لازم به ذکر است که این قانون در تاریخ ۵ اسفند ۹۹ اجرا شد و تمام نظارتهای فراتر از پادمان لغو شده و دسترسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای هستهای قطع شد.
تکاپوی آمریکایی
در مسئله تعهد به برجام، به دلیل نقض تعهدات و خروج آمریکا از برجام، یک اختلاف و بیاعتمادی عمیقی از طرف ایران نسبت به آمریکا وجود دارد. این دو کشور بیان کردند که در مرحله اول باید طرف مقابل به تعهدات خود عمل کند تا آنها نیز به تعهدات خود عمل کنند؛ اما تاکنون این بازی پینگ پونگی نتیجهای نداشته است.
علی واعظ آنچه رئیس برنامه ایران در گروه بینالمللی بحران به رفت و برگشتها بین ایران و آمریکا عنوان میش.د در توییتی اینگونه واکشن نشان داد: «آمریکا و ایران، هر دو در یک مرحله مذاکره در مورد نقطه B توافق دارند: تعهد متقابل به برجام. اما با اصرار بر اینکه توپ در زمین دیگر است، هیچ یک از آنها نمیخواهد از نقطهی A حرکت کند. بنبست تاکتیکی ناخوشایندی در حال شکل گیری است.»
بعد از اجرای قانون مجلس، بایدن امتیازاتی مانند لغو محدودیت دیپلماتهای ایرانی در نیویورک و ابطال مکانیسم ماشه به ایران داد تا این کشور را قانع به بازگشت به تعهدات خود کند، اما این اقدام از طرف مقامات ایران نمادین و ناکافی خوانده شد.
امتیازات نمادین بایدن و محدودیتهای ایجاد شده برای آژانس در ایران، نخبگان دموکرات حامی بایدن را بر این واداشت تا به او توصیه کنند که با دادن امتیازاتی از ایجاد یک بنبست جلوگیری کرده و ایران را در برجام نگه دارد.
در همین راستا اشخاصی مانند علی واعظ رئیس برنامه ایران در گروه بین المللی بحران، برزو دراگاهی کارشناس ارشد در اندیشکدهی شورای آتلانتیک و ولی نصر استاد دانشگاه جان هاپکینز به نوعی از این سیاست بایدن که به نظر ادامه سیاست ترامپ است ناراضی بوده و خواستار تغییر رویه بایدن هستند.
به عنوان مثال علی واعظ در توییتی اعلام کرد: «این وجود دارد که گامهای آمریکا غیرواقعی بود، اما انتظار این بود که ایران با هرکسی که حداکثر فشار را وارد میکند (خواه ترامپ باشد یا بایدن) صحبت کند. بایدن میتوانست کارهای بیشتری انجام دهد، همانطور که من پیشنهاد کردم.»
برزو دراگاهی نیز در توییتر نوشت: «هرکس به تیم بایدن توصیه میکند که ایران از بازگشت به برجام ناامید است، توصیههای بسیار بدی میکند. خطر این است که ایران تصمیم بگیرد که میتواند کیک زرد خود را داشته باشد و همچنین از تحریمها سرپیچی کند، برنامه هستهای خود را بالا ببرد، برنامه موشکی خود را دنبال کند و متحدان خود را تقویت کند.»
ولی نصر همچنین بیان کرد: «سیاست فشار حداکثری ادامه پیدا کرده است، اما اکنون با پشتیبانی اروپا. ایران حاضر نبود تحت فشار با ترامپ مذاکره کند، معلوم نیست که چرا این کار را باید در زمان بایدن انجام دهد. آمریکا سیاست دیگری را جز توافق در مورد ملاقات با ایران تغییر نداده است.»
بازیگردانی گروههای تصمیمسازی داخل دولت بایدن
با توجه به مطالب بیان شده، به نظر میرسد که یک چند دستگی در مورد توافق هستهای ایران در آمریکا وجود دارد. دسته اول جمهوریخواهان کنگره هستند که شدیدا با بازگشت آمریکا به برجام مخالف بوده و هیچگونه تمایلی به حرکت سیاست خارجی آمریکا در این جهت ندارد.
دسته دوم نخبگان دموکرات حامی بایدن هستند که طرفدار بازگشت هرچه سریعتر بایدن به برجام و جلوگیری از وخیم شدن اوضاع بوده و سعی در اقناع بایدن در جهت همکاری با ایران و دادن امتیازاتی برای نگه داشتن این کشور در توافق هستهای هستند.
دسته سوم بایدن و کابینهی او هستند که تاکنون در سیاست اعلامی مانند نخبگان حامی خود عمل کردهاند، اما در عمل مانند جمهوریخواهان کنگره حرکت کرده و با سختگیری مقابل ایران، سعی در راضی نگه داشتن مخالفان خود دارند.
با توجه به اظهارات حامیان بایدن، به نظر میرسد یک نارضایتی در بین این اشخاص از سیاست خارجی او وجود دارد. بررسی مواضع آنها این مسئله را در ذهن ایجاد میکند که به نظر این اشخاص جای اروپا را گرفته و در تلاش برای از هم پاشیدن برجام و نگه داشتن ایران در این توافق هستند. نخبگان دموکرات حامی بایدن، با فشار بر او سعی در متقاعد کردنش در دادن امتیاز به ایران را دارند، تا از طرفی ایران را متقاعد به انجام تعهدات با این استدلال که آمریکا قدم اول را برداشت کنند و از طرف دیگر با احیای برجام بر انتخابات ایران اثر بگذارند.
نتیجه و برآیند خروجی این سیاست باعث شده است تا ایران مانند زمان خروج آمریکا از برجام صبر پیش کرده و همانطور که در آن زمان به امید اروپاییها در برجام ماند، هم اکنون نیز به امید افرادی مانند علی واعظ که در دولت بایدن نفوذ دارند، صبر پیشه کرده است. ادامه این سیاست از طرف ایران همان پیامدها و ضررهای امید ایران به اروپا برای جبران اقتصادی خروج آمریکا از برجام را داشته و باعث از دست رفتن فرصتها در خنثیسازی تحریمها دارد.
انتهای پیام/