گروه سیاست نامهنیوز: به تازگی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در روسیه گفته است که ایران بر حق صلحآمیز صنعت هستهایاش تأکید دارد و از آن عقبنشینی نمیکند. از سوی دیگر مطرح کرده است که ایران و روسیه در زمینه انرژی میتوانند همکاریهای گستردهای داشته باشند. با این اوصاف این پرسش مطرح است در شرایطی که ایران از حق فعالیت صلحآمیز هستهای خود سخن میگوید و غربیها شرط مذاکره را غنیسازی صفر درصد اورانیوم میدانند، آیا عملا راه هرگونهای مذاکرهای با غرب و به ویژه آمریکا بسته است؟
جعفر قنادباشی، تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «اختلافهای بنیادین از همان آغاز وجود داشت، اما امروز بیش از هر زمان دیگری خود را آشکار کرده است. اوباما صراحتا میگفت اگر میتوانست، با دستان خود پیچومهرههای صنعت هستهای ایران را باز میکرد؛ سخنی که از نظر ماهوی تفاوتی با اظهارات ترامپ ندارد. طرفهای غربی در تمام این سالها، با استفاده از تحرکات داخلی و اعمال فشارهای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی، کوشیدند این هدف را محقق کنند و زیرساختهای قدرت ایران را تضعیف سازند. ترامپ این مسیر را با رویکردی آشکار و مبتنی بر قلدرمآبی ادامه داد، اما ایستادگی جمهوری اسلامی ایران در برابر خواستههای نامشروع آنان و تن ندادن به این مطالبات، بهروشنی نشاندهنده شکست غرب است».
او ادامه داد: «امروز ایالات متحده رویه موسوم به دست مخملین را کنار گذاشته و سیاست فشار و قلدرمآبی را بهصورت علنی دنبال میکند. از آغاز مذاکرات تا پایان روند تعامل با غرب، در همه مراحل، طرفهای غربی با ناکامی مواجه شدند. آمریکا و اروپا حتی نگاه راهبردی و بلندمدتی به توافق برجام نداشتند؛ بلکه آن را ابزاری مقطعی برای تقویت جریان غربگرا در داخل ایران تلقی میکردند و از آن بهعنوان وسیلهای سیاسی بهره میبردند. در شرایط کنونی، در ایران نوعی آگاهی و بلوغ عمومی شکل گرفته است و نگاه غالب جامعه نسبت به مذاکره با آمریکا نگاهی همراه با تردید و بدبینی است. بیاعتمادی به آمریکا دیگر محدود به ایران نیست و در سطح جهانی نیز گسترش یافته است. اگر بخواهیم بررسی کنیم که حامیان آمریکا در جهان افزایش یافتهاند یا کاهش که پاسخ روشن است و بهطور محسوسی کاهش یافته است. ایران از نظر وحدت و انسجام در تصمیمگیری به نقطه بسیار مطلوبی رسیده و اعتماد عمومی به غرب نیز بهشدت افت کرده است. در ادامه این روند، بسیاری از کشورهای جهان نیز دیگر بهسادگی وارد همکاری با آمریکا نخواهند شد، زیرا این کشور را بدعهد و غیرقابل اعتماد میدانند».
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی همچنین بیان کرد: «نکته قابل تأمل آن است که در شرایطی که سیاستهای آمریکا ضربههای جدی و گستردهای به اروپا وارد کرده است، کشورهای اروپایی از ظرفیت پرونده ایران برای مقابله مؤثر با آمریکا استفاده نمیکنند و همچنان در چارچوب سیاستهای واشنگتن حرکت میکنند. اکنون مشخص است که همکاریهای گستردهتر و عمیقتری میان ایران و روسیه شکل خواهد گرفت. ما در آستانه آغاز دورهای تازه در نظم جهانی قرار داریم؛ دورهای که در آن بخش مهمی از کشورهای جهان بهتدریج از زیر سلطه آمریکا خارج میشوند. همکاری ایران و روسیه به دیگر کشورها این پیام را میدهد که میتوان در برابر سلطهطلبی آمریکا ایستادگی کرد. حتی در داخل ایالات متحده نیز بخش قابل توجهی از مردم به شیوه مدیریت و رفتار رهبران خود معترضاند و با صراحت اعلام میکنند که نظامی مبتنی بر تمرکز قدرت و رفتارهای سلطهگرایانه را نمیپذیرند».
قنادباشی در پایان گفت: «در مجموع، امروز شاهد آغاز دورهای جدید در تاریخ معاصر هستیم؛ دورهای که در آن سلطه آمریکا بر جهان بهتدریج در حال فروپاشی است. بر این اساس، میتوان گفت روند مذاکره میان ایران و آمریکا، در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و راهبردی، عملاً به پایان رسیده است».