دوشنبه 17 آذر 1404
Monday, 08 December 2025

آقای پزشکیان! کاش از دلار و ریال هم می‌گفتید/ مذاکره با آمریکا امروز معنا ندارد/ عاملان وضع موجود، طلبکار شدند

الف دوشنبه 17 آذر 1404 - 20:39
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

عاملان وضع موجود، طلبکار شدند

روزنامه کیهان نوشت:

شماری از حامیان سیاسی و اقتصادی آقای پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳، به جای پاسخگویی درباره سوءمدیریت اقتصادی دولت در برخی حوزه‌ها و عذرخواهی از مردم، خواستار حذف بودجه نهادها شدند تا به‌زعم خود، افکار عمومی را دنبال نخود سیاه بفرستند. در حالی که قیمت ارز و طلا در مقایسه با آغاز دولت پزشکیان دو برابر شده و نرخ تورم در اثر برخی بی‌تدبیری‌ها به بالای ۴۰ درصد افزایش یافته است، ۱۸۰ نفر شامل برخی عناصر سیاسی و شماری مدعیان کارشناسی اقتصادی، بیانیه‌ای غرض‌ورزانه خطاب به آقای پزشکیان منتشر کرده و خواستار حذف بودجه نهاد‌ها شدند، بی‌آنکه کمترین اشاره‌ای به بودجه مراکز دولتی به عنوان اصلی‌ترین هزینه‌کنندگان بودجه باشند.

این بیانیه که تیتر روزنامه‌هایی مانند دنیای اقتصاد و سازندگی و هم‌میهن و.. شد، از سوی کسانی مانند عباس آخوندی، موسی غنی‌نژاد، مسعود نیلی، ولی‌الله سیف، اصغر فخریه‌کاشان، فیاض زاهد، مرتضی الویری، پیروز حناچی، محمد قوچانی، محمدتقی بانکی، مسعود روغنی‌زنجانی، محمد ستاری‌فر، طهماسب مظاهری، محمدحسین شریف‌زادگان، عبده‌تبریزی، محمد طبیبیان علینقی مشایخی، محمد‌مهدی بهکیش امضا شده و ملغمه‌ای از به اصطلاح نهادگرایان و حامیان لیبرالیسم و سرمایه‌داری را نشان می‌دهد. این بیانیه از سوی همان کسانی امضا شده که سال گذشته تحت عنوان بیانیه ۱۸۰ اقتصاددان و بیانیه ۱۴۰ اقتصاددان، در خدمت ستاد انتخاباتی اشرافیت غربگرا و مدعیان اعتدال و اصلاحات درآمدند. اما نگاهی به سوابق این عناصر سیاسی‌کار نشان می‌دهد که طی چند دهه گذشته، غالبا هم بر مسند بوده‌اند و هم ژست اپوزیسیونی گرفته‌اند؛ همیشه طلبکار بوده‌اند و هیچ وقت فصل پاسخگویی‌شان نرسیده است. سفسطه‌گرانی که به نام کارشناس، کاسبی می‌کنند و به عوام‌فریبی در بزنگاه‌های سیاسی یا انتخاباتی کمک می‌رسانند.

آنها از زمان دولت‌ هاشمی، مشغول نسخه‌پیچی و اجرای نسخه‌های تورم‌ساز بوده و رکوردهای تورمی را در آن دولت و دولت‌های روحانی و پزشکیان به یادگار گذاشته‌اند. از تورم ۴۹ درصدی در دولت ‌هاشمی تا تورم ۴۵ درصدی در دولت روحانی. گران کردن نرخ ارز، حذف یارانه‌ها در کنار ایجاد رانت برای رانت‌خوران، افزایش شکاف طبقاتی، بی‌رمق کردن تولید، و تضعیف موضع کشور در سیاست خارجی، کارویژه مزمن این جماعت است. حالا هم به جای پاسخگویی درباره وعده‌های انتخاباتی سال گذشته، یا عذرخواهی از مردم، دست پیش گرفته و از دولت می‌خواهند بودجه نهادها را حذف کند! و این در حالی است که از بیش از هشتاد درصد بودجه که توسط دستگاه‌های دولتی و عمدتا صرف هزینه‌های جاری می‌شود، هیچ سؤالی نمی‌پرسند. آنها همچنین توضیح نمی‌دهند چرا روند مثبت رشد اقتصادی، در یک سال اخیر منفی شد و تورم به شکل چشمگیری افزایش یافت؟ و سهم سوء‌تدبیرهای دولت در استارت زدن برخی گرانی‌ها چیست؟

******

واکنش به ادعای ضدگلوله کردن ماشین جلیلی

جلال رشیدی کوچی، نماینده سابق مجلس در یک برنامه گفت‌وگوی اینترنتی مدعی شده بود که هزینه صرف شده برای تجهیز و ضد گلوله کردن خودروی سعید جلیلی ، معادل قیمت دو دستگاه بنز S۵۰۰ ضد گلوله بوده است!

