به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین مهر به نقل از ونیتی فیر نوشت: وقت آن است که نگاهی به ۱۱ فیلم برتر سال ۲۰۲۵ بیندازیم؛ فیلمهایی که ارزش این را دارند که بیش از یک بار به تماشایشان بنشینیم.
اما بهترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ کدامند؟ اگرچه سینما در آغاز سال شروع سختی داشت، به محض اینکه فیلم «گناهکاران» ساخته رایان کوگلر در ماه آوریل روی پرده سینماها رفت و به تنهایی (یا شاید دو نفره؟) گیشه را به آتش کشید، اوضاع رو به بهبود رفت. سپس در اواخر تابستان و پاییز، گروهی قوی از مدعیان اسکار پیدا شدند تا نوید یک فصل پر هیجان و رقابتی برای کسب جوایز را بدهند؛ هرچند برای برخی کارشناسان ممکن است این فصل مدتها پیش و با نمایش «نبردی پس از نبرد دیگر» به پایان رسیده باشد!
فیلمهای دیگری که امسال توجه منتقدان «ونیتیفیر «را جلب کردند، شامل همه جور فیلم از فیلمهای کوچک خانوادگی تا حماسههای تاریخی پرطمطراق که برای پاک کردن اشکهای فراوان یا عرق ناشی از استرس، دستمال کاغذی لازم دارند، میشوند. برخی از آنها آمریکایی هستند، برخی دیگر از نروژ، ایران و برزیل میآیند و همه چیز بستگی به این دارد که چه چیزی بیشتر برای شما تاثیرگذار باشد.
همه این فیلمها لزوماً بزرگترین فیلمهای سال ۲۰۲۵ نیستند اما همه شایسته جایگاه ویژهای هستند که به ترتیب الفبا ردیف شدهاند. توجه اینکه فیلمهای خوب آنقدر بود که نشد آنها را در فهرستی ۱۰ فیلمی بگنجانیم!
ماه آبی / ساخته ریچارد لینکلیتر
تاریخ اکران: ۱۷ اکتبر (محدود)؛ ۲۴ اکتبر (گسترده)
بازیگران: ایتن هاوک، اندرو اسکات، مارگارت کوالی، بابی کاناوال
خلاصه داستان: لینکلیتر با فیلم «ماه آبی» قدرت خود را به نمایش میگذارد، فیلمی که لورنز هارت، ترانهسرای برادوی را در حال شرکت در مراسم افتتاحیه نمایش «اوکلاهما!»، موزیکال جدید و پرجنبوجوشی که توسط همکار قدیمیاش ریچارد راجرز، نوشته شده، دنبال میکند.
چه کسی فکر میکرد که شب افتتاحیه «اوکلاهما!» آنقدر دراماتیک باشد که الهامبخش ساخت یک فیلم شود؟ «ماه آبی» ریچارد لینکلیتر، گوهر کوچکی است که به طرز مناسبی، مانند یک نمایش روایت میشود. درام در زمان واقعی اتفاق میافتد، زیرا لورنز هارت ترانهسرا، یک الکلی غیرقابل اعتماد با بازی ایتن هاوک، خاطرات روزهای خوب گذشته را مرور میکند؛ زمانی که او با آهنگساز ریچارد راجرز، با بازی اندرو اسکات، در برادوی حضور داشت و مشتاقانه منتظر بود تا نقدهای موزیکال جدید راجرز از راه برسد. اگرچه فیلم لینکلیتر جمع و جور ساخته شده، اما بازیهای استثناییاش نقطه قوتش است. هاوک در نقش هارت، هم به عنوان یک فرد نیرومند و هم به شدت رقتانگیز، در قالب هنرمند بزرگی که زمانی تلاش میکرد چهرهای شجاع از خود نشان دهد، بینقص ظاهر شده است. اسکات، راجرز را با شور و شوق، مغرور و متکبر و در عین حال دلسوز و فهمیده به تصویر میکشد. کار ظریف آنها در ماه آبی نشان میدهد که یک جدایی حرفهای میتواند به اندازه یک جدایی عاشقانه دردناک و شخصی باشد.
