چهارشنبه 26 اردیبهشت 1403
Wednesday, 15 May 2024

برنامه همکاری جامع ایران و چین؛ ترکمانچین یا تامین‌کننده منافع ملی؟

یکشنبه 08 فروردین 1400 - 16:11
برنامه جامع همکاری ایران و چین بالاخره با امضای وزرای خارجه دو کشور رسمیت یافت، اما همچنان بسیاری در داخل کشور به آن می‌تازند. واقعیت این سند چیست؟ ترکمانچای دیگری در راه است یا یک اتفاق معمول در روابط بین الملل رخ داده است؟
برنامه همکاری جامع ایران و چین؛ ترکمانچین یا تامین‌کننده منافع ملی؟
نقش نبرد شیر و اژدها بر کاشی های کاخ گلستان
 تحریریه پارسینه- حامد کشاورز: شش سال پس از سفر «شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین، به ایران و بیانیه رسمی دو کشور برای ارتقای روابط دوجانبه، بالاخره دیروز، شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰، «برنامه همکاری جامع ایران و چین» یا آنچه به طور عمومی با نام «توافقنامه ۲۵ ساله ایران و چین» شناخته می‌شود، به امضای محمد جواد ظریف و وانگ یی، وزیران خارجه دو کشور رسید.

اگرچه فرآیند نهایی شدن این سند نزدیک به شش سال زمان برد، اما شهریور ۱۳۹۸ انتشار خبری در نشریه «پترولیوم اکانومیست» بود که این قرارداد را به مرکز توجهات وارد کرد. این مجله در گزارشی مدعی شده بود که چین قصد دارد در یک دوره پنج ساله ۲۸۰ میلیارد دلار در بخش انرژی و ۱۲۰ میلیارد دلار در بخش‌های حمل و نقل و تولید ایران سرمایه گذاری کند و در عوض نفت و گاز ایران را با تخفیف خریداری کند. البته بخش جنجالی‌تر این گزارش ادعای آن در رابطه با استقرار ۵ هزار نیروی امنیتی چینی در ایران برای حفاظت از پروژه هایش بود.

جدا از آنکه این گزارش هیچ منبع معتبری برای ادعا‌های خود مطرح نمی‌کند، مجموع سرمایه گذاری‌های چین در دیگر کشور‌ها نشان می‌دهد که اعداد و ارقام مطرح شده توسط «پترولیوم اکانومیست» معقول به نظر نمی‌رسد. بر اساس برآورد‌های «استاتیستا»، پکن در دوران اوج خود در سال ۲۰۱۶ نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار در کشور‌های دیگر سرمایه گذاری کرده بود و پس از آن این رقم با افولی شدید در سال ۲۰۱۹ به کمتر از ۱۲۰ میلیارد دلار رسید و به نظر می‌رسد با توجه به شیوع ویروس کرونا و رکود اقتصاد جهانی، میزان تقاضا برای سرمایه‌های چینی کمتر هم شده باشد. با این اوصاف، طبق ادعای نشریه مذکور، چینی‌ها در مدت پنج سال باید به همان اندازه که در تمام دیگر کشور‌های جهان سرمایه گذاری می‌کنند، در ایران هم سرمایه گذاری کنند؛ مبلغی که نه اقتصاد ایران توان جذب آن را خواهد داشت و نه از سوی چین قابل تامین است.
 
برنامه همکاری جامع ایران و چین؛ ترکمانچین یا تامین‌کننده منافع ملی؟
سرمایه گذاری های چین در خارج از سال 2009 تا 2019
اگرچه اعتبار این گزارش به شدت زیر سوال است و حتی پس از مدتی از وب‌سایت ناشر آن هم حذف شد، اما همین ادعا‌ها برای منتقدان کافی بود تا به سندی که هنوز نهایی نشده و جزئیاتی از آن در دسترس نبود بتازند.

تیرماه سال ۱۳۹۹ انتشار متنی تحت عنوان «ویرایش نهایی برنامه همکاری‌های جامع (۲۵ ساله) ایران و چین» در رسانه‌های ایرانی منتشر شد و بار دیگر بحث‌ها در مورد همکاری‌های دوجانبه را داغ کرد.

این متن ۱۸ صفحه‌ای که گفته می‌شد «توسط دبیرخانه سازوکار عالی مشارکت جامع راهبردی ایران و چین» تهیه شده شامل سه ضمیمه اهداف سیاسی، عناوین اصلی برنامه همکاری، و اقدامات اجرایی بود که در واقع کلیاتی از حوزه‌های همکاری طرفین را بدون ذکر هیچ عدد و رقمی مشخص می‌کرد.

پس از آن هرچه وزارت خارجه تلاش می‌کرد از حساسیت‌ها نسبت به این برنامه بکاهد، دیگران بنزین به آتش آن می‌ریختند. آیت الله دژکام، خطیب جمعه شیراز، رابطه با چین را «بر اساس دستور قرآن» خواند، و محمود احمدی نژاد آن را اینگونه مورد حمله قرار داد که «می‌خواهند یک قرارداد جدید ۲۵ ساله با یک کشور خارجی منعقد کنند و هیچکس هم خبر ندارد. مگر شما مالک کشور هستید که بدون اطلاع ملت و از کیسه ملت به دیگران می‌بخشید.»

اوج این جوسازی ها، اما در گفتگوی تلویزیونی محمود احمدی بیغش، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، نمود پیدا کرد؛ جایی که او مدعی شد «واگذاری جزیره‌های کشور به چین، واقعیت دارد، ولی با فشار مردم و مجلس جلوی آن گرفته خواهد شد.»
 


اگرچه این اظهارات با تکذیب وزارت خارجه، دیگر نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس و بعد هم خود احمدی بیغش همراه شد، اما جمع کردن حاشیه ایجاد شده چندان آسان نبود.

در این بین، علاوه بر رقیبان داخلی دولت، اپوزیسیون و رسانه‌های فارسی زبان خارج از ایران هم تقریبا یک‌صدا به قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین تاختند تا جایی که آن را با قرارداد ترکمانچای مقایسه کرده و نام «ترکمانچین» بر آن نهادند و با راه اندازی کارزار‌هایی در شبکه‌های اجتماعی تلاش کردند تا هواداران این توافق را زیر فشار قرار دهند.


همکاری‌های راهبردی در سیاست خارجی چین


یک دلیل مهم مخالفت‌ها با قرارداد مذکور را باید در ناآگاهی نسبت به جایگاه آن در سیاست خارجی چین دانست.

چین را می‌توان تنها قدرت بزرگی دانست که سیاست خارجی خود را بر مبنای اتحادسازی بنا نکرده و هیچ متحد رسمی ندارد، از این رو توافقنامه‌های دوستی و همکاری نقش کلیدی در دیپلماسی این کشور برای تعامل با جهان بازی می‌کند.

به طور خلاصه، روابط دوجانبه چین با کشور‌های دیگر از پایینترین به بالاترین سطوح تحت عناوین کلی شراکت همکاری دوستانه، شراکت همکارانه، شراکت همکارانه جامع، شراکت راهبردی، شراکت راهبردی جامع، و شراکت همکارانه راهبردی جامع دسته بندی می‌شود که ممکن است عناوین توافق با هر کشور تفاوت‌هایی جزئی داشته باشد.

بالاترین سطح همکاری چین سال ۲۰۱۵ از سوی شی جین پینگ به تمام کشور‌های قاره آفریقا پیشنهاد شد، اما هنوز شامل هیچ کشوری نمی‌شود.

اما در سطح دوم که ایران هم شامل آن می‌شود، نام‌های متعددی به چشم می‌خورند. روسیه، آلمان، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، اتحادیه اروپا، استرالیا، برزیل، پاکستان و عربستان سعودی از جمله مهمترین کشور‌هایی هستند که توافقنامه‌هایی در این سطح را با چین امضا کرده اند.

