به گزارش مشرق، هر رئیس جمهور در ایالات متحده پس از روی کار آمدن، به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی دستور میدهد تا سند راهبرد امنیت ملی دولت را تنظیم کنند. این سند خلاصه جامع اقداماتی است که دولت قصد دارد در طول دوره تصدی امور آن را به سرانجام برساند و تقریبا بر اساس همین سند نیز موفقیت دولت تعیین میشود.
سند ۲۰۲۵ یک بازتعریف ریشهای از سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا ارائه میکند. بر اساس این سند، هدف اصلی آمریکا تقویت قدرت ملی، احیای توان اقتصادی و صنعتی، و کاهش درگیریهای فرامرزی است. محور کلیدی سند، «بازگشت تمرکز به منافع حیاتی آمریکا» و کنار گذاشتن نقشآفرینیهای گسترده بینالمللی است.
در ادامه متن بررسی میکنیم که دولت ترامپ با توجه به این سند قصد دارد طی چند سال آینده چه کارهایی انجام دهد و نگاهش به مناطق مختلف جهان چگونه خواهد بود. باید توجه داشت که در دولت قبلی ترامپ، اون ۹۰ درصد به سند راهبرد امنیت ملی آمریکا پایبند بود.
۱) اهداف اصلی آمریکا
حفظ آمریکا به عنوان «قویترین و ثروتمندترین کشور جهان»
کنترل کامل مرزها و پایاندادن به «عصر مهاجرت انبوه»
بازسازی صنایع داخلی و تکیهزدایی از اقتصادهای رقیب که به معنای دور شدن از تکیه بر چین و روسیه است.
تقویت بازدارندگی هستهای و نظامی
بازگرداندن «هویت و اعتماد تمدنی» به جامعه آمریکا
گسترش انرژی ارزان (نفت، گاز، هستهای) و مخالفت با سیاستهای «کربن صفر»
۲) اصول راهبردی
سند اعلام میکند سیاست خارجی ترامپ مبتنی بر اصول زیر خواهد بود.
صلح از طریق قدرت اما ضد جنگهای بلندمدت (که مشابه آن را در جنگ با یمن و ایران دