اما نه برای تازهکردن دیدار. قرارمان با دانشجویان کارشناسی ارشدِ رشتههای مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی و مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی بود، و مکان قرارِ ما شد خانۀ سوکیاس.
قصدمان این بود که چالشهای موجود در زمینۀ مرمتهای صورتگرفته و در حال انجامِ اصفهان را از نگاه دانشجویان این دانشگاه بررسی کنیم، و آنها از موانع و مشکلات پیش روی خود در دانشگاه و بیرون از آن، و البته از اهدافشان نیز صحبت کنند؛ و در عین حال خطاب به مسئولان نهادهای مختلف شهری و استانی از دلِ پُر دردشان برای میراث، سخن بگویند؛ خطاب به همانهایی که نگاه دوستداران میراث فرهنگی به سمتشان است و باید به مرمت، نگاهِ جدی داشته باشند.
حیاط زیبای خانۀ سوکیاس و نیمکتهایی که من نیز بیش از ۶ سال بر روی آنها تکیه زده بودم به محل گفتوگوی ما تبدیل شد.
از افراد آگاه و عالم به عمل خود برای حفاظت و مرمت استفاده کنید
مهدی گرشاسبی، دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی ابتدا به چالشهای موجود در مباحث مرمتی اشاره کرد و گفت: اولین چالش، مشکلات بودجه و مسائل مالی است که همه جا به خصوص در حوزۀ میراث فرهنگیِ ما وجود دارد و بسیاری از بیتوجهیها به میراث، از مسائل مالی نشئتگرفته است. موضوع دیگر، مرمتهایی است که توسط استادکاران تجربی در سطح شهر انجام میشود و متفاوت با مباحث آکادمیک است. درواقع این اساتید در بسیاری موارد نسبت به رعایت مبانی بیتوجه هستند که البته علتِ این مسئله به متولیان میراث بازمیگردد.
گرشابی با این وجود، تأیید کرد که باید در بسیاری موارد نیز باید تجربههای استادکارانِ تجربی را غنیمت دانسته و از آن استفاده کرد. او دربارۀ لزوم دعوت از استادکاران تجربی برای حضور در دانشگاه هنر اصفهان به منظور بهرهگیریِ دوسویه و پیوند موثر میان اساتید دانشگاه هنر اصفهان و اساتید تجربی، گفت: بخش مهمی از پروژهها و یا پروسههای مرمتی که ممکن است دانشجو هیچوقت با آن مواجه نشود توسط استادکاران سنتی انجامشده یعنی این اساتید در عین حال، تجربۀ مهم و موثری داشته و برای هر مسئله یا مشکلی راه حلی دارند؛ درست است که تجربۀ آنها به صورت آکادمیک حاصل نشده ولی تجربه سنتیِ آنها در موارد بسیاری کارگشا و حلال مسئله است. بنابراین باید موضوع تعامل را ضروری دانست و به آن توجه کرد.
این دانشجو درخصوص چراییِ عدم تعامل میان دانشگاه هنر اصفهان و نهادهای اجرایی شهر و استان نیز چنین گفت: من فکر میکنم این تعامل باید بیشتر ازسوی نهادها انجام شود. دانشگاه آنقدر توان ندارد که تعامل را ایجاد کند، البته بارها اتفاق افتاده که دانشجویان تلاش میکنند تا با اداره میراث فرهنگی و یا نهادهای دیگر مرتبط شوند، اما یا به سختی میسر میشود و یا اصلاً میسر نمیشود.
او که کتاب «فناوری و ساخت کاغذ» را در دوران تحصیلش در مقطع کارشناسی مرمت به چاپ رسانده است، مهمترین چالشِ موجود در حوزۀ مباحث مرتبط با میراث فرهنگی در اصفهان را اینگونه توضیح داد: مهمترین چالش، کمبود بودجه و در ادامه نیز عدم استفاده از نیروی متخصص است، البته منظورم صرفاً عدم استفاده از اساتید و دانشآموختگان این دانشگاه نیست بلکه عدم استفاده از افراد آگاه و عالم به عمل خود است. متأسفانه فارغالتحصیلان و اساتید متخصصِ بسیاری هستند که از آنها استفاده نمیشود.
