کرده‌اند.:

آیا در این سفرها، تنها زرق و برق شانگهای و پکن را دیدید؟

آیا هیچ‌کدام از شما یا مشاوران شما زحمت نکشیدند تا سری به استان‌های بیابانی چین بزنند و ببینند آن‌ها چگونه غولی که ما امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم را دهه‌ها پیش شکست داده‌اند؟
آیا تاکنون از همتایان چینی خود پرسیده‌اید که چگونه بدون پاشیدن نفت روی خاک، آسمانشان را آبی کردند؟

یا شاید هم دیده‌اید و دانسته‌اید، اما اجرای پروژه‌های عظیم پیمانکاری و خاک‌برداری و مالچ‌پاشی پاسخی بهتر از روش‌های ارزان‌قیمت و ساده داشته اند؟ البته ما که ندیده ایم متری از این کانون ها غیر فعال شوند.

هزینه فرصت‌های از دست رفته
بر اساس داده‌های هواشناسی و اقلیم‌شناسی، کانون‌های گرد و غبار خوزستان عمدتاً در مناطق دشتی با خاک‌های سست قرار دارند. نصب بادشکن‌های کوتاه (حتی با ارتفاع ۵۰ سانتیمتر تا ۱ متر) می‌تواند به سرعت پایداری را به این مناطق بازگرداند.
تصور کنید اگر در ۵ سال گذشته، به جای جلسات مکرر و بی‌خروجی در اتاق‌های خنک ادارات، گروه‌های جهادی و پیمانکاران بومی بسیج می‌شدند و این شبکه‌های شطرنجی یا بادشکن‌های خطی را در کانون‌ها اجرا می‌کردند، امروز وضعیت اهواز چگونه بود؟ قطعاً دیگر با وزش یک باد ۵ متر بر ثانیه، شهر در خاک گم نمی‌شد.

تحقیقات علمی (از جمله مقاله منتشر شده در ساینس‌دایرکت با موضوع Aerodynamic protective effect of windbreaks) نشان می‌دهد که این سازه‌ها بلافاصله پس از نصب اثرگذار هستند. یعنی نیاز نیست مثل نهال‌کاری ۵ سال صبر کنید تا شاید درخت بگیرد یا نگیرد. همان روزی که بادشکن نصب می‌شود، فرسایش بادی متوقف می‌شود.

آقایان مسئول! راه حل در یک جستجوی ساده بود
امروز دیگر دوران آزمون و خطا گذشته است. عصر، عصر اینترنت و دسترسی آزاد به اطلاعات است. با یک جستجوی ساده در پایگاه‌های علمی، صدها مقاله و گزارش اجرایی در مورد موفقیت "Windbreak Walls" و "Checkerboard Sand Barriers" در نقاط مختلف جهان از مغولستان تا آفریقا بالا می‌آید پس نمیتوان مدهی شد نقاط بیابانی اهواز و خوزستان به همه آنها متفاوت است.
اینکه شما به عنوان متولیان سلامت و محیط زیست استان، از وجود چنین راهکارهای ساده و علمی بی‌خبر باشید، عذر بدتر از گناه است و اگر باخبر بودید و انجام ندادید، خودتان باید به مردم پاسخگو باشید، پاسخگوی این همه خاکی که از این کانون های گرد و غبار محلی به ریه های مردم رفتو باعث شد نفس‌هایشان به شماره بیافتد.

هزینه‌های درمانی ناشی از بیماری‌های تنفسی، تعطیلی مدارس و ادارات، لغو پروازها و مهاجرت نخبگان از استان، صدها برابر بیشتر از هزینه اجرای این طرح‌های ساده است. مردم خوزستان حق دارند بپرسند: آیا اراده‌ای برای حل مشکل وجود ندارد، یا منافعی در تداوم این بحران نهفته است؟
زمانی که صنایع فولاد ما برای حفظ سرمایه خود (مواد اولیه) از علم روز دنیا استفاده می‌کنند، چرا متولیان دولتی برای حفظ سرمایه اصلی استان (سلامت مردم) از همان علم بهره نمی‌برند؟ تفاوت تنها در جنس دیوار نیست؛ تفاوت در جنس «دغدغه» است. آنجا دغدغه سود است و اینجا ظاهراً دغدغه‌ای نیست.

خوزستان تشنه آب است، اما برای مهار ریزگرد، بیش از آب، تشنه‌ی «تدبیر» است. تدبیری که با هزینه‌ای ناچیز و با استفاده از نی‌زارهای همین استان، می‌تواند سپری در برابر طوفان بسازد. آیا گوشی برای شنیدن و چشمی برای دیدن این حقایق علمی وجود دارد؟

48

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.