مردمی کردن مبارزه با تروریسم
روزنامه جوان نوشت:
به نظر میرسد که انحلال سازمان تروریستی جیشالعدل و شکل گرفتن یک تشکیلات تروریستی جدید در اکوسیستم جنوب شرقی کشور با تبلیغات شدید رسانهای را نیز باید در فرمول چینش جدید صهیونیستها بعد از شکست در جنگ ۱۲ روزه باید ارزیابی کرد. در آن مقطع ارتش رژیم اسرائیل انتظار داشت با بمباران از بالا، جریانهای تروریستی از پایین باهم پیوند خورده و آشوب، کشتهسازی و جنگ مقطعی شکل بگیرد، اما به دلیل رصدهای دقیق اطلاعاتی قبل از جنگ و نیز برگزاری رزمایشهای متعدد امنیتی حتی یک واحد تروریستی نیز توانست آرایش گرفته و این پروژه شکست خورد.
ازاینرو موساد برای استفاده بهینهتر از اشرار، هستههای آشوب و تروریستها با ریبرند کردن سازمان جیشالظلم در تدارک آن است که به تروریستها فرم جدید بدهد، در این شکلدهی گروهک JMM دارای یک ستاد عملیات رزمی و هستههای تروریستی، ستاد تبلیغی و ادراکی و نیز ستاد همکاریهای خارجی و ارتباطات خواهد بود، به عبارتی سازمانی تروریستی در چند جبهههای شکلگرفته که علاوه برداشتن ساختار خشن و جنایتکار دارای بخش فعال در جنگ هیبریدی نیز خواهد بود.
در نهایت آنکه برای مسئله هستههای تروریستی در جنوب شرق کشور دو مؤلفه مهم نیز باید بهدرستی فعال شود. اولین آن ایجاد اشتراک بیشتر میان همسایگان است که با دیپلماسی ضد تروریستی از سوی طرفین قابلطرح است، افغانستان و پاکستان باید به این درک مشترک با تهران برسند که تروریسم یک پدیده محلی با ابعاد محدود نیست.
همچنین برخی مؤلفههای درونی مانند مسجد مکی، و ازجمله شخص جناب عبدالحمید اسماعیلزهی باید حساسیت بیشتری نسبت به تحرکات موجود از خود نشان داده و با مقوله تروریسم بهصورت عامل مسئولیتپذیر برخورد کند، مرزبندی رسمی با تروریستها روی کنترل ادراکی عوامل فریبخورده تأثیر بسزا دارد، مردمی کردن مبارزه با تروریسم نیاز به تبلیغ دارد، این راه با اتحاد مبلغان اهل سنت و تشیع با مدل برادرانه شهید شوشتری پیش چشم ماست.
******
چهکسی پاسخگوی دلار ۱۳۰ هزارتومانی است؟
خبرگزاری تسنیم نوشت:
بازار ارز، طلا و سکه این روزها نه با شوک سیاسی روبهروست، نه با تنش امنیتی تازه و نه حتی با بحران بیرونی غیرمنتظره؛ با این حال قیمتها بیوقفه میدوند. صعود همزمان دلار، سکه و طلا در همان دقایق ابتدایی آغاز معاملات رسمی نشان داد بازار نهتنها آرام نشده، بلکه وارد فاز تندتری از بیاعتمادی شده است.
دلار آزاد با عبور از کانال ۱۳۰ هزار تومان، سکه را تا مرز ۱۴۴ میلیون تومان بالا کشید و طلای ۱۸ عیار را به کانال ۱۴ میلیون تومان نزدیک کرد. این رفتار قیمتی، نه هیجانی است و نه مقطعی. فعالان باسابقه بازار میگویند چنین سرعتی در جابهجایی نرخها حتی در دورههای بحران ارزی هم کمسابقه بوده است و اگر همین حالا، همین امروز، ترمز دلار افسارگسیخته کشیده نشود، آثار آن بهسرعت از بازار ارز عبور میکند و کل اقتصاد، از سبد خانوار تا بازار کالا، مسکن و خودرو را در بر میگیرد.
بهخلاف روایت سادهانگارانهای که همه تقصیرها را متوجه بانک مرکزی میکند، واقعیت این است که بازار ارز قربانی یک زنجیره معیوب از تصمیمسازی درون دولت است؛ زنجیرهای که تنها یکی از حلقههای آن بانک مرکزی است. بازار به ابزار واکنش نشان نمیدهد، بلکه به «جهت سیاستی» حساس است. وقتی جهت کلی سیاست اقتصادی نامشخص باشد و از یکسو پیام کنترل مخابره شود و از سوی دیگر، تصمیمات تقاضاساز اصلاح نشوند، هیچ بستهای اعتماد نمیسازد.
اما فراتر از تصمیمات مقطعی، آنچه طی ماههای اخیر بهتدریج اعتماد بازار را فرسوده کرد، تغییر ریل فکری در بخشی از تیم اقتصادی دولت بود؛ نگاهی که بیش از آنکه بر تثبیت و مدیریت انتظارات تمرکز داشته باشد، بر «پذیرش نرخهای بالاتر» و «اصلاح قیمتی» بهعنوان یک واقعیت گریزناپذیر تأکید میکرد. این رویکرد که از سوی برخی چهرههای اثرگذار در وزارت اقتصاد و سازمان برنامهوبودجه تقویت شد، اگرچه در ادبیات نظری اقتصاد قابل بحث است، اما در بستر تورمی اقتصاد ایران، به بازار این پیام را داد که دولت عملاً از سیاست تثبیت عقب نشسته است.
******
رسوایی آزادیبیان در آمریکا
روزنامه فرهیختگان نوشت:
بعد از ۷ اکتبر تاکنون، آزادی بیان در فضای آکادمیک آمریکا به یک شوخی تبدیل شده است. اگر پیش از این تنها صحبت کردن در مورد هولوکاست برای استادان و دانشجویان، هزینه داشت، حالا کوچکترین اظهارنظر و اعتراضی به نسلکشی اسرائیلیها و جنایاتشان مستقیماً با واکنش و اعمال فشار صهیونیستها به فضای دانشگاهی همراه میشود.
شیرین سعیدی، استاد علوم سیاسی دانشگاه آرکانزاس آمریکا یکی از استادانی است که در کنار دیگر چهرههای آکادمیک دانشگاهی که در دو سال گذشته مجبور به استعفا و اخراج شدند، دو روز پیش از گروه مطالعات خاورمیانه دانشگاه آرکانزاس آمریکا، اخراج شد. همزمان با انتشار این خبر رسانههای فارسی زبان هم ماشین نفرتپراکنی را روشن کردند و بالاتر از اخراج سعیدی از دانشگاه، خواهان اخراج او از آمریکا شدند. آنها البته پیش از برکناری سعیدی نیز تا جای ممکن علیه او دست به فحاشی و توهین زده بودند، رفتاری که کاملکننده ادعایی است که صهیونیستها علیه این استاد دانشگاه در چند روز گذشته طرح کردند.
روز شنبه، روزنامه نیویورک پست اعلام کرد، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه دانشگاه آرکانزاس، به یهودستیزی متهم شده است. اتهامی که علیه همه چهرههای دانشگاهی که علیه جنایات اسرائیل صحبت میکنند، مطرح میشود. این روزنامه مدعی شده سعیدی در توییتی که در ماه نوامبر، منتشر کرده نوشته «رهبری است که ایران را در طول حمله اسرائیل، سالم نگه داشت.» اشاره او به اینکه اسرائیل رژیمی نسلکش و تروریست است، موجبشده تا دانشگاه او را به یهودستیزی محکوم کند.
در ادامه این اتهامزنیها حتی مایک هاگبی، سفیر آمریکا در اسرائیل هم نسبت به صحبتهای سعیدی، موضع گرفته و حمایت او از رهبر انقلاب را محکوم کرده و با ادبیات توهینآمیزی، شیرین سعیدی را استادی دیوانه خواند که «برای دریافت بلیت یکطرفه به تهران و پذیرش شغل تدریس در مدارس نفرتپراکنی آنها مناسبتر است.»
برکناری سعیدی از گروه مطالعات خاورمیانه در حالی رخ داده که استاد دانشگاه آرکانزاس، این موضوع را تنها در صفحه توییتریاش منتشر کرده و این موضعگیری در محیط دانشگاه مطرح نشده است، امری که نشان میدهد در کنار دیگر فشارهایی که اسرائیل به فضای آکادمیک و دانشجویی وارد میکند، خانم سعیدی نیز از این قاعده مستثنی نبوده، بلکه ایرانی بودن هم بهنوعی زمینهای شده برای اعمال فشار و محدودیت بیشتر.
******
رئیسجمهور به دنبال شوکدرمانی بوده، هست و خواهد بود!
فرشاد مومنی، اقتصاددان نهادگرا معتقد است که دولت چهاردهم و شخص رئیسجمهور همچنان در پی اتخاذ سیاستهای اقتصادی خانمانسوز شوکدرمانی است و این خطرات جدی برای کشور در پی دارد. بخشهایی از اظهارات وی در مصاحبه با سایت جماران به شرح زیر است:
* با کمال تاسف باید عرض کنم که اظهارات آقای رئیسجمهور بیش از آنکه نیروی محرکه برانگیختگیهای مثبت برای مشارکت سرنوشتساز در کشور باشد، شائبهها و نگرانیهای جدیدی را پدید آورد. یکی از نکاتی که مکرراً ایشان در این ایام مطرح کردهاند، دفاع بیمنطق از افزایش قیمت بنزین و سکوت بیمنطقتر درباره سیاستهای ثباتزدایی است که از کانال افزایشهای چشمگیر در نرخ ارز و سکه طلا و همه مایحتاج مردم پدیدار میشود.
* شما در این ۳۷ سال گذشته، یک بار نشان بدهید که در اثر شوک نرخ ارز، شوک قیمت بنزین و از این قبیل سیاستها، وضع مردم، تولیدکنندگان و مالیه دولت بهتر شده باشد.
* وقتی که مقامات رسمی به صراحت اذعان میکنند که افزایش نرخ ارز و افزایش قیمت بنزین، قطعا تورمزا است و کل مناقشه بر سر اندازه تورمزایی است و نه اصل آن، انتظار میرود که آقای رئیسجمهور و همکارانشان درک خودشان را از تورم و ابعاد آن ارتقا دهند.
* آیا آقای رئیسجمهور نمیدانند تورم، پیوندی وثیق با نابرابریهای ناموجه و ظالمانه دارد؟ تورم پیوندی با تعمیق و گسترش فساد مالی دارد. تورم پیوندی با تشدید وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج دارد. تورم با آیندههراسی و به اضطراب و استیصال کشاندن مردم و تولیدکنندگان پیوند دارد و بساط عیش و طرب را برای مافیاها و غیرمولدها فراهم میکند. تورم پدیدهای است که از طریق وارد کردن ضربههای کاری به کیفیت زندگی مردم و طبقات متوسط درآمدی فلج اجتماعی ایجاد میکند؛ که گروه اول بخش اعظم نیروی کار یدی کشور و گروه دوم نیز بخش اعظم نیروی کار فکری کشور را تشکیل میدهند.
* آیا آقای رئیسجمهور نمیدانند که تورم منشأ بحران هنجاری و اخلاقی میشود و ازکارافتادگی هنجارها را، چه در زمینه هماهنگی، چه در حلوفصل اختلافات و چه در درک مشترک از عدالت، پدید میآورد؟ چگونه میشود که شما درست با یک رویکرد چرتکهای، مانند یک حجرهدار، میفرمایید من فقط قصدم این است که قیمت بنزین را افزایش دهم و بعد همه آن را به مردم بازگردانم؟ آیا نمیدانید که بیش از بیست سال است مردم دائماً و ملتمسانه میگویند ما این اعانههای سفلهپرورانه را نمیخواهیم، شما موتور تورم را روشن نکنید؟
* عملا آقای رئیسجمهور و همکارانشان منحصرا دنبال شوکدرمانی بودند، هستند و علیالظاهر خواهند بود.
******
ساز مخالفت محسن هاشمی با تغییر وزرا
محسن هاشمی رفسنجانی، عضو حزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت که تغییر وزرای دولت به صلاح نیست! این در حالی است که حتی بسیاری از چهرههای اصلاحطلب به ناکارآمدی برخی وزرا اذعان کرده و خواستار تغییرات در دولت شدهاند. بخشهایی از صحبتهای وی به شرح زیر است:
* بهرغم حمایتهای تام و تمام رهبری از دولت و صحبتهای ایشان در خصوص ضرورت حمایت همه اركان از دولت، باز هم تندروها به هر بهانهای دولت را تحت فشار میگذارند و تهدید میكنند كه باید دست به تغییر وزرا بزند!
* در دولتهای مختلف پس از آیتالله هاشمیرفسنجانی به خصوص دولتهای میانهرو اصلاحطلب این فشارها شدت و حدت بسیار داشته است. اما بستگی به رییس دولت و هیات وزیران دارد تا ارزیابی دقیقی از تیم كابینه داشته و در خصوص آن تصمیمگیری كنند. اگر بررسیها نشان داد كه كابینه، مجموعه منسجم و كارآمدی است و مورد قبول رییس دولت است باید از آن حمایت كند و اجازه دهد وزرا، ایدههای خود را پیادهسازی كنند. اما متاسفانه در این بخش، بیشتر نگاههای سیاسی حاكم است. مجلس از ابزار استیضاح برخوردار است و از این ابزار در راستای تحقق مطالبات و خواستههای جناحی خود استفاده میكند. من از جزییات روابط دولت و مجلس و وزرا و نمایندگان خبر ندارم، اما احساس غالب در جامعه این است كه این فشارها، فشارهای سیاسی و جناحی هستند. دولت میتواند از حمایتهای رهبری استفاده كرده و طیفهای تندروی مجلس را كنترل كند. همه دولتها با این فشارها روبهرو بودهاند.
* صحبت از استیضاح یكسال و نیم پس از رای اعتماد مجلس به وزیری كه برای یك دوره 4ساله روی كار آمده، چندان عاقلانه نیست. باید به وزرا و معاونان رییسجمهور و مدیران كشور فرصت داد. اما این رییس دولت است كه میتواند ارزیابی كند وزیرش آیا در راستای برنامههای دولت حركت میكند یا نه؟ من و شما درباره عملكرد وزرا كه اطلاعات جامعی نداریم. البته اگر دولت با امثال ما هم موضوعات را در میان بگذارند و كمك بخواهند میتوان مشكلات را كاهش داد. متاسفانه هنوز چنین ارتباط نزدیكی میان دولت و كارشناسان و صاحبنظران و نخبگان شكل نگرفته است.
* افراد و گروههایی كه از دولت حمایت كردهاند باید در پیشبرد امور هم مشاركت داشته باشند. در گذشته بولتنهای خوبی از سوی دولتیها تهیه و در اختیار فعالان سیاسی قرار داده میشد، خوب است این بولتنها در دولت چهاردهم هم تهیه شود. در آن صورت من و بسیاری دیگر از تحلیلگران و فعالان سیاسی در جریان مسائل و مشكلات خواهیم بود. باید حامیان دولت را ساماندهی كرد و تجربیات آنها را به كار گرفت. جلسات مستمری برگزار نمیشود تا ما هم در جریان مسائل و مشكلات قرار بگیریم.
******
نیت خوب کافی نیست
روزنامه کیهان نوشت:
برخی سخنان رئیسجمهور محترم، اگرچه از نیت خوب حکایت میکند، اما ناکافی است و بعضاً کفایت و اقتدار مدیریت دولت را زیر سؤال میبرد. آقای پزشکیان چندبار گفته است: «من اصلاً نمیخواستم رئیسجمهور بشوم؛ فقط برای بالابردن مشارکت مردم کاندید شدم»، «نامزدشدنم برای این نبود که رئیسجمهور شوم، نیتم بالابردن مشارکت بود»، «شوکه شدم، اصلاً فکر نمیکردم رئیسجمهور شوم. دنبال این بودم که کاری کنم تا مشکلات مردم را حل کنیم».