خبرگزاری فارس با پیگیری این موضوع از دفتر سعید جلیلی نوشت: «خودروی تیبای مورد استفاده جلیلی اصلاً ضد گلوله نیست. تنها خودرویی که به لحاظ امنیتی ارتقا یافت، یک دستگاه پراید بوده که در سال ۸۹ و زمانی که جلیلی دبیر شورای‌عالی امنیت‌ملی بوده و با توجه به شرایط خاص امنیتی آن سال (دوره اوج ترورها) این اقدام نیز نه به خواست شخص وی بلکه با فشارهای نهادهای نظارتی امنیتی انجام شده است. هزینه ارتقای امنیتی آن پراید در آن مقطع، حدود ۸ میلیون تومان بوده است، مبلغی که فاصله نجومی با ارقام ادعایی دارد».

******

بی خبری از مصوبات جلسه سران قوا 

سایت خبرآنلاین نوشت:

جدیدترین جلسه مشترک سران قوا روز شنبه به میزبانی پزشکیان در نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد. در مورد موضوعات بررسی‌شده در این جلسه اطلاعی در دست نیست و رسانه‌ها فقط از برگزاری این جلسه هفتگی باخبر شدند.نه فقط در ارتباط با جلسه آخر، بلکه درباره موضوعاتی که در جلسات دیگر سران سه قوه نیز مطرح می‌شود، اطلاعات زیادی در دست نیست و در مواردی رؤسای قوا فقط در حد اشاره به موضوعاتی که در جلساتشان مطرح می‌شود، نکاتی توضیح می‌دهند.  همین مسئله، موضوع کارآمدی این جلسات را به میان می‌آورد که آیا اساساً تداوم این جلسات جز صرف وقت، چه دستاوردی دارد؟

شأن نزول این جلسات سران قوا به سال ۹۷ برمی‌گردد. پس از خروج آمریکا از برجام و آغاز موج جدید تحریم‌های اقتصادی، نظام حکمرانی ایران با وضعیت اضطراری اقتصادی مواجه شد که نیاز به واکنش سریع در آن مقطع زمانی احساس می‌شد. اکنون که هفت سال از عمر این شورا می‌گذرد، با نقشی دائمی‌تر، خود به یک ساختار تبدیل شده است؛ ساختاری که به اعتقاد ناظران به نهادی فراقوه‌ای تبدیل شده و درباره مسائلی چون بانک، اشتغال، بودجه و حمایت از تولید تصمیم می‌گیرد. از جمله خروجی‌های جلسات سران قوا تاکنون می‌توان به افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ اشاره کرد.

منتقدان همچنین بر این باورند تصمیماتی که پشت درهای بسته گرفته می‌شود، امکان نظارت و پیگیری مصوبات را پایین می‌آورد و این موضوع باعث نبود شفافیت می‌شود. ضمن آنکه رویه کاری مدون، مشخص و قابل دسترسی نیز ندارد و معلوم نیست مصوبات آن طی چه فرآیندی در دستور کار قرار می‌گیرد و پس از تصویب به چه صورتی برای اجرا ابلاغ می‌شود. نشست سران قوا اگرچه در زمان دور اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا آغاز شد، اما پس از پایان دوره او همچنان ادامه پیدا کرده و به نظر می‌رسد مانند سایر شوراهای عالی که در کشور شکل گرفته‌اند، به نهادی مستقر تبدیل شده است.

مشکل دیگری که منتقدان این نشست‌ها دارند، عدم شفافیت موضوعات مطروحه و تصمیمات این سه مقام ارشد نظام است؛ به عبارت دیگر آنها هر هفته می‌نشینند، جلسه می‌گیرند، چند ساعتی را دور یکدیگر هستند، احتمالا تصمیماتی می‌گیرند که در نهایت هیچ کسی از تصمیمات آنها باخبر نمی‌شود و ممکن است مدت‌ها بعد یک موضوعی اجرایی شود و در پاسخ گفته شود این تصمیم مربوط به جلسه سران قوا می‌شود؛ اینگونه تصمیماتی که پشت درهای بسته اتخاذ می‌شود، هنگام اجرا شفاف می‌شود!