گرشاسبی علت این مسئله که بسیاری از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان تنها در پی آن هستند که به کرسی استادی این دانشگاه بنشینند و اهداف اجرایی ندارند را نیز توضیح داد و از نگاه خود به آینده گفت: هدف من همیشه این بوده که در حد توانم به جامعه علمی کمک کنم؛ اما اینکه دانشجو تنها به تدریس بهعنوان استاد دانشگاه میاندیشند شاید به این علت است که آن را تضمینشده میداند. این دانشگاه هر سال فارغ التحصیلان زیادی دارند اما چند درصد از آنها شغل مرتبط با تحصیلِ خود را دارند؟ قاعدتاً خیلی کم. بسیاری از آنها با وجود تحصیل تا مقاطع ارشد و حتی دکترا اما کار در این حوزه را رها میکنند و به سایر مشاغل روی میآوردند و یا حتی شاغل هم نیستند. قدرمسلم اکثر افرادی که در رشته مرمت تحصیل کردهاند دغدغههای میراثی داشتند ولی در جامعه، اما به این دغدغهها پاسخ داده نمیشود و حتی علیرغم اشتغال به صورت پیمانکاری، از نظر مالی نیز اقناع نمیشوند.
این دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی خطاب به مسئولین شهر و استان گفت: تعامل درست و مفید با دانشگاه، هم برای میراث فرهنگی و هم برای نهادها راهگشا است. خدمتی که دانشجو و فارغالتحصیلانِ این دانشگاه میتوانند برای میراث تاریخی شهر و کشورشان انجام دهند بیش از آنکه به نفع خودشان باشد برای جامعه مفید خواهدبود.
کارگاههای مرمتی اصفهان نیاز به تجهیز دارند
اما علیرضا موسوی، دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی نیز ضمن اشاره به اینکه برای دعوت از استادکاران تجربی به دانشگاه هنر اصفهان، تلاشهایی از سوی دانشجویان و یا انجمنهای علمی این دانشگاه صورت گرفته است، گفت: بعضی از استادکاران در حوزۀ مباحث مرتبط با میراث فرهنگیِ شهر و استان فعالیت زیادی دارند و متأسفانه گاهی به دلیل کمبود بودجه و امکانات ناچارند از راهکارهای غیراصولی برای مرمت آثار استفاده کنند.
این دانشجو اضافه کرد: همه عزیزان در اداره میراث فرهنگی تلاش میکنند ولی چون بودجه باید از سوی وزارت میراث فرهنگی تأمین شود لذا ناچارند گاهی در موضوعات مرمتی به راهکارهایی را روی بیاورند که در دسترس باشد و بتوانند آنها را اجرایی کنند؛ بنابراین نمیتوان کسی را مقصر دانست چراکه طبیعتاً در بالادست نیز مسئولان کشوری قرار دارند. اما اگر مسائل اقتصادی، حل و منابع و تجهیزات تأمین شود اتفاقهای خوبی میافتد. کارگاههای مرمتی اصفهان در بناهای ثبت جهانی نیاز به تجهیز دارند که اگر انجام شود راهکارهای اصولی، اجرایی میشوند.
موسوی به هدف غایی دانشجویان رشتۀ مرمت دانشگاه هنر اصفهان اشاره کرد و افزود: طبیعتاً به دلیل اینکه مرمت ازجمله رشتههایی است که درآمدزایی در آن خیلی کم اتفاق میافتد و خیلی کم پیش میآید که کسی بتواند در این حوزه بر تمام راههای کسب درآمد اشراف داشته و آنها را اجرایی کند، بنابراین بیشترِ دانشجویان مرمت این دانشگاه در فکر این هستند که بهعنوان هیئتعلمی دانشگاه جذب شوند.
این دانشجو در پاسخ به اینکه آیا دانشگاه هنر اصفهان تلاش میکند تا بستری را فراهم کند که دانشجویان به چیزی فراتر از استاد شدن بیندیشند، گفت: متأسفانه ازیکطرف، تعامل بین نهادهای مختلف با این دانشگاه بسیار کم است، از سوی دیگر وقتی دانشجویان و اساتید دانشگاه نیز میبینند که راهکارهای آکادمیک مرمت در پروژههای شهری اجرایی نمیشوند، کمکم از نزدیکی و تعامل با نهادها دور میشوند.