تکرار این جملات با ادبیاتی مانند «اصلاً فکرش را نمیکردم» و «خودم هم نمیدانم چطوری شد من رئیسجمهور شدم»، از یکجایی به بعد، به جای انتقال حس استغنا، تلقی جدینگرفتن مسئولیت و فقدان برنامه را منتقل میکند. ابراز زهد و بیرغبتی نسبت به منصب، خیلی خوب است، اما بیاعتنایی نسبت به مسئولیتی که فرد با اختیار بر دوش گرفته، کملطفی در حق مردم محسوب میشود. مسئولیت را باید جدی گرفت. رئیسجمهور، طبق اصل ۱۲۱ قانون اساسی، این سوگند را در مجلس بر زبان رانده و متعهد شده است: «سوگند یاد میکنم که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی کشور باشم، و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسئولیتهایی که برعهده گرفتهام بهکار گیرم، و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم، در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم.»
مدیران دولت حق ندارند تصویری ناتوان یا بیتفاوت و بیخیال از این نهاد بسازند. تصویرسازی «نمیشود» و «نمیتوانیم» و «نداریم، خودتان فکری به حال خودتان بکنید»، تصویری غیرواقعی از توانمندیهای کشور و سرمایهها و امکانات و فرصتهای در اختیار دولت است. اما بهنظر میرسد برخی مشاوران و کارپردازان، اصرار دارند که این تصویر واژگونه را به مدیران ارشد دولت بقبولانند و از زبان همانها به افکار عمومی تزریق کنند. هدف، شکستن مقاومت پیروز ملت ایران است. این مشورت گمراهکننده و تصویرسازی دروغین، قطعاً خیانت به دولت و رئیسجمهور، و نقشهای صهیونیستی- آمریکایی است. حتما باید با تصویرسازی «دولت ناتوان و فشل» مبارزه نمود، و با کاربست تدبیر و اهتمام و مجاهدت شبانهروز، امید را به جامعه تزریق کرد.
******
عملکرد برخی وزرا رضایتبخش نیست
ابوالفضل ظهرهوند، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون امنیتملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است که عملکرد برخی وزرا فاجعهبار بوده و کل کابینه در اولویت استیضاح قرار دادند. او میگوید که هیئترئیسه و شخص رئیس مجلس در فرآیند استیضاحها پاسخگو باشند. بخشهایی از اظهارات وی در گفت و گو با سایت نبضبازار به شرح زیر است:
* چندین درخواست و پیشنهاد برای استیضاح وجود دارد و واقعیت این است که عملکرد برخی وزرا رضایتبخش نیست. البته عملکرد همه وزرای دولت پزشکیان رضایتبخش نیست و کل کابینه در اولویت استیضاح قرار دارد.
* نمیتوان مشکلات را به گذشته ارجاع داد یا از مسئولیت شانه خالی کرد. همه وزرا باید نسبت به عملکرد گذشته و فعلی خود پاسخ دهند و برای آینده برنامه ارائه کنند.
* وضعیت کشاورزی، راه و ترانزیت، مسکن و اقتصاد همه به هم مرتبط هستند. اگر وزارتخانهها وظایف خود را انجام ندهند، مردم مستقیماً آسیب میبینند.
* مجلس نباید دست دست کند و اولویتها باید مشخص شود. هیئت رئیسه و شخص رئیس مجلس نیز باید پاسخگو باشند و اقدامات لازم را به موقع انجام دهند.
* با همه ضعفها، دولت باید به کار خود ادامه دهد، اما استیضاح وزرا و اصلاح ساختار مدیریتی ضروری است. بدون تحول اساسی در شیوه حکمرانی، کشور با بحرانهای عمیق مواجه خواهد شد.
******
انتخابات تناسبی و شانس اصلاح طلبان
روزنامه آرمانملی نوشت:
انتخابات دوره هفتم شوراهای شهر و روستا در تهران، برخلاف ادوار گذشته، به صورت تناسبی برگزار خواهد شد. به این معنا که در این دوره، افراد بدون سابقه حزبی و تشکیلاتی عملا شانس چندانی برای کسب اکثریت آرا نخواهند داشت. در این چارچوب، تنها احزاب و جریانهای سازمان یافته سیاسی میتوانند با ارائه فهرست انتخاباتی، آرای مؤثر را به خود اختصاص دهند. از آنجا که نتیجه انتخابات شورای شهر تهران بهصورت تناسبی محاسبه میشود، هر فهرست به نسبت آرایی که کسب میکند، صاحب کرسیهایی در شورای شهر واقع در خیابان بهشت خواهد شد. به تبع آن، هر جریان یا حزبی که بتواند سهم بیشتری از صندلیهای شورا را به دست آورد، ریاست شورای شهر و در نهایت کلید شهرداری تهران را نیز در اختیار خواهد گرفت.
هرچند اصلاحطلبان تلاش کردهاند به صورت تشکیلاتی در حوزه مسائل شهری فعال باشند و مواضع خود را به شکل واحد ارائه دهند اما واقعیت این است که اصولگرایان به دلیل حضور پررنگ در بدنه شهرداری، فعالیت در محلات و اتکا به نهادهای سنتی مانند مساجد، در ایجاد سازمان رأی از اصلاحطلبان جلوتر هستند. اصلاحطلبان در انتخابات گذشته شوراها به سمت رأیگیریهای درونتشکیلاتی برای بستن فهرستها حرکت کردند، اما بدنه اجتماعی این جریان که عمدتا از اقشار خاکستری جامعه تشکیل شده، بهراحتی پای صندوقهای رأی نمیآید. در مقابل، اتکای اصولگرایان به آرای سنتی، برگ برنده آنان در انتخابات شوراها محسوب میشود.
در نهایت، هرچند انتخابات تناسبی این امکان را فراهم میکند که حتی احزاب با آرای پایین نیز سهمی از کرسیهای شورا داشته باشند، اما یک سناریوی جدی پیش روی اصلاحطلبان قرار دارد. اگر اصولگرایان با دو فهرست وارد رقابت شوند و آرای تشکیلاتی خود را میان این فهرستها تقسیم کنند، در صورتی که اصلاحطلبان نتوانند بدنه سیاسی خود را به مشارکت فعال در انتخابات ترغیب کنند، ممکن است مجموع آرای آنان در جایگاه سوم قرار گیرد. در چنین شرایطی، حتی احتمال حذف کامل اصلاحطلبان از شورای شهر تهران دور از ذهن نخواهد بود. با این حال، فرصت چندماهه باقیمانده تا انتخابات شوراها میتواند زمان مناسبی برای ورود کاملا تشکیلاتی جریان اصلاحات به رقابت باشد؛ فرصتی برای فعالسازی بدنه حزبی و اقناع هواداران برای حضور در پای صندوقهای رأی، امری که با توجه به عملکرد نهچندان موفق دولت، تحقق آن با تردیدهایی همراه است.
******
مردم با دیدن این تصاویر، ناامید میشوند
سایت صراطنیوز نوشت:
درحالیکه مردم ثانیه به ثانیه با مشاهده قیمت فوق نجومی ارز و طلا، در حال سقوط به اسفل طبقات درآمدی هستند، به ناگاه انتشار تصاویر پرو کردن لباس سنتی قزاقها توسط خانواده رئیسجمهور در یکی از فروشگاه های شهر آلماتی، همچون تیری بر قلب تک تک ایرانیانی نشست که دیگر گرانی های کمرشکن، رمقی برایشان باقی نگداشته است.
این در حالی است که تا لحظه نگارش این مطلب، نرخ دلار از ۱۳۱ هزار تومان گذشته و نرخ سکه تمام بهار آزادی نیز در هر قطعه، از ۱۴۲ میلیون تومان فراتر رفته است!
با این وجود همراه بردن خانواده مسعود پزشکیان به سفرهای رسمی خارجی و انتشار تصاویر گشت و گذار و خرید و تفریح ایشان در بلاد بیگانه، آن هم در شرایط فوق بحرانی کشور به لحاظ اقتصادی، موید این حقیقت است که یا ترتیب دهندگان این سفرها، درکی از شرایط بغرنج مردم ندارند و یا در پی آن هستند که افکار عمومی را تحریک کنند.
در هر دو صورت، مردم وقتی این صحنهها را میبینند آنگاه امیدشان را کاملا نسبت به بهبود شرایط از دست می دهند و بین خود و مسئولان، خط کشی می کنند.