******

عقب‌نشینی آمریکا

روزنامه صبح‌نو نوشت:

سند امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده که با مقدمه‌ای تند و تبلیغاتی از سوی دونالد ترامپ منتشر شده، تصویری جدید از جهت‌گیری امنیتی واشنگتن ارائه می‌دهد؛ تصویری که برخلاف سنت دهه‌های گذشته، ایران را در مرکز تهدیدهای امنیتی آمریکا قرار نمی‌دهد و تنها سه بار به آن اشاره می‌کند. این کاهش چشمگیر در حالی رخ داده که ایران طی دو دهه گذشته یکی از محورهای ثابت سندهای امنیتی آمریکا بوده و اغلب با عناوینی چون «چالش اصلی»، «تهدید بلندمدت» یا «نیروی بی‌ثبات‌کننده کلیدی» طبقه‌بندی شده است. اکنون اما سند ۲۰۲۵ نشان می‌دهد که دولت ترامپ قصد دارد وزن ایران را در معادلات امنیتی خود سبک‌تر جلوه دهد و تصویر تازه‌ای از موازنه منطقه‌ای ارائه کند. 

با وجود تلاش سند برای کوچک‌نمایی نقش ایران، سند امنیت ملی ۲۰۲۵ یک تناقض بنیادین را در خود پنهان دارد. از یک سو می‌گوید خاورمیانه دیگر «مرکز سیاست خارجی آمریکا» نیست و ایران «به‌ شدت تضعیف شده است» و از سوی دیگر، بر بقای منافع حیاتی آمریکا در منطقه تأکید می‌کند: امنیت انرژی، آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز، مقابله با تهدید علیه متحدان و حفظ موازنه قدرت. این منافع بدون حضور یا مهار مستقیم ایران قابل تضمین نیست. همین تناقض نشان می‌دهد که راهبرد دولت ترامپ از واقعیت میدان فاصله دارد و در عمل نمی‌تواند بر پایه فرض «کم‌خطر شدن ایران» استوار باشد.

این شکاف میان ادعا و واقعیت زمانی آشکارتر می‌شود که تحلیل‌های کارشناسان غربی بررسی شود. دان شاپیرو، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل معتقد است سند ۲۰۲۵ حالت «گل‌زنی» دارد؛ یعنی دولت ترامپ تصور می‌کند پیروز شده و نیازی به تلاش بیشتر ندارد، درحالی‌که خاورمیانه ذاتا بی‌ثبات است و بدون دیپلماسی فعال، حمایت از شرکای منطقه‌ای و حضور نظامی مؤثر، آمریکا نمی‌تواند منافع خود را تضمین کند. در واقع خروج آمریکا خود می تواند برای منطقه امنیت تولید کند. کارشناسان شورای آتلانتیک نیز هشدار می‌دهند که کاهش تمرکز بر ایران و منطقه می‌تواند ریسک‌های واشنگتن را افزایش داده و فرصت‌هایی برای چین، روسیه و حتی بازیگران منطقه‌ای فراهم کند.

******

فیلترینگ با وفاق رفع می‌شود؟

روزنامه هم‌میهن نوشت:

در یک‌سال گذشته مدام خبر لغو فیلترینگ، اینجا و آنجا به گوش رسیده است. با همه وعده‌ها اما در این‌مدت زور دولتیان فقط به آزادسازی واتساپ و گوگل‌پلی رسیده و اگرچه همین چندهفته پیش دوباره آزادسازی تلگرام خیلی جدی تلقی می‌شد، اما پس از هیاهوی چندروزه مخالفان رفع فیلترینگ، انگار باز «آب‌ها از آسیا افتاده است» و «موج‌ها خوابیده‌اند آرام و رام».

دیروز نیز سخنان رئیس‌جمهور نشان از هرچه داشت، حکایت از فتح و ظفر نداشت: «اصلاً بدترین کاری که الان در این مملکت گرفتار آن هستیم همین فیلترینگ است و همیشه هم این را گفته‌ایم. اما اینکه چگونه باید آن را حل کنیم، بالاخره «چگونه حل‌کردن» خودش مسئله است. اینکه من دستور بدهم حل شود... اگر قرار بود با دستور حل شود، همان روز اول دستور می‌دادیم حل شود. اکنون که دستور داده‌ایم، رفته‌اند آن‌هایی را که سفید بودند هم سیاه کرده‌اند تا بفهمند آن‌هایی که سیاه هستند، چه بلایی سرشان می‌آید. والسلام.»

آنچه پزشکیان در روز دانشجو گفت، تکرار دوباره همان سخنانی است که او و نزدیکانش بارها تکرار کرده‌اند و به‌طورکلی مشتمل است بر یک ایده کلان؛ حل مشکلات از طریق وفاق یا به‌بیانی‌دیگر، مصالحه با مخالفان و رسیدن به راهی میانه به‌جای صدور دستورهای یک‌جانبه از موضع قدرتی که بسیاری از مردم از شخص دوم مملکت و موقعیتی همچون ریاست‌جمهوری انتظار می‌کشند. استدلال تیم پزشکیان این است که یک تصمیم مصالحه‌آمیز شاید به‌کندی و با چانه‌زنی گسترده ممکن شود، اما ضمانت اجرای بیشتری دارد و بازگشت از آن در آینده نیز برای موافقان فیلترینگ دشوارتر است. 

پیش‌فرض نهفته در چنین طرحی البته یکی نیز وفاق‌پذیربودن مخالفان فیلترینگ است. در مورد خاص فیلترینگ مسئله اصلی در شورای‌عالی فضای‌مجازی رقم می‌خورد؛ جایی‌که در همین قضیه لو رفتن سیمکارت‌های سفید گفته شد؛ برخی از اعضای آن که به‌شدت مخالف رفع فیلترینگ‌اند، خود و نزدیکان‌شان از سیمکارت‌های سفید استفاده می‌کنند؛ بماند که در آغاز دولت حتی برخی از وزرا نیز ساز ناکوک با وزیر ارتباطات و رئیس‌جمهور می‌نواختند، اما به‌مرور توجیه شدند و رویه خود را تغییر دادند.

طنز ماجرا اینجاست که در همین شورا، سران سه قوه، موافق رفع فیلترینگ هستند و رئیس‌مجلس نیز چندروز پیش فیلترینگ فعلی را اشتباه خواند. با این تفاسیر شاید درست‌تر آن باشد که بگوییم آزادسازی اینترنت در میدان وفاق، آزمونی شکست‌خورده است و حتی شاید بهتر باشد که پزشکیان این مسئله را در شورای‌عالی سران‌قوا حل‌وفصل کند تا اینکه بکوشد در شورای فضای‌مجازی، مخالفانی را که رأی بسیاری از آنها هیچ‌گاه قرار نیست فاش شود و به‌خاطر آن پاسخگوی مخالفت‌شان نزد مردم باشند، مجاب کند.

******

علی مطهری : مذاکره با آمریکا امروز معنا ندارد 

علی مطهری، فعال سیاسی و نماینده ادوار مجلس، گفت و گویی را با روزنامه اعتماد درباره مذاکرات ایران و آمریکا انجام داده که بخش‌هایی از اظهارات وی به شرح زیر است:

* این بن‌بست مذاکراتی با آمریکا بیش از آنکه به داخل کشور ربط داشته باشد، ناشی از غرب است؛ یعنی ناشی از رفتار و مواضع آمریکا و اروپا، مخصوصا ایالات متحده است. غربی‌ها و دولت ترامپ به دنبال شروط غیرواقعی در مذاکرات با ایران هستند که طبیعتا فرصت مذاکره را می‌بندد. چون آنان به دنبال تحمیل نظرات خود هستند و به مذاکره به معنای واقعی اعتقادی ندارند.

* مذاکره واقعی برای غربی‌ها یعنی اینکه می‌خواهند دستور بدهند و ما نیز اجرا کنیم. طبیعی است که ایران نمی‌تواند تسلیم شود و فعلا به نظر من راه برای مذاکره با آمریکا باز نیست.

* مذاکره با اروپا هم چندان فایده‌ای ندارد. چون اروپا تأثیر زیادی در سیاست‌های جهان ندارد و تصمیم‌گیر اصلی آمریکاست. از این جهت است که ما باید به آمریکا ثابت کنیم که آنان از طریق جنگ نمی‌توانند به اهداف خود برسند و با تحمیل خواسته‌های خود، ایران را وارد مذاکره مدنظرشان کنند. زمانی که این مطلب برایشان روشن شود و به این نقطه و درک برسند، در آن صورت قاعدتا آمریکا تمایل پیدا خواهد کرد که با ایران وارد مذاکره واقعی شود، یعنی مذاکره برابر و بدون پیش‌شرط.

