1- مکتب سلیمانی چراغ راه دولت و جوانانی است که به پیشرفت ایران و توسعه انقلاب اسلامی در منطقه و جهان میاندیشند.
اگر به کارآمدی نظام میاندیشیم باید همانند شهید سلیمانی ، «بیندیشیم» و مثل او «عمل» کنیم.
2- مکتب سلیمانی را در بازخوانی آخرین دستنوشته او که در وصیتنامه سیاسی الهی وی بهعنوان یک سند ماندگار انقلاب آمده باید درک کنیم.
3- شهید سلیمانی به خدا و قیامت عمیقا اعتقاد داشت و سلسله انبیاء و اولیای الهی را در طول تاریخ «جان جهان» خلقت میدانست.
او از تشیع بهعنوان «عطر حقیقی اسلام» یاد میکند و جهتگیری ایمان خود را در همین فضا شکل میدهد.
4- شهید سلیمانی در نگاه دشمن یک ژنرال نظامی است که 40 سال کارنامه درسومشق نظامی دارد. اما او در حقیقت یک فیلسوف و حکیم سیاسی است. سند وصیتنامه او نشان میدهد او تا مرزهای یک حکیم الهی نیز پیش رفته بود.
دو دست او همواره بهسوی آسمان دراز بود. او بهسان درویشی 40 سال در کوه و بیابان و صحرا در جستجوی حقیقت بود نه با کشکول درویشی بلکه تفنگ در دست و چشم در چشم دشمنان بشریت و خنجری در دست، که مدام به سر و روی نفس امارهاش میکوبید.
او همیشه در حال هجرت از درون و برون بود؛ هجرت از «مال» ، «جاه» و «مقام» ، بهسوی تحقق آرمانهای الهی در جامعه انقلابی.
مهمات اصلی او در شدیدترین نبردها تسبیحی بود در دستش که هرگز از خود جدا نمیکرد و اشکی بر گونههایش بر حسین فاطمه (س) و اهلبیت پاک پیامبر اعظم!
5- شهید سلیمانی جمهوری اسلامی را مرکز اسلام و تشیع میدانست و ایران را قرارگاه حسینبنعلی(ع) و حرم!
معتقد بود دفاع از حرم ابراهیمی ، حَرَم محمدی (ص) در حجاز و دیگر حَرَمها در ایران ، عراق و سوریه بستگی تام به دفاع از حَرَم جمهوری اسلامی است. خدا میداند او در فتنه سال 88 چقدر رنج بریدن برخی نخبگان سیاسی از نظام را کشید. او پس از قیام تاریخی 9 دی مطمئن شد مردم پای کار انقلاب و حرم جمهوری اسلامی ایستادهاند.
6- شهید سلیمانی ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش امت اسلامی میدانست. اصحاب پای کار انقلاب را به حضور مؤثر و دائمی در خیمه ولایتفقیه دعوت میکرد. او خیمه امامین انقلاب را خیمه رسولالله و علیبنابیطالب و امام حسین (ع) میدانست دستاوردهای تئوریک او نه در گوشه مدرسه و پژوهشکده اسلامی بلکه در وسط میدان نبرد با دشمن در زیر بارش و غرش مداوم گلوله، توپ و تانک به دست آمد.
7- او مکرر در وصیتنامه خود اصحاب پای انقلاب را به پاسداشت «اصول» دعوت میکند. اصول از نگاه شهید سلیمانی 5 اصل دارد .
الف- اعتقاد عملی به ولایت فقیه
ب- اعتقاد حقیقی به مبانی جمهوری اسلامی
ج- مقابله با فساد و پرهیز از تجملات
د- خدمت بیمنت به مردم و حفظ ارزشهای الهی در جامعه
هـ - وحدت در برابر دشمن و جلوگیری از دوصدایی در صفوف ملت در مصاف مبارزه جدی با دشمن
8- دال مرکزی گفتمان شهید سلیمانی و مکتب الهی او «ولایت فقیه» و «شخص ولی فقیه» است. دالهای پیرامونی آن اسلام ، نظام ، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است.
مکتب شهید سلیمانی یک منظومه «فکری» و یک منظومه «عملی» است.
او بدون شک یک قهرمان ملی و یک قهرمان «امت اسلامی» است.
او الگوی مردم ایران و دولتمردان جمهوری اسلامی است.
همه کسانی که دغدغه عملیاتی کردن اهداف و آرمانهای امام خامنهای را در «بیانیه گام دوم» دارند نیازمند چنین الگویی با چنان اندیشه سترگ هستند.
9- کار اصلی اصحاب پای کار انقلاب پرهیز از ورود به دوقطبیهای کاذب و ورود به دوگانههای حقیقی و واقعی است:
دوگانه «الهی – مادی» ، «مقاومت – سازش» ، «اسلامی و سکولار» ، « مردمی – اشرافی»، «پاک- فاسد» و ... «خدمتگزار – قدرتطلب» و ...
10- ما یک نظام مستقر، باثبات، باقدرت و باانگیزه در دفاع از مظلومان جهان هستیم. آنهم در پهنه زمینی که چهارراه جهان است و سابقه تمدنی 7 هزار ساله دارد.
امامین انقلاب در مقام تأسیس چنین نظامی هستند. سرّ مانایی و پویایی این نظام وجود سربازانی همچون شهید سلیمانی در همه عرصههای جهاد ملی است.
ما به روایت امام خامنهای در بیانیه گام دوم وارد مرحله «خودسازی» ، «جامعه پردازی» برپایی «تمدن اسلامی» شدهایم. این رویکرد آغاز عصر جدیدی از حیات بشر است طی این مسیر با منطق و منطوق مکتب سلیمانی قابل استمرار است.