او ادامه داد: البته چنین نیست که اصلاً تعاملی بین دانشگاه و نهادهایی مانند اداره میراث فرهنگی وجود نداشته باشد، این تعامل تاحدی وجود دارد ازجمله ارتباط بین انجمنهای علمی دانشگاه و اداره میراث فرهنگی استان، ولی باید بهتر و بیشتر باشد. طبیعتاً این موضوع، یک نیاز دوطرفه است چراکه هم میراث به نیروی کار نیاز دارد و هم دانشجو باید با حضور در پروژهها تجربه کسب میکند. درواقع باید به دانشجویان فرصت داده شود تا آنها در حوزه عمل و اجرا جذبِ این محیط شده و خود را اثبات کند.
شهرِ ما را دوست داشته باشید
اما بهروز اقتداری، دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت و احیای بناها و بافتهای تاریخی، مهمترین چالش در این رشته را آموزش دانست و توضیح داد: مهمترین مسئله در رشتۀ مرمت، آموزش است که نمود بیرونی آن را میتوان در جامعه دید. بسیاری از مردم نمیدانند که در این رشته چه اتفاقی میافتد و همین موضوع باعث میشود افرادی که در سایر رشتهها نیز تحصیل میکنند نیز دربارۀ این رشته ذهنیتی نداشته باشند. ازطرفی، تفکیک دانشکدهها در دانشگاه هنر اصفهان و جدایی دانشکده مرمت از دانشکده معماری شهرسازیِ این دانشگاه نیز موضوع دیگری است؛ این دو دانشکده نسبت به هم مسافت زیادی دارند و درنتیجه، همدلی و تعامل و ارتباط بین دانشجویان و اساتیدِ آنها وجو دندارد بهطوریکه دانشجویان معماری و شهرسازی نیز در مورد طرح مرمتی که ما میتوانیم ارائه کنیم، ذهنیتی ندارند.
او تأکید کرد: بنابراین، اولین چیزی که مهم است بحث آموزش، و سپس تعامل است، درواقع باید دید که آیا اصلاً آموزشی وجود دارد یا خیر؟ پس از آن نیز باید اطلاعرسانی وجود داشته باشد و برنامهای تدوین شود که دربارۀ رشتههای مرمت آثار و بنا به عموم مردم اطلاعرسانی شده و جامعه، مطلع شود. امروزه نقش معمار در جامعه پذیرفته شده ولی مرمت با وجود اینکه رشتهای نوپا و نوظهور نیست اما هنوز در جامعۀ ما ناشناخته است.
این دانشجو به موضوع تعامل دانشجویان و دانشگاه با نهادهای شهری نیز اشاره و بیان کرد: دانشجو ایدههای خود را ارائه میکند اما مهم این است که حرکت بین نهادها شکل بگیرد و تعامل بین شهرداری و سایر نهادها با دانشگاه هنر اتفاق بیفتد. دانشجو رسانۀ خاصی به جز شبکههای اجتماعیِ خودش را ندارد، بنابراین خبرگزاریها و صداوسیما میتوانند کمککننده باشد. ضمن اینکه آموزش از دوران کودکی نیز اهمیت زیادی دارد و جایگاهِ موضوع مهمی به نام میراث فرهنگی و مرمت باید در دروس مدارس تبیین و تعریف شود. باید بودجه اختصاص داد و نمایشگاه برگزار کرد تا رشته مرمت بهخوبی برای مردم تعریفشده و بر اهمیت آن تأکید شود. این موضوع درصورتی نتیجه دارد که هر کس در جای خودش قرار بگیرد، اما متأسفانه حتی وقتی به اداره میراث فرهنگی استان وارد میشویم کسی سر جای خودش نیست!
اقتداری، خطاب به مسئولان شهری و استانی گفت: شهرِ ما را دوست داشته باشید، وقتی شهر را دوست داشته باشید شهروندانش را هم دوست دارید و وقتی شهروندان را دوست داشتیه باشید به حقوق آنها هم احترام میگذارید. یکی از ابتداییترین و سرنوشتسازترین موضوع برای هر شهروند این است که نسبت به میراث و هویتی که به دست او رسیده مطلع باشد. وقتی دلسوزی و عشق وجود داشته باشد اتفاقهایی مانند گذر نجفی و تخریب و مرمتهای غیراصولی و غیر مردمی اتفاق نمیافتد و تخصصی تلقی نمیشود.
