دوشنبه 01 دی 1404
Monday, 22 December 2025

پکن منافع خود در عربستان و امارات را قربانی تهران نمی‌کند / چین می‌خواهد خود را به‌عنوان یک بازیگر کم‌هزینه در قیاس با آمریکا معرفی کند

خبرآنلاین دوشنبه 01 دی 1404 - 07:08
یک کارشناس روابط بین‌الملل می‌گوید: «به نظر می‌رسد در معماری خاورمیانه‌ای چین، ایران یک شریک مهم اما نه «محور اصلی» بلکه بخشی از یک توازن چندجانبه است.»

خبرآنلاین- فاطمه غریبی: در حالی که وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، از ۱۲ دسامبر در قالب سفری پنج‌روزه به امارات، عربستان سعودی و اردن تلاش کرده است هم‌زمان با گسترش همکاری‌های تجاری و انرژی، نفوذ سیاسی و دیپلماتیک پکن در خاورمیانه را تقویت کند.

دکتر فردین قریشی، کارشناس روابط بین‌الملل و عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، در گفت‌وگو با خبرآنلاین تاکید می‌کند که سیاست منطقه‌ای چین بیش از آنکه مبتنی بر همبستگی سیاسی با ایران باشد، بر منطق توازن، مصلحت‌سنجی و حداکثرسازی منافع اقتصادی استوار است؛ رویکردی که به گفته او نشان می‌دهد پکن حاضر نیست منافع گسترده خود در عربستان و امارات را برای تهران قربانی کند و نگاه اغراق‌آمیز به شراکت راهبردی با چین می‌تواند به خودفریبی در سیاست خارجی منجر شود.

پکن می‌خواهد یک بازیگر غیرمداخله‌گر باشد

*** سفرهای مقامات چین به خاورمیانه به‌ویژه سفر به امارات، عربستان و اردن را چطور تحلیل می‌کنید؟

این سفرها در درجه اول تلاشی هدفمند برای تعمیق شراکت راهبردی چین و کشورهای عرب و آماده‌سازی افکار و ترتیبات سیاسی برای دور دوم اجلاس سران چین و عرب به حساب می‌آید که قرار است سال آینده، در پکن برگزار شود. پکن با تمرکز بر انرژی، سرمایه‌گذاری، فناوری‌های نو و نقش میانجی‌گرانه در مسائل فلسطین و ثبات منطقه، می‌کوشد خود را به‌عنوان یک بازیگر پایدار، کم‌هزینه و غیرمداخله‌گر در قیاس با آمریکا جا بیندازد. در این چارچوب امارات و عربستان هم برای متنوع‌سازی شرکای راهبردی و کاهش وابستگی مطلق به واشنگتن از چین استقبال می‌کنند، در حالی‌که البته به چتر امنیتی آمریکا کماکان نیاز دارند. اردن هم چین را مکملی برای حمایت‌های غربی و یک سرمایه‌گذار بلندمدت در حوزه زیرساخت و پروژه‌های کمربند و جاده می‌بیند.

*** تاکید ریاض به پذیرفتن اصل چین واحد، چه پیامدهایی خواهد داشت؟

تاکید دوباره سعودی بر پایبندی به اصل «چین واحد» و مخالفت با هر نوع جدایی‌طلبی در تایوان، نوعی «سرمایه‌گذاری سیاسی» ریاض در حساس‌ترین خط قرمز امنیتی و هویتی پکن است. این موضع دو پیامد اصلی دارد. اولا چین در ازای این حمایت، آمادگی بیشتری برای پشتیبانی سیاسی از اولویت‌های عربستان (از جمله نقش منطقه‌ای ریاض، پروژه‌های نئوم، و ابتکارات امنیتی مورد نظر سعودی) نشان خواهد داد و روابط را به‌سوی یک شراکت عمیق‌تر در انرژی و فناوری سوق می‌دهد و ثانیا این هم‌سویی، شکاف در جبهه متحد غربی علیه چین را تقویت می‌کند؛ زیرا نشان می‌دهد حتی متحدان سنتی آمریکا در خلیج‌فارس در موضوع‌های هویتی حساس پکن، نه‌تنها بی‌طرف نیستند، بلکه ممکن است به‌طور فعال از مواضع چین حمایت کنند. البته نباید در این زمینه داوری اغراق‌آمیزی کرد. اینکه آمریکا واکنش خاصی به موضع عربستان نشان نداده است، نشان می‌دهد که موضوع اهمیت چندان ویژه‌ای ندارد.

چین از حاکمیت امارات بر جزایر سه‌گانه حمایت نکرده است

*** تکرار حمایت چین از حاکمیت امارات بر جزایر سه‌گانه و تاکید بر تلاش‌های‌ امارات برای دستیابی به راه حل مسالمت‌آمیز در خصوص این سه جزیره را چطور تحلیل می‌کنید؟ این موضع‌گیری‌ها تا چه اندازه بر روابط ایران و چین تاثیر می‌گذارد؟

چین از حاکمیت امارات در این خصوص حمایت نکرده است. بیانیه مشترک چین و امارات، ناظر بر حمایت از تلاش‌های امارات برای رسیدن به راه‌حل مسالمت‌آمیز درباره سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از طریق گفت‌وگو و مطابق منشور ملل متحد است. این فرمول بیشتر به معنای استفاده از زبانی دیپلماتیک برای تاکید بر حل‌وفصل مسالمت‌آمیز اختلاف است. البته از منظر ایران، خود استفاده از واژه «اختلاف» و ارجاع به مذاکرات، معنایش به رسمیت شناختن نوعی دعوا درباره حاکمیت است؛ زیرا ایران حاکمیت خود را قطعی و غیرقابل مذاکره می‌داند. به نظر می‌رسد موضع چین حاکی از آن است که این کشور به‌وضوح راضی‌کردن شریک عرب ثروتمند و پرظرفیت (امارات) را بر حساسیت‌های حاکمیتی ایران ترجیح داده و نشان می‌دهد چین آماده است در موضوعی که برای ایران کاملا حیاتی است، به زبان نزدیک به شورای همکاری خلیج فارس سخن بگوید.

پکن منافع خود در عربستان و امارات را قربانی تهران نمی‌کند / چین می‌خواهد خود را به‌عنوان یک بازیگر کم‌هزینه در قیاس با آمریکا معرفی کند

پیامد مستقیم آن، ایجاد سوءظن و نارضایتی در ایران است؛ تا حدی که برخی از رسانه‌های ایران این موضع را «استاندارد دوگانه» و مغایر ادعاهای چین درباره تمامیت ارضی خود در تایوان توصیف کرده‌اند و این می‌تواند سطح اعتماد راهبردی تهران به پکن را کاهش دهد، هرچند از نظر چین، روابط اقتصادی و انرژی با ایران همچنان ارزش حفظ‌کردن دارد. در کل عموم کشورها در روابط خارجی خود دست به معامله می‌زنند. چین نیز در قبال کسب حمایت کشورهای دیگر در خصوص اعاده حاکمیت خویش بر تایوان حاضر است چنین امتیازاتی به دیگران بدهد؛ به‌ویژه اینکه می‌داند دست ایران چندان برای نشان دادن واکنش شدید در برابر چین باز نیست.

*** اساسا در سیاست خاورمیانه‌ای پکن، وزن ایران تا چه اندازه است؟ آیا چین حاضر است منافع خود را در رابطه با کشورهای جنوب خلیج فارس قربانی روابط با ایران کند؟

به نظر می‌رسد در معماری خاورمیانه‌ای چین، ایران یک شریک مهم اما نه «محور اصلی» بلکه بخشی از یک توازن چندجانبه است. از یک سو، ایران برای چین منبع مهم انرژی، بازار تسلیحات و شریک همسو در مخالفت با هژمونی آمریکا و در ابتکاراتی مثل بریکس و سازمان شانگهای است. از سوی دیگر، کشورهای جنوب خلیج فارس (به‌ویژه عربستان و امارات) از نظر حجم سرمایه‌گذاری، ظرفیت فناوری و ثبات مالی، وزن به‌مراتب بیشتری در محاسبات اقتصادی و پروژه‌های کمربند و جاده دارند؛ چین بزرگ‌ترین شریک تجاری بسیاری از این کشورهاست و ابعاد سرمایه‌گذاری متقابل با آن‌ها از ایران بسیار فراتر است.

بنابراین چین حاضر نیست منافع گسترده خود در عربستان، امارات و دیگر کشورهای خلیج فارس را برای تهران قربانی کند؛ منطق پکن حداکثرسازی روابط با همه طرف‌ها و پرهیز از انتخاب جانب یکی علیه دیگری است. در بحران‌های واقعی، چین معمولا زبان تعادل و بی‌طرفی مصلحت‌اندیشانه را برمی‌گزیند؛ یعنی تا جایی با ایران همراه است که هزینه‌ زیادی برای روابط گسترده آن کشور با ریاض و ابوظبی ایجاد نکند.

نگاه ما به چین با الگوی رفتاری پکن فاصله دارد

*** آیا می‌توان گفت که در ایران نوعی خودفریبی در مورد نوع رابطه ایران با چین وجود دارد و در مورد همبستگی چین با ایران تا حد زیادی مبالغه می‌شود؟

در نگاه ما چین گاه نه به‌عنوان یک «قدرت بزرگ واقع‌گرا»، بلکه به‌عنوان یک «شریک هم‌سرنوشت» و نوعی تکیه‌گاه سیاسی-تمدنی در برابر غرب تصویر می‌شود؛ این تصویر با الگوی رفتاری واقعی پکن فاصله دارد. البته انتظار واقع‌بینانه‌ای هم نیست. نشانه‌هایی مانند مواضع چین درباره جزایر سه‌گانه، تاخیرها و محدودیت‌ها در اجرای کامل سند ۲۵ ساله و اولویت‌دهی به شرکای عرب حوزه خلیج فارس، همگی حاکی از آن است که پکن در قبال ایران همان منطق هزینه-فایده و موازنه چندجانبه را به کار می‌گیرد که در قبال دیگر کشورها به کار می‌برد، نه منطق «همبستگی ایدئولوژیک».

 از این منظر باید پذیرفت که چین در لحظات حساس، منافع اقتصادی و ژئوپلیتیک گسترده‌تر خود را بر حساسیت‌های ایران ترجیح می‌دهد. در نگاه واقع‌گرایانه‌تر باید چین را نه یک یار منجی و یا هم‌پیمان وفادار، بلکه یک قدرت بزرگ فرصت‌طلب و محاسبه‌گر دید که می‌توان با آن همکاری کرد، اما نمی‌توان سیاست امنیت ملی را بر فرضِ همبستگی بی‌قید و شرط با آن بنا نهاد.

۳۱۲/۴۲

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.