دوستی / ساخته اندرو دییانگ
تاریخ اکران: ۹ می (محدود)؛ ۲۳ می (گسترده)
بازیگران: تیم رابینسون، پل راد، کیت مارا
خلاصه داستان: یک حومهنشین ناامید و از نظر احساسی ناتوان، آرزو دارد با همسایه جدید و باحال خود که یک هواشناس بیخیال است، دوستی خوبی داشته باشد. آیا این فیلم که اولین فیلم تیم رابینسون با بازی درخشان خودی وی است، تقلیدی امروزی از «دوستت دارم، مرد» است؟ یک کمدی به سبک جاد آپاتو محصول ۲۰۰۹ درباره چالشهای منحصر به فرد دوستی مردانه که پل راد هم در آن بازی میکرد؟ خب، بله. آیا این فیلم عجیب احتمالاً برای هر کسی که از قبل طرفدار نوع خاص طنز رابینسون نباشد، مرموز است؟ به احتمال زیاد بله. اما اگر با رابینسون همذات پنداری میکنید - حتی اگر فقط به چند کلیپ از «فکر میکنم باید بروی» خندیده باشید - «دوستی» یک شگفتی تند و تیز است، از آن نوع فیلمهایی که بچههای ۱۵ ساله تمام روز مینشستند و آن را برای هم تعریف میکردند ...

هَمنِت / ساخته کلوئی ژائو
تاریخ اکران: ۲۶ نوامبر (محدود)؛ ۵ دسامبر (به صورت سراسری)
بازیگران: جسی باکلی، پل مسکال، امیلی واتسون، جو آلوین
خلاصه داستان: کاوشی در عشق، فقدان و غم از طریق رابطه خیالی ویلیام شکسپیر و همسرش اگنس و داستان فقدان غمانگیز فرزندشان که ممکن است الهامبخش شاهکار شکسپیر، «هملت»، بوده باشد.
این فیلم اقتباسی بر مبنای «همنت» نوشته مگی اوفارل، در سال ۲۰۲۰ ساخته شده است؛ داستانی دلخراش از عشق و فقدان که کلوئی ژائو آن را به یک تجربه سینمایی زیبا بدل کرده است. سبک فیلمسازی متفکرانه و عرفانی ژائو در تار و پود این فیلم تنیده شده تا غم ویرانگر یک مادر و تلاش پدر برای درک آن غم را به تصویر بکشد. تصویری که جسی باکلی از اگنس ارائه میدهد سرشار از خامی و آسیبپذیری اولیه است و در حالی که داستان غمانگیز است، پایان کوبنده فیلم، آن غم را کنار میزند و کورسویی از امید ایجاد میکند.
یک تصادف ساده / ساخته جعفر پناهی
تاریخ اکران: ۱۵ اکتبر
بازیگران: مریم افشاری، وحید مبصری، ابراهیم عزیزی، حدیث پاک باطن، مجید پناهی، محمدعلی الیاس مهر
خلاصه داستان: یک مکانیک ایرانی به طور اتفاقی با مردی روبهرو میشود که معتقد است یک زندانی سادیست است. او این مرد را میرباید و گروهی از زندانیان سابق را برای تأیید سوءظن خود به دام میاندازد. در حالی که این گروه رنگارنگ در شهر تهران رانندگی میکنند، با این معضل اخلاقی روبهرو میشوند که تا چه حد برای کشف حقیقت درباره مردی که معتقدند در گذشته آنها را آزار داده، پیش خواهند رفت.
فیلم پناهی، برنده نخل طلای کن امسال، از نظر لحن، یک شاهکار است. صحنه بازجویی پرتنش جای خود را به کمدی اسلپاستیک میدهد، زیرا گروهی از افراد بیادب، از جمله زنی با لباس عروس، یک ون را در خیابان هل میدهند. این سکانس اگر توسط یک فیلمساز کمتجربهتر ساخته میشد، ممکن بود تکاندهنده باشد اما پناهی به نحوی این دو را با هم ترکیب میکند که تأملی تأثیرگذار بر آسیبهای روحی و زندگی روزمره ایجاد کند. پناهی با این فیلم مخاطب را به سفری اخلاقی میبرد که هرگز موعظهآمیز به نظر نمیرسد.

مارتی معظم / ساخته جاش سفدی
تاریخ اکران: ۲۵ دسامبر
بازیگران: تیموتی شالامه، گوئینت پالترو، اودسا آزیون، کوین اولیری، تایلر اوکونما
خلاصه داستان: یک بازیکن قهرمان تنیس روی میز، ناامیدانه نیویورک دهه ۱۹۵۰ را زیر و رو میکند تا پولی را که برای شرکت در یک مسابقه مهم در ژاپن نیاز دارد، جمعآوری کند.