این دانشجو افزود: قشنگترین اتفاق این است که گردهماییهای مختلفی درباره ضرورتِ حفظ و پاسداری از داشتههای میراثی برگزار شود و فضاهای همدلی بین مردم و نهادها وجود داشته باشد؛ هم برای افزایش حس تعلق و هم اینکه یک دست صدا ندارد و هم برای توجه به مباحث مالی و هم بحثهای آموزشی. درواقع چندجانبه، مفید خواهدبود.
او گفت: بهتر است که همه مردم، از مرد و زن و کودک و نوجوان و بزرگسال در بافتهای تاریخی حضور پیدا کنند و اطلاعات واقعی به آنها بیان شده و در دلِ همین قدمزدنها، آموزشهایی نیز برای آنها ارائه شود تا نسبت به میراث فرهنگیِ خود دغدغهمند شوند. با این شیوه، قطعاً سرمایهگذارهایی از دل همین افراد پیدا میشود، ضمن اینکه دیگر کسی نمیتواند هر بلایی بر سر بناها و بافتهای تاریخی بیاورد، چراکه نظارت مردمی اتفاق میافتد و مردم امنیت را فراهم میکنند.
این دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت بناها و بافتهای تاریخی دربارۀ هدف غایی خود نیز چنین بیان کرد: من خیلی صادقانه و شفاف بگویم که هدفم نوکری برای میراث است. میخواهم خادم میراث شهر و کشورم باشم و هر کاری از دستم برآید انجام میدهم، چراکه با هزاران اتفاق به دست ما رسیده است، البته این موضوع هم قابل تأمل است که با جیب خالی نمیشود و آدم باید به این مسئله هم فکر کند.
به جوانها فضا بدهید تا کار کنند، گزینشی عمل نکنید
اما در ادامه، بر آن شدیم تا با محسن محمدی آچاچلویی، مشاور انجمن علمی مرمت آثار تاریخی و عضو هیئتعلمی گروه مرمت آثار و اشیاء فرهنگی دانشگاه هنر اصفهان گفتوگو کنیم. او نیز به اهمیت تعامل میان دانشگاه و نهادهای شهری اشاره کرد و گفت: دراینباره شاید بتوان گفت که هنوز فرهنگسازی اتفاق نیفتاده و جامعه با موضوع مرمت آشنا نیست و این اطلاعرسانی وجود ندارد که مرمت در حوزه آثار فرهنگی و تاریخی، یک حوزۀ تخصصی است و با تعمیر تفاوت بسیارزیادی دارد. حتی بسیاری از مسئولان نیز تمایزی بین مرمت و تعمیر قائل نمیشوند و گاهی گمان میکنند که اگر مرمت یک اثر تاریخی مانند نقاشی را به هنرمندی خبره در نقاشی بسپارند کار درستی است، درحالیکه این هنرمند، مرمتگر نیست. درهرحال این موضوع باید تبیین و فرهنگسازی شود.
او ضمن اشاره به اینکه بسیاری از آثار و بناهای تاریخیِ استان اصفهان در اختیار مجموعههای تحت نظارت اداره اوقاف و بسیاری از آثار نیز در مالکیت خصوصی قرار دارند، ادامه داد: بسیاری از این عزیزان دربارۀ مرمت دیدگاه سنتی دارند و مرمت را مقارن با تعمیر میدانند؛ درحالیکه باید بدانیم که اگر یک اثر تاریخی دچار مشکل شد باید برای اصلاحِ آن از متخصصینِ امر استفاده کرد، درغیر اینصورت مشکلات متعددِ بیشتری در آینده خواهدداشت.