برای نمونه، عنوان توافق چین با آلمان «شراکت راهبردی همه جانبه» و با انگلیس «شراکت راهبردی جامع جهانی برای قرن ۲۱» است؛ بنابراین چنانچه به صرف عنوان یا مدت زمان ۲۵ ساله بخواهیم توافق ایران و چین را قضاوت کنیم، اشتباهی اساسی مرتکب شده ایم.


فرصت‌ها و تهدید‌های قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین


آنچه تا اینجا برای ما روشن است این است که نه «برنامه همکاری جامع ایران و چین» و نه مدت زمان تعیین شده برای آن منحصر به فرد نیستند و شامل هیچگونه زمانبندی یا کمی سازی مشخص، شامل تعداد پروژه‌ها یا میزان سرمایه گذاری هم نمی‌شود و این سند در واقع سنگ بنایی است برای طراحی قرارداد‌های اجرایی در چارچوبی بلندمدت.

این توافق می‌تواند برای ایران فرصت‌های قابل توجهی به همراه داشته باشد. در حال حاضر چین دومین اقتصاد بزرگ دنیاست و انتظار می‌رود تا سال ۲۰۳۰ با پیشی گرفتن از آمریکا به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود و یک همکاری جامع با قدرت اقتصادی نخست دنیا برای هر کشوری فرصت‌هایی به همراه خواهد داشت.

با توجه به پروژه بلندپروازانه «کمربند و جاده» که قصد دارد مسیر‌های زمینی و دریایی چین به مغرب زمین را هموار کند، جا ماندن از چنین فرصتی موجب خواهد شد تا ایران در نظم جهانی جدیدی که شکل خواهد گرفت هم نقش حاشیه‌ای داشته باشد و زیان‌های جبران ناپذیری برای اقتصاد کشور پدید آید.

از طرف دیگر دست کم طی شش سال گذشته و با امضای توافق هسته ای، جمهوری اسلامی تلاش کرد تا بخشی از مشکلات خود با غرب و به ویژه آمریکا را حل و فصل کند و از مزایای اقتصادی آن بهره‌مند شود، اما خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام و انفعال اروپایی‌ها راه را برای همکاری بیشتر ایران و غرب مسدود و موضع حامیان تنش‌زدایی با غرب را تضعیف کرد. از این رو، ایران چاره‌ای نداشت جز آنکه به دنبال فرصت‌های دیگر برای همکاری‌های اقتصادی برود.

همانطور که وال استریت ژورنال می‌نویسد، همزمان با بالا گرفتن تنش‌ها میان پکن و واشنگتن در هفته‌های اخیر، ایران می‌تواند از برنامه همکاری جامع با چین به عنوان اهرم فشاری علیه دولت جو بایدن در مذاکرات بر سر برجام هم استفاده کند. بلومبرگ هم می نویسد همکاری نزدیک ایران با چین به تهران کمک می کند که همزمان با ارسال سیگنالهایی به دولت بایدن برای بازگشت به برجام، اقتصاد خود را در مقابل فشارهای آمریکا تقویت کند.

علاوه بر اینها، برخی معتقدند که توافق ۲۵ ساله ایران و چین می‌تواند تجربه‌ای باشد که در سال‌های آینده ذهنیت ایرانی‌ها را برای همکاری‌های مشابه با دیگر قدرت‌های جهانی آماده کرده و با تقویت اعتماد به نفس ملی، مسیر تنش زدایی با کشور‌های غربی و متحدان آن‌ها را هموارتر کند.
 
برنامه همکاری جامع ایران و چین؛ ترکمانچین یا تامین‌کننده منافع ملی؟

در کنار این مزایا، برخی مسائل داخلی و خارجی موجب شده است تا نگرانی‌هایی هم در این زمینه بروز کند. غرب ستیزی بی چون و چرای «دلواپسان» برجام و حمایت آن‌ها از سیاست «نگاه به شرق» موجب شده است تا عده‌ای دیگر دلواپس قرارداد با چین و قربانی شدن منافع ایران در منازعه این کشور با آمریکا شوند. اتفاق‌هایی همچون ماهیگیری کشتی‌های چینی در آب‌های ایران و درگیری صیادان ایرانی با آنها یا مسئله قطع برق در زمستان و ارتباط آن با مزرعه استخراج بیتکوین چینی‌ها در رفسنجان هم بر این چین ستیزی دامن زده است.

سیاست «تله قرض» چین در رابطه با شماری از کشور‌های در حال توسعه هم عامل دیگر نگرانی مخالفان است. در سال‌های اخیر چینی‌ها با ارائه وام‌های هنگفت به برخی از کشور‌ها و ناتوانی آن‌ها از پرداخت این بدهی برای افزایش نفوذ خود در کشور مقصد استفاده کرده اند. تجربه مشابه ایران در حکومت‌های پیشین موجب شده است تا این ذهنیت در حافظه جامعه ایرانی جایگاهی قدرتمند داشته باشد.

افزایش کالا‌های چینی در بازار ایران در سال‌های اخیر به نگرشی دیگر دامن زده است مبنی بر این که چنین همکاری جامعی بازار ایران را بیش از پیش در اختیار شرقی‌ها قرار خواهد داد و صنایع ملی، به ویژه صنایع کوچک و متوسط غیردولتی، با چالش مواجه شده و در نهایت نه تنها اقتصاد ایران توسعه پیدا نخواهد کرد، بلکه دچار رکود بیشتری خواهد شد.
 

مذاکره از روی ترس یا ترس از مذاکره؟


در کنار این ضعف و قوت‌ها باید تاکید کرد که «برنامه همکاری جامع ایران و چین» که قرار است چارچوب روابط دو کشور طی ۲۵ سال آینده را مشخص کند، هنوز فاصله قابل توجهی تا اجرایی شدن دارد و پرسش‌های بسیاری برای ارزیابی آن باید پاسخ داده شوند.

رقابت چین و آمریکا بیش از هر زمان دیگری شدت گرفته است و سرانجام آن هم مشخص نیست. فارغ از نتیجه این رقابت، ایران برای پیشرفت و توسعه نیازمند تعامل بین المللی، بازرگانی و سرمایه گذاری خارجی است. در نظم اقتصادی کنونی همچنان ایالات متحده بر نهاد‌های مالی و اقتصادی مسلط است و عدم همکاری ایران با این نهاد‌ها و ادامه تحریم ها، هرگونه سرمایه گذاری خارجی حتی از سوی چین را با مشکل مواجه می‌سازد.
 
در صورتی که پکن برای ایجاد یک نظام مالی موازی با نظام آمریکامحور تلاش خود را شروع کند، آنگاه جمهوری اسلامی می‌تواند از این فرصت برای غلبه بر برخی از چالش‌های ایجاد شده استفاده کند، اما مسئله اینجاست که این امر هم در کوتاه مدت عملی نخواهد شد.

بنابراین، در حال حاضر راهکار عاقلانه نه مخالفت با توافق ایران و چین، بلکه تلاش برای احیای توافق هسته‌ای و ایجاد رابطه‌ای متوازن میان شرق و غرب برای تامین منافع ملی است.
 
انجام این مهم اما نیازمند همبستگی ملی و ظرافتی سیاسی است. تجربه تاریخی ایران طی هزاران سال حکمرانی که با جنگ های ویرانگر و تاخت و تازهای متعدد خارجی‌ها همراه بوده، یک فرهنگ بیگانه‌ستیزی ویژه را شکل داده است. از طرف دیگر، از میانه‌های سده گذشته به این سو، به علت ناتوانی حاکمان در تامین خواسته‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم هم نوعی رویارویی و قدرت‌ستیزی به این فرهنگ افزوده شده است که نتیجه آن در سال‌های پیش از انقلاب غرب‌ستیزی و پس از انقلاب شرق‌ستیزی جامعه در لجاجت با حکومت مستقر بوده است.

گفته جان اف. کندی، رئیس جمهور فقید آمریکا، در سخنرانی تحلیف ۲۰ ژانویه ۱۹۶۱ می‌تواند کلید معمای این روز‌های سیاست خارجی ایران باشد: «بگذارید هرگز از سر ترس مذاکره نکنیم، اما هرگز هم از مذاکره نترسیم.»

منبع خبر "پارسینه" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.