در این فیلم تیموتی شالامی در نقش شخصیت اصلی، از سطح بالای خودش فراتر میرود تا یک ورزشکار بااستعداد با قلب و شانسی وحشتناک و اغلب خودشکسته شده را تصویر کند. وقتی مارتی برای دنبال کردن رویاهایش در افتخار پینگپنگ، بدون توجه به قلبها، پنجرهها و استخوانهایی که در طول مسیر خواهد شکست، جلو میرود، دهان مخاطب باز میماند. سفدی از طریق طراحی صحنه دقیق و استفاده از بازیگرانی متشکل از پیشکسوتان (از جمله گوئینت پالترو که برای اولین فیلم روایی غیر مارولی خود پس از مدتها به پرده بزرگ سینما بازگشته) و تازهواردان (مانند اودسا آزیون و تاجر کوین اولیری، که در نقش یک سرمایهدار خیالی عالی است)، بافت خارقالعادهای به منهتنِ میانه قرن بیستم مارتی میدهد و ضیافتی مجلل به پا میکند.

یک نبرد پس از نبرد دیگر / ساخته پل توماس اندرسون
تاریخ اکران: ۲۶ سپتامبر
بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، شان پن، تیانا تیلور، چیس اینفینیتی، رجینا هال، بنیسیو دل تورو، تونی گلدوین
خلاصه داستان: یک انقلابی بازنشسته پس از اینکه دخترش هدف جدید دشمن سابقش میشود، مجبور میشود دوباره وارد عمل شود.
فیلم مهیج پل توماس اندرسون واقعاً فیلمی برای دوران وحشی ماست. «یک نبرد پس از نبرد دیگر»، روحیه شورش و همچنین نیروهای سرکوبگری را که باید علیه آنها شورش کنیم، بررسی میکند و هر دو را با طنز و صداقت به تصویر میکشد.
لئوناردو دیکاپریو به طور غیرمنتظرهای در نقش باب فرگوسن پدر انقلابی سابق، خندهدار است، در حالی که شان پن نقش دشمن قدیمی او، سرهنگ لاکجاو، را با سرسختی واقعاً پیچیدهای بازی میکند. تعقیب و گریز موش و گربهای آنها به همان اندازه که جذاب است، هیجانانگیز نیز هست و در طول مدت زمان طولانی فیلم توجه را به خود جلب میکند. «یک نبرد پس از نبرد دیگر» نه یک، بلکه دو ستاره جدید سینما را تثبیت میکند: تیانا تیلور (که در فیلم «هزار و یک» محصول ۲۰۲۳ حضوری برجسته داشت) که با قدرت مطلق حضورش در نقش انقلابیِ پرشورِ پرفیدیا بورلی هیلز، نیمه اول فیلم را در دست دارد و سپس چیس اینفینیتی، تازه واردی که بیش از هر چیز، در مقابل ستارههای مقابلش مانند پن و دیکاپریو، قدرتمند است. بازیهای عالی رجینا هال، بنیسیو دل تورو و تونی گلدوین را هم به این موارد اضافه کنید، به نظر میرسد اندرسون کار به ظاهر غیرممکن را انجام داده است: کارگردانی یک فیلم نادرِ رادیکالِ سیاسی که مورد پسند عموم قرار میگیرد.
این فیلمساز آمریکایی گویی میخواهد به کسانی که فیلم قبلیاش، «لیکوریش پیتزا» را بیش از حد آرام میدانستند، دهنکجی کند و با گردبادی از یک اثر واقعاً معاصر، کارش را ادامه دهد. او طرح رمان «واینلند» نوشته توماس پینچون را در فیلم جدیدش مدرن کرده و تصویری از آمریکای از هم پاشیده را ارائه کرده که در آن با چهرههایی بسیار آشنا از وقایع جاری، از مهاجرانی که در بازداشتگاهها گیر افتادهاند تا گروهی از برتریطلبان سفیدپوست، روبهرو شویم. برای کسانی که بازتاب فیلم او از ریاست جمهوری ترامپ و ظهور خشونت سیاسی را زیر سوال میبرند، پل توماس اندرسون روایت خود را فارغ از زمان، به عنوان تصویری جاودانه از جامعهای که توسط فاشیسم تهدید میشود، ارائه کرده است. نکته برجسته این فیلم درخشان، صحنه تعقیب و گریزی است که خود استیو مککوئین هم اگر بود به آن افتخار میکرد.

مامور مخفی / ساخته کلبر مندونسا فیلیو
تاریخ اکران: ۲۶ نوامبر
بازیگران: واگنر مورا، ماریا فرناندا کاندیدو، گابریل لئونه
خلاصه داستان: در بحبوحه دیکتاتوری نظامی برزیل در دهه ۱۹۷۰، یک دانشمند فراری به امید دیدن پسرش به زادگاهش پناه میبرد. این مرد که توسط آدمکشهای حرفهای و پلیس محلی تحت تعقیب است، در حالی که سعی میکند اطلاعات بیشتری در مورد گذشته خود کشف کند، با دیگر مخالفان سیاسی پنهان میشود.
این فیلم حدود دو ساعت و ۴۰ دقیقه است، اما نگران نباشید اتفاقهای زیادی در آن رخ میدهد. مامور مخفی، هم سوررئال و هم پرتنش، شما را به سفری در یک زمان بسیار خاص در تاریخ برزیل میبرد تا ماهیت زودگذر زندگی را یادآوری کند و مهمتر از همه، اهمیت وظیفه به خاطر سپردن را به یادآورد. واگنر مورا در این فیلم در اوج قدرت خود است، فیلمی که در آن انواع فانتزی، از صحنههای دلهرهآور گرفته تا میانپردههای ژانری، به کار گرفته شده و نکته برجسته آن، بازی تازهکاری به نام تانا ماریا است که اکنون در برزیل ستاره شده است. این فیلم با بازی فوقالعاده واگنر مورا، که برای آن جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن امسال را از آن خود کرد، بسیار جذاب و گیرا است.
ارزش احساسی / ساخته یواخیم تریه
تاریخ اکران: ۷ نوامبر
بازیگران: رناته رینسوه، استلان اسکارشگورد، ال فانینگ، اینگا ایبسدوتر لیلاس
خلاصه داستان: در این درام خانوادگی پر پیچ و خم، یک بازیگر تئاتر نروژی از بازی در فیلمی که پدرش، کارگردان سینما، درباره دوران کودکی خود نوشته است، امتناع میکند و پس از آن باید تماشاگر این باشد که او یک سلبریتی آمریکایی را برای ایفای نقشی که او رد کرده بود، استخدام میکند.
این کارگردان دانمارکی- نروژی زمانی اعلام کرد: «لطافت، پانک جدید است». این عبارت که مانند یک شعار تبلیغاتی جذاب به نظر میرسد، به طور کامل قدرت احساسی فیلمهای او را نشان میدهد. «ارزش احساسی» درباره یک خانه و خانوادهای از هم پاشیده است که نمیتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار کنند. کارگردان نروژی، یواخیم تریه (که برای فیلم «بدترین فرد جهان» شهرت دارد) برای این فیلم جایزه بزرگ جشنواره کن را از آن خود کرد و ستارگانی چون استلان اسکارشگورد (در نقش کارگردان)، رناته رینسوه (در نقش دختر بازیگر تئاتر او)، اینگا ایبسدوتر لیلاس (در نقش دختر دیگرش، یک محقق و احتمالاً ستاره فیلم) و ال فانینگ (در نقش یک ستاره کوچک آمریکایی که به دنبال گسترش تواناییهای بازیگری خود است) همگی برای دریافت جوایز متعدد مورد توجه قرار گرفتهاند. هنگام تماشای فیلم، همه چیز را حس خواهید کرد - نه به شکلی زشت و گریهآور، بلکه به شکلی کمی عبوس، افسرده و در نهایت ویرانگر به سبک نوردیک. در خانه اسلو، که به سبک ویکتوریایی بزرگ و «به سبک اژدها» ساخته شده تا کشتیهای وایکینگها را به یاد بیاورد، معماری فوقالعادهای وجود دارد.

گناهکاران / ساخته رایان کوگلر
تاریخ اکران: ۱۸ آوریل
بازیگران: مایکل بی. جردن، مایلز کاتون، هیلی استاینفلد، وونمی موساکو دلروی لیندو
خلاصه داستان: دو برادر دوقلو به نامهای اسموک و استک در سال ۱۹۳۲ برای افتتاح یک رستوران به زادگاه خود در منطقه روستایی میسیسیپی بازمیگردند و با خونآشامهایی روبهرو میشوند که جامعه و فرهنگ آنها را تهدید به نابودی میکنند.
روی کاغذ، یک فیلم خونآشامی با محوریت تاریخ نباید موفق باشد اما در دستان توانمند رایان کوگلر، به یکی از بزرگترین موفقیتهای سال تبدیل شد. در فیلم «گناهکاران» ستاره الهامبخش کوگلر یعنی مایکل بی.جردن، بازی درجه یک همیشگی خود را در نقشهای دوگانه به عنوان دوقلوهای همسان، اسموک و استک - یکی کمحرف و دیگری یک بشکه باروت - انجام میدهد. این ۲ میخواهند یک رستوران در جنوب جیم کرو افتتاح کنند و در این فرآیند، بخشی از رویای آمریکایی را برای خود محقق کنند؛ اما انگار نژادپرستی کافی نبود، اسموک و استک باید با خونآشامهای واقعی هم دست و پنجه نرم کنند. در حالی که «گناهکاران» به عنوان یک فیلم ترسناک ارائه میشود، مملو از تفسیرهایی درباره تلاقی نژاد، طبقه اجتماعی و هنر در آمریکا است که به زیبایی توسط نوازنده مشتاق بلوز، سمی مور (مایلز کاتون) و اجرای موسیقیایی اثیری و اجدادیاش در یک رستوران به تصویر کشیده شده است. «گناهکاران» مانند موضوعش، در واقع ترکیبی از ژانرها است؛ بخشی از فیلم ترسناک، بخشی اثر تاریخی، بخشی موزیکال و همه چنان با هم ترکیب شدهاند تا چیزی بزرگتر از مجموع بخشهای بسیار عالی فیلم خلق کنند. نتیجه، یک فروش غیرمنتظره در گیشه است که حرف مهمی درباره فرهنگ و لاشخورهای فراوان آن برای گفتن دارد.

رویاهای قطار / ساخته کلینت بنتلی
تاریخ اکران: ۷ نوامبر (سینمایی)، ۲۱ نوامبر (نتفلیکس)
بازیگران: جوئل اجرتون، فلیسیتی جونز، کلیفتون کالینز جونیور، کری کاندون، ویلیام اچ. میسی
خلاصه داستان: در آمریکای اوایل قرن بیستم، یک چوببر و کارگر راهآهن در شمال غربی اقیانوس آرام تلاش میکند تا پس از یک تراژدی وحشتناک، زندگی خود را درک کند.
این فیلم که با اقتباس از یک رمان کوتاه نامزد جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۱ نوشته دنیس جانسون ساخته شده، بر مردی عادی تمرکز دارد که در دوران تغییرات چشمگیر در آمریکا زندگی میکند. اقتباس رؤیاگونه کلینت بنتلی به هیچ وجه عادی نیست؛ این یک سفر زیبا و تأملبرانگیز است که زندگی، تغییر و اندوه را از طریق چشمان پراحساس یک مرد کاوش میکند. رابرت گرینیر با بازی جوئل اجرتون مردی کمحرف است، اما اجرتون نقش او را با عمق و عزمی باورنکردنی بازی میکند. بنتلی، که فیلمنامه را با همکاری گرگ کودار، همکارش در سریال «بخوان بنواز» نوشته است، یک مطالعه شخصیتی مطمئن و عمیق با روحیهای حماسی خلق کرده است.
سلاحها / ساخته زک کرگر
تاریخ اکران: ۸ آگوست
بازیگران: جاش برولین، جولیا گارنر، آلدن ارنرایک، ایمی مدیگان
خلاصه داستان: ۱۷ همکلاسی کلاس سوم ناگهان همگی یکباره ناپدید میشوند و یک دانشآموز و یک شهر کوچک پر از سوال را در مورد آنچه واقعاً برای آنها اتفاق افتاده است، پشت سر میگذارند.
این ظاهراً یک فیلم ترسناک درباره ناپدید شدن یک شبه همه کودکان یک کلاس ابتدایی به جز یک نفر است و اگرچه «سلاحها» به یقین فیلمی ترسناک است، اما این همه ماجرا نیست. زک کرگر کارگردان و فیلمنامهنویس، پس از فیلم «بربرین» با فیلمی برگشته که به صورت فصل به فصل روایت میشود. یکی، درباره معلم کودکان گمشده، یک درام است. دیگری، درباره والدین، مانند یک داستان کارآگاهی حومه شهر روایت میشود. فصلی درباره یک ولگرد شهر مانند یک کمدی ترسناک به نظر میرسد. اما وقتی بازیگر ایمی مدیگان در نقش خاله گلادیس ترسناک ظاهر میشود، فیلم به سطوح ترسناک و کمدی عظمت میرسد. به عنوان یک امتیاز اضافه، خاله گلدیس برای سالهای آینده یک شخصیت مناسب هالووینی خواهد بود.
59243