محمدی دربارۀ اهمیت لزوم ارتباط بین دانشگاه هنر اصفهان و نهادهای شهر، گفت: این همان مسئلهای است که در مورد رشتههای فنی مهندسی با عنوان ارتباط بین دانش و صنعت صحبت میشود که در آن حوزه نیز نقصهای بسیارزیادی وجود دارد و البته تلاشهای زیادی هم در سطح کشور صورت میگیرید تا نقصهای موجود را پوشش دهند. در مورد موضوع مرمت نیز بین مباحث دانشگاهی و پروژههای مرمتیِ اجراشده در شهر، شکاف دیده میشود.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه هنر اصفهان دربارۀ علل این اختلاف و به تعبیر وی شکاف، چنین توضیح داد: در این خصوص عوامل متعددی وجود دارد که ازجمله میتوان به مباحث اقتصادی و فنی اشاره کرد. در حوزۀ مباحث اقتصادی، اینطور مثال میزنم که دانشجو تا زمانی که در دانشگاه است به مواد شیمیایی و فرآیندهای لازمِ مرمتی دسترسی دارد، اما وقتی از این دانشگاه فارغالتحصیل شده و مشغول به کار میشود دسترسی به این مواد برای او دشوار خواهدشد. علتِ این امر به هزینههای بالا و حجم کم واردات بازمیگردد و دیگر اینکه تولیدکنندگان داخلی اگرچه میتوانند به تولیدِ این مواد بپردازند، ولی برای آنها مقرون به صرفه نیست؛ بنابراین مرمتگر درصدد برمیآید که مادۀ موردنیازِ خود را با مواد خیلی سنتیتر جایگزین کند. عامل دیگر این است که ازنظر فنی، میزان دسترسی به بعضی از فرآیندها در اجرا فراهم نیست.
او اضافه کرد: متأسفانه دانشجو، نتیجۀ آنچه در دانشگاه گفتهشده و کار میشود را خیلی کم در اجرا میبیند و به عبارتی بین مباحث مطرحشدۀ آکادمیک با آنچه در اجرا مشاهده میشود تفاوت زیادی وجود دارد. آنچه در اجرا دیده میشود غلبۀ دیدگاههای سنتی است و ازنظر فنی تعامل و تبادل آرای لازم بین حوزههای اجرایی با دانشگاه کم است.
محمدی آچاچلویی به محدودیتها و اولویتهایی که برای مسئولان اجرایی شهر وجود دارد نیز چنین اشاره کرد: باید دید چه موضوعاتی برای مسئولان در اولویت قرار دارد و چه محدودیتهایی (محدودیتهای مالی، نیروی انسانی، اداری) دارند که باعث شده اولویتهای آنها کمی تغییر کند و فضای کاری لازم برای مباحث مرمتی ایجادنشود. منظورم فضای فکری لازم است یعنی باتوجه به شرایط مختلف در دورههای مختلف، اولویتها متفاوت بوده است؛ مثلاً باید دید که اولویتهای شهرداری اصفهان به چه شکل تعریف شده و مرمت برای آنها چه اولویتی دارد.
این مدرس دانشگاه دربارۀ چراییِ این موضوع که جای دانشگاه هنر اصفهان در پروژههای اجراییِ شهر و استان اصفهان خالی است و نهادهای شهری، این دانشگاه را به رسمیت نمیشناسند نیز گفت: در شهر اصفهان اینطور است، اما این موضوع در مورد سایر شهرهایی که دانشگاه هنر دارند چنین نیست و حداقل، دانشگاه هنر برای آن شهر اولویت دارد. البته باید اشاره کرد که دانشگاه هنر اصفهان نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از نقاط دنیا شناختهشده و این دانشگاه با موزههای مختلف ایران مرتبط است و آنها مشتاقانه تقاضا میکنند که ما آثارشان را مرمت کنیم، چراکه یک فعالیت دوسر بُرد است یعنی هم اثرِ آنها بدون پرداختن هزینهای مرمت میشود و هم دانشجویانِ ما دربارۀ آن اثر و مرمتش مطالعه خواهندکرد. متأسفانه عجیب است که چرا در شهر خودمان چنین نیست! شاید یکی از مشکلات، دیدگاههای فرهنگی است.
او خطاب به مسئولان اجرایی شهر نیز چنین گفت: فضای کار و فعالیت را برای قشر جوان بیشتر باز کنید. با نیروی جوان ستیزه نکنید، آنها اگرچه جوان و کمتجربه هستند اما کجا باید این تجربه را کسب کنند؟ به جوانها فضا بدهید تا کار کنند. گزینشی عمل نکنید. به همه، فرصتهای برابر دهید چراکه اگر این فرصتها داده نشود پتانسیلهای موجود ازدست خواهد رفت. هر کسی در هرجایی که مسئول است اگر بخواهد در حوزۀ شهر و حتی بزرگتر از آن یعنی در حوزه کشور، آیندهنگری کند باید به جوانها فرصت داده و فضا را برای حضور آنها فراهم کند. بازشدنِ این فضا به شکوفاشدن پتانسیلها کمک میکند.
انتهای پیام