* امروز به نظر من جز تداوم مقاومت و تقویت روابطمان با کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی و تا حد امکان با برخی کشورهای اروپایی، راه دیگری نداریم. چون همان‌طورکه گفتم فعلا با آمریکا نمی‌توانیم وارد گفت‌وگو شویم. واقع امر این است که با مواضع فعلی آمریکا مذاکره واقعا معنا ندارد.

******

ایران را هرگز تهدید نکنید/ هشدار به دستگاه دیپلماسی در خصوص خباثت امارات

روزنامه جمهوری‌اسلامی نوشت:

در بیانیه اخیر وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس برای اولین مرتبه شش کشور عربستان، قطر، امارات، کویت، بحرین و عمان از عنوان آخرین هشدار به جمهوری اسلامی ایران استفاده نموده‌اند و کشورمان تهدید شده که در صورت عدم واگذاری سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی موضوع به دیوان بین‌المللی ارجاع خواهد شد.

اول اینکه باید به این شش کشور یاد آور شد هیچ زمانی ایران را تهدید نکنید.

دوم اینکه این شورا در تداوم روابط تاریخی ناپایدار کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به استثنای عمان با کشورمان، چرا همچنان در شرایط حساس و باروتی فعلی حاکم بر منطقه، بر تداوم‌ تنش اصرار دارند؟ آیا نمی‌بینند ایران چگونه ۴۶ سال در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی ایستادگی نموده و برای دفاع از حقوق مشروع خود در جنگ همه جانبه ازخودقدرت نشان داده است؟

سوم اینکه آیا کشورهای همسایه عربی می‌دانند دارند با آتش خطرناکی بازی می‌کنند و واقعا یقین دارند و باور کرده‌اند بیانیه‌های مشترک صادره با روسیه و چین و اتحادیه ارویایی که امارات و برخی کشورهای دیگر برای صدور این بیانیه‌ها امتیازات و حمایت‌های مالی زیادی داده اند، در صورت هر گونه اتفاق ناگواری کارایی خواهندداشت؟ کشورهای عربی باید کاملا فهمیده باشند ملت ایران دیگر هرگز اجازه نخواهند داد سرنوشت هرات و بحرین و ترکمن‌چای تکرار شود و با تمام توان باهرتوطئه‌ای مقابله خواهدکرد.

به دستگاه دیپلماسی و نهادها و کسانی که دل در گرو روابط با امارات دارند نیز باید گوشزد نمود این مار خوش خط وخال دیگر یک کشور عربی نیست و همانگونه در سرنگونی حکومت مرسی در مصر و کودتا علیه بشار اسد و اردوغان و البشیر و.... با عوامل خارجی و رژیم صهیونیستی همکاری و مشارکت داشته فردا روزی خطر جدی برای امنیت منطقه خواهد بود. جلو‌ی ضرر و واقعه را از الان باید گرفت وهمه باید موضع ترامپ که به ابوظبی گفته منتظر لحظه مناسب باشد را جدی بگیرند.

******

«رضا رشیدپور» یا آقای تناقض؟/ سلطان تغییر جهت

خبرگزاری فارس نوشت:

پس از ماجرای ماراتنی که در جزیره کیش برگزار شد و به بازداشت تعدادی از مسئولان این برنامه توسط دستگاه قضایی انجامید، رضا رشیدپور با انتشار توئیتی این اتفاق را تأیید کرد و نوشت: «پرچم کیش بالاست. آفرین به همه‌تون.»

رشیدپور تقریباً در همه موضوعات اظهار نظر می‌کند؛ گاهی موضعی دارد و چند روز بعد خلاف آن را بیان می‌کند. تازه‌ترین نمونه این تناقض‌ها، استفاده او از «سیم‌کارت سفید» است؛ در حالی که پیش‌تر بارها درباره فیلترینگ ابراز نگرانی کرده و خواستار آزادی دسترسی به شبکه‌های اجتماعی شده بود.

رشیدپور که زمانی نامش با تاک‌شوهای پرمخاطب تلویزیون گره خورده بود، اکنون از فعالیت مداوم در شبکه‌های اجتماعی تا ورود به بحث‌های سیاسی و موضع‌گیری‌های جنجالی، می‌کوشد در چرخه توجه باقی بماند. او گاه در نقش تحلیل‌گر، گاه فعال سیاسی و گاه چهره رسانه‌ای، درباره مسائل مختلف اظهار نظر می‌کند.

مجری سابق تلویزیون که واکنش‌های سیاسی‌اش بارها او را در صدر حواشی قرار داده است، بدون آن‌که نگرانی از قضاوت مخاطبان درباره صداقت مواضعش داشته باشد، در دوره‌های مختلف تغییر جهت داده است. او در انتخابات ریاست‌جمهوری حمایت صریح خود را از حسن روحانی اعلام کرد و عباراتی مانند «غوغای روحانی‌نگر» را به کار برد، اما بعدها نسبت به اظهارات روحانی درباره بی‌اطلاعی از افزایش قیمت بنزین واکنش تندی نشان داد. با این حال، مدت کوتاهی پس از این انتقادات، با انتشار توییتی در حمایت از محمدجواد ظریف ـ همراه با تصویری که او را در آغوش ظریف نشان می‌داد ـ بار دیگر به مواضعی بازگشت که پیش‌تر از آن‌ها ابراز پشیمانی کرده بود.

اهمیت پرهیز از چنین تناقض‌هایی در کنشگری رسانه‌ای زمانی روشن می‌شود که بدانیم توجه مخاطبان برای سلبریتی‌ها و فعالان رسانه‌ای، حکم سرمایه اجتماعی دارد. حفظ این سرمایه نیازمند رابطه‌ای مبتنی بر اعتماد است، اما زمانی که رفتارها بیشتر حول منافع شخصی یا تلاش برای دیده شدن شکل گیرد، این سرمایه آسیب می‌بیند و اعتماد مخاطبان خدشه‌دار می‌شود.

******

آقای پزشکیان! کاش از دلار و ریال هم برایمان می‌گفتید

سایت تابناک نوشت:

شانزدهم آذر ۱۴۰۴، رئیس‌جمهور به دانشگاه شهید بهشتی رفت. انتظار ساده بود: در اوج بحران ارزی، دست‌کم چند جمله درباره دلار ۱۲۳ هزار تومانی از زبان عالی ترین مقام اجرایی کشور شنیده شود؛ درباره ریالی که هر روز آب می‌رود. اما جلسه مسیر دیگری رفت. از طرح‌ها و وعده‌ها گفتند، اما از مهم‌ترین عدد این روزهای زندگی مردم نه. این سکوت زمانی سنگین‌تر می‌شود که به خط شروع دولت نگاه کنیم. اول شهریور ۱۴۰۳، دلار در محدوده ۵۹ هزار تومان بود. امروز، در روزهای پایانی پاییز ۱۴۰۴، روی ۱۲۳ هزار تومان ایستاده؛ یعنی ریال نصف شده.

انتظار بدی نبود اگر رئیس‌جمهور پیش از رفتن به ولنجک، نیم‌نگاهی به چهارراه استانبول می‌کرد. بازار واقعی با سخنرانی آرام نمی‌شود، با سیاست درست آرام می‌شود. دانشجویی که جلوی او نشسته، همان کسی است که هزینه زندگی‌اش مستقیم به ارز گره خورده. حق داشت بپرسد: «با این دلار ۱۲۳ هزار تومانی چه می‌کنید؟»

مقایسه ساده یک سال چه می گوید؟ ۱۶ آذر پارسال، در دانشگاه شریف، دلار ۷۱ هزار و ۵۰۰ تومان بود. امروز، ۱۲ ماه بعد، ۵۱ هزار و ۵۰۰ تومان بالاتر. یعنی جهش ۷۲ درصدی. این عدد یعنی ریالی که هر روز نازک‌تر می‌شود و سفره‌ای که جمع می‌شود. با این وجود، در مراسم امسال حتی یک جمله درباره این واقعیت شنیده نشد.

امروز دلار بیش از دو برابر ابتدای دولت است؛ افزایش ۱۰۸ درصدی از شهریور پارسال تا آذر امسال و سؤال مهم مردم: آقای رئیس جمهور؛ برنامه چیست؟ مسئولیت با کیست؟  چه کسی پاسخ می‌دهد که چرا پول ملی این‌گونه در شیب تند افتاده؟

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.