عصر ایران- در هیاهوی طبلهای جنگ، اسقف اعظم اسقف اعظم تهران-اصفهانِ لاتینها دعوتی متفاوت را مطرح میکند: بازگشت به معنای حقیقی صلح. کاردینال متیو با یادآوری اینکه صلح تنها «نبودن جنگ» نیست، بلکه ریشه در ذات خداوند دارد، معتقد است که شفای زخمهای عمیق منطقه تنها با بازگشت به مفهوم الهی «سلام» و «صلح» و درک سرچشمه مشترک خلقت امکانپذیر است.
به گزارش عصرایران به نقل از Asian News، برای کاردینال متیو، پایان «جنگ دوازده روزه» نه تنها «شبح از سرگیری خصومتها را از بین نبرده است»، بلکه به گفته او، مسئله اصلی «اگر» نیست، بلکه «کی» (زمان وقوع آن) است.
کاردینال دومینیک ژوزف متیو، اسقف اعظم تهران-اصفهانِ لاتینها، در یادداشت خود که در خبرگزاری «آسیانیوز» به مناسبت روز جهانی صلح منتشر شد نوشته است: هر سال در اول ژانویه، کلیسا از جهان دعوت میکند تا روز جهانی صلح را گرامی بدارند. این روز که توسط سنت پل ششم در سال ۱۹۶۸ پایهگذاری شد، بسیار فراتر از یک درخواست دیپلماتیک است: این یک «فراخوان معنوی» است. این روز، صلح را نه در معاهدات، بلکه در قلب انسان جستجو میکند؛ قلبی که تنها فیض الهی قادر به تغییر و آرام کردن حقیقی آن است.
در ادامه این یادداشت آمده است: رسانه های بینالمللی اغلب برداشتی را ترویج میکنند که برخی کشورها را خطری برای دیگران نشان میدهد. بدون شواهد ملموس، این رسانهها روز به روز احساس فزایندهای از تهدید را که بر وجود بخشی از جهان سایه افکنده، تغذیه میکنند. سپس به ما گفته میشود که آمادهسازی برای یک رویارویی احتمالی، و حتی یک بهاصطلاح «حمله پیش گیرانه»، امری اجتنابناپذیر است. بدین ترتیب، روایت به سمت «تسلیحات» میرود که به نام هدف والای صلح توجیه میشود. در مقابل، روایت «خلع سلاح» قرار دارد که برای همان هدف فراخوانده میشود. این تعادل شکسته شده و نظم جهانی به آشوب کشیده شده است.
اسقف اعظم تهران-اصفهانِ لاتینها افزوده است: پاپ لئو چهاردهم در سخنرانی خود در ۲۲ دسامبر سال گذشته خطاب به کوریای رم (گروهی از نهادهای اداری سریر مقدس و بدنه مرکزی ارتباط میان پاپ و امور جهان کلیسای کاتولیک) به مناسبت تبریک کریسمس، از «جهانی زخمی از تفرقه، خشونت و درگیری» سخن گفت که در آن «شاهد رشد پرخاشگری و خشمی هستیم که اغلب توسط دنیای دیجیتال و سیاست مورد بهرهبرداری قرار میگیرد».
وی تأکید کرد: آتشبس جنگ دوازده روزه میان اسرائیل و ایران شبح درگیریهای مجدد را از بین نبرده است. طرفین برای بدترین شرایط آماده میشوند. مسئله «اگر» نیست، بلکه «کی» است. این امری انکارناپذیر است که مردم عادی خواهان زندگی در صلح و به دور از وحشت جنگ هستند، چرا که زندگی روزمره در زیر بار تحریمها به اندازه کافی دشوار است.
کاردینال متیو در بخش دیگری از این یادداشت تصریح کرد: صلح نباید به یک مخالفت ساده با جنگ تقلیل یابد، همانطور که خلع سلاح صرفاً آنتیتزِ تسلیحات نیست. در غیر این صورت، این مفهوم انتزاعی به نظر میرسد یا به کاربرد سکولار و عمومی آن محدود میشود که اغلب در زمینههای سیاسی، اجتماعی یا شخصی برای بیان آرامش، عدم درگیری یا هماهنگی بین افراد یا گروهها استفاده میشود، بدون اینکه معنای عمیقتری داشته باشد.
اسقف اعظم تهران-اصفهانِ لاتینها خاطرنشان کرد: با این حال، بسیار غنیتر از واژه «Peace»، معادل عبری آن «شالوم» (Shalom) و معادل عربی/فارسی آن «سلام» (Salam) است. آنها دلالت بر کمال، یکپارچگی، رفاه، شکوفایی، سلامت، امنیت و هماهنگی دارند؛ نه تنها غیبت جنگ، بلکه حضور یک زندگی کاملاً محقق شده.
وی با اتکا به روایات دینی نوشت: در قلب روایت آفرینش در سِفر پیدایش، خداوند در کارِ به اتمام رسیده خود تامل میکند و اعلام میدارد: «خدا هر چه ساخته بود دید و همانا بسیار نیکو بود» (پیدایش ۱:۳۱). این عبارت نه تنها بر نیکی ذاتی خلقت تاکید دارد، بلکه بر زیبایی و هماهنگی کامل آن نیز دلالت میکند، جایی که پیش از استراحت سبت در روز هفتم، صلح و نظم الهی حاکم بود (پیدایش ۲:۲). بنابراین، پیش از گناه نخستین، زمین مکانی از صلح کامل بود، جایی که انسان - اوج خلقت - در هماهنگی با خدا، با دیگران و با طبیعت زندگی میکرد. صلحی که آن زمان حاکم بود، صلحِ جهانی بود که توسط کلمه خالق خداوند، منبع تمام هماهنگیها، نظم یافته بود. اگرچه گناه این صلح را برهم زد، اما بشریت هرگز از تمنای بازگشت آن دست نکشیده است.
کاردینال متیو تصریح کرد: اگر کودکی که در آخور خوابیده، شکنندگی جهانی را که در آن زاده شدهایم به یادمان میآورد، شخص او (کلمه متجسد) گواهی بر «عمانوئیل»، یعنی «خدا با ما» است؛ آن ابدی که چهرهاش را به سوی ما برمیگرداند و به ما «شالوم» عطا میکند (نقل از اعداد ۶:۲۶). در اینجا، شالوم تاج برکت الهی است: صلح کامل، رفاه، شکوفایی و امنیت. این خداست که شالوم را خلق و حفظ میکند؛ او منبع، بخشنده و تجسم واقعی آن است: «او صلح (شالوم) را در مرزهای تو برقرار میسازد و تو را با بهترین گندم سیر میکند» (مزامیر ۱۴۷:۱۴). در یک معنای عمیق معنوی، میتوان گفت که خدا خودِ شالوم است، زیرا هر جا که او باشد، صلح حقیقی را به ارمغان میآورد - رابطه نیکو با خود، بین ملتها و در قلب انسان. یکی از ۹۹ نام خداوند در اسلام «السلام» است - به معنای «منبع صلح».
اسقف اعظم تهران-اصفهانِ لاتینها تاکید کرد: صلح، به عنوان وحدت درونی (eirīné)، خود را در ظاهر به شیوهای «غیرمسلح» نشان میدهد، یعنی فارغ از منطق تهدید و ترس، اما همچنین به شیوهای «خلعسلاحکننده» عمل میکند، بدین معنی که توانایی حل کردن نفرت و گشودن قلبها به روی همدلی را دارد، همانطور که پاپ لئوی چهاردهم به ما یادآوری میکند.
صلح مانند روغن پخش میشود و از مرزها، ادیان و زبانها عبور میکند. برای دریافت آن، باید اجازه دهیم عیسی - که همان صلح ماست، چنانکه سنت پل در نامه به افسسیان (۲:۱۴) میگوید - در قلبهای ما و در جوامع ما سلطنت کند و خیریه و عدالت را ترویج دهد، همانطور که پاپها ما را به انجام آن ترغیب میکنند.
کاردینال متیو در پایان نوشته است: باشد که صلح (pax)، ایرینه (eirīné)، شالوم و سلام در قلبهای ما، در جوامع ما و در جهان ما واقعی باشد. باشد که در کلمات ما، در اعمال ما و در زندگی ما احساس شود.