یونس سلمانی؛ تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به افزایش نرخ دلار، تاکید کرد که نوسانات ارزی را نمیتوان صرفاً به یک عامل محدود کرد بلکه مجموعهای از متغیرهای سیاسی، اقتصادی و نهادی در شکلگیری وضعیت فعلی نقش دارند.
وی ادامه داد: تحریمها به عنوان یک متغیر بیرونی، آثار خود را نهفقط در حوزه واقعی اقتصاد، بلکه در سطح انتظارات و فضای روانی جامعه نیز برجای گذاشتهاند و همین مسئله میتواند رفتار مصرفکنندگان و فعالان اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. اما تحریمها موضوع امروز نیستند و اقتصاد ایران سالهاست با این موضوع درگیر است.
سهم بازارهای غیررسمی در التهاب بازار ارزی زیاد نیست
سلمانی در اشاره به سهم بازارهای غیر رسمی در التهاب بازار ارزی کشور گفت: اگرچه تحریمها میتوانند فضای نااطمینانی ایجاد کنند؛ اما نباید تصور کرد که بازار غیررسمی سهم غالب در تعیین قیمتها دارد. بخش عمده تأمین مواد اولیه، قطعات و اجزای تولید از مسیر بازار رسمی و سازکارهای تعریف شده انجام میشود و قیمتگذاری نیز عمدتاً بر همین مبنا صورت میگیرد. بازار غیررسمی وجود دارد، اما نقش آن در مقایسه با بازار رسمی تعیینکننده نیست.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اهمیت نحوه مداخله سیاستگذاری ارزی تصریح کرد: تزریق ارز به بازار باید به شکلی هدفمند و از مسیرهای رسمی انجام شود تا اثرگذاری لازم را داشته باشد چراکه سیاست ارزی زمانی میتواند موفق باشد که ابزارهای مداخله بهدرستی انتخاب شوند و سیگنالهای نادرست به بازار مخابره نشوند.
سلمانی در ادامه به موضوع برداشت دولت از منابع بانک مرکزی پس از جنگ ۱۲ روزه اشاره کرد و گفت: درباره این برداشت، گزارشهای مختلفی مطرح شده، اما باید توجه داشت که این اقدام به معنای افزایش مستقیم پایه پولی یا جهش ناگهانی تورم نبوده است. ساختار تقاضای ارز در کشور طی سالهای اخیر تغییر کرده و کانالهای انتقال آثار قیمتی ارز متنوع و پررنگتر شده اند و همین مسئله باعث شده بازار ارز و قیمتها حساسیت بیشتری نسبت به اخبار و انتظارات نشان دهد.
وی در رابطه با تأثیر بازارهای مالی در کنترل نوسانات اظهار داشت: در کنار این تحولات، توسعه بازارهای مالی در کشور از بازار سرمایه گرفته تا بورس کالا تا حدی نقش تسهیلکننده در گذر نرخ ارز را ایفا کردهاند چراکه این بازارها در کنار آثار مثبت خود، سرعت انتقال آثار افزایش نرخ ارز در قیمتها را تسریع کرده اند.
حوزه انرژی و تأثیر آن بر کاهش فشار بر بازار
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: نمیتوان انتظار داشت بانک مرکزی بهتنهایی و صرفاً با چند اقدام محدود در بازار ارز، نوسانات را مهار کند. مدیریت بازار ارز نیازمند هماهنگی کامل میان بانک مرکزی و سایر نهادهای اقتصادی از جمله سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانههای اقتصاد، کشاورزی، صمت و نفت است. کاهش سرعت انتقال نوسانات ارزی به بخش حقیقی اقتصاد، نیازمند سیاستهای مکمل در حوزه تولید، تأمین و قیمتگذاری است.
سلمانی با اشاره به نقش منابع ارزی گفت: بانک مرکزی زمانی میتواند بهطور مؤثر در بازار ارز مداخله کند که از منابع کافی برخوردار باشد و این نیازمند تعامل بانک مرکزی و وزارتخانهها با تولیدکنندگان و صادرکنندگان، بهویژه در حوزه کامودیتیهاست. این تعامل و تسهیل گری میتواند نقش مهمی در کاهش فشار بر بازار ارز ایفا کند. در این چارچوب، کاهش منابع ارزی و یا اختلال در جریان تأمین ارز میتواند یکی از عوامل زمینهساز نوسانات باشد، هرچند تاکنون بخش رسمی تخصیص و تأمین ارز دچار اختلال جدی نشده است.
وی در ادامه به موضوع کاهش فاصله زمانی بین تخصیص و تأمین ارز، بهویژه در تالار دوم، پرداخت و گفت: کاهش این فاصله زمانی میتواند تقاضای مشروع را از بازار غیررسمی به سمت بازار رسمی هدایت کند با پررنگتر شدن نقش تالار دوم و بازار متشکل، سیاستگذار ارزی امکان رصد و مدیریت دقیقتری بر جریان تقاضا خواهد داشت.
تالار دوم جایگزین بازار غیررسمی
به گفته سلمانی، تالار دوم باید بهگونهای طراحی و مدیریت شود که بهتدریج جایگزین بازار غیررسمی شود، بدون آنکه سیگنالهای منفی به تالار اولیه یا سایر بخشهای بازار ارسال کند. این موضوع نیازمند دقت بالا در سیاستگذاری و اطلاعرسانی است.
این کارشناس اقتصادی در رابطه با گسترش پیشفروش ارز برای شرکتهای خوشحساب اظهار کرد: پیشفروش ارز میتواند نقش مهمی در مدیریت ریسک ارزی بنگاهها ایفا کند. زمانی که یک بنگاه اطمینان دارد ارز مورد نیاز خود را در آینده و با شرایط مشخص دریافت خواهد کرد نگرانی از نوسانات بازار کاهش مییابد و برنامهریزی تولید و سرمایهگذاری تسهیل میشود.
نقش مهم ابزارهای نوین ارزی در کنترل بازار
سلمانی در بخش دیگری از گفتوگو به ابزارهای نوین تأمین مالی ارزی اشاره کرد و گفت: امروز ابزارهایی مانند اوراق ارزی، صندوقهای مبتنی بر ارز و طلا و همچنین تسهیلات ارزی در نظام بانکی وجود دارد که میتواند بخشی از فشار تأمین مالی را از دوش بانک مرکزی بردارد. تجربههای گذشته، از جمله نقش صندوق توسعه ملی در ارائه تسهیلات ارزی نشان میدهد که در صورت طراحی صحیح، این ابزارها میتوانند مؤثر باشند.
وی افزود: مشکل اصلی زمانی ایجاد میشود که منابع ارزی مولد مرتبط با نیازهای تولیدی برای تأمین نیازهای سرمایهگذاری مصرف شوند. در چنین شرایطی عرضه ارز برای تأمین مواد اولیه و اجزا و اجزا و قطعات کاهش مییابد و فشار قیمتی افزایش پیدا میکند. انتشار اوراق و ابزارهای مالی ارزی، در صورتی که به سمت طرحهای توسعهای و ایجادی هدایت شود میتواند منابع ارزی را به چرخه تولید وارد کند بدون آنکه فشاری بر بازار ارز وارد شود.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: منابع ارزی راکد، بهویژه ارزهایی که در خارج از چرخه رسمی اقتصاد نگهداری میشوند، عملاً کارایی ندارند و به نوعی مردم در خانههای خود نگهداری میکنند که ابزارهای مالی میتوانند این منابع را جذب کرده و به سمت فعالیتهای مولد هدایت کنند مشروط بر آنکه نرخ بازدهی معقول و شفافیت کافی برای آنها تعریف شود.
وی در ادامه به راهاندازی صندوقهای جدید طلا با همکاری سازمان بورس پرداخت و اظهار کرد: این صندوقها میتوانند بخشی از نقدینگی جامعه را جذب کنند، اما نباید انتظار داشت که بهتنهایی بار سنگینی را از دوش بازار ارز بردارند. قیمت طلا خود تابعی از نرخ ارز و قیمتهای جهانی است و تقاضای طلا الزاماً جایگزین تقاضای ارز نمیشود.
سلمانی افزود: صندوقهای طلا از این جهت قابل دفاع هستند که امکان سرمایهگذاری شفاف و تحت نظارت را برای عموم مردم فراهم میکنند و مانع از بروز پدیدههایی مانند خالیفروشی میشوند. با این حال اثرگذاری آنها بر بازار ارز محدود است و بیشتر نقش آنها در مدیریت نقدینگی قابل بررسی است.
این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: اگر هدف سیاستگذار جمعآوری نقدینگی است، باید این نقدینگی به سمت بخشهای مولد هدایت شود. تعریف صندوقهای سرمایهگذاری صادراتمحور میتواند گزینه مناسبتری باشد؛ چراکه منابع مردم به صنایع صادراتی تزریق میشود، صادرات افزایش مییابد و ارز بیشتری به کشور بازمیگردد.
وی افزود: چنین ابزارهایی علاوه بر حفظ ارزش دارایی مردم، منافع کلانتری برای اقتصاد ایجاد میکنند؛ از جمله افزایش درآمدهای ارزی، تقویت توان بانک مرکزی در مدیریت بازار ارز و حمایت از بخش حقیقی اقتصاد.
سلمانی در ادامه به مزایای صندوقهای پروژه ارزی و صندوقهای درآمد ثابت ارزی اشاره کرد و گفت: این صندوقها میتوانند همان کارکرد حفظ ارزش دارایی را داشته باشند که مردم از طلا انتظار دارند، با این تفاوت که آثار بیرونی مثبتتری برای اقتصاد کلان به همراه دارند.
وی در پایان درباره راهاندازی بازار اسکناس ارز با همکاری بانکها اظهار کرد: این بازار میتواند خلأ مهمی را در اکوسیستم ارزی کشور پوشش دهد. هدف اصلی باید جذب منابع ارزی راکد در دست مردم و هدایت آنها به شبکه بانکی رسمی باشد. اگر اعتماد مردم جلب شود و سپردهگذاری ارزی بهدرستی انجام گیرد، بانکها میتوانند از این منابع برای تأمین مالی ارزی بنگاههای اقتصادی استفاده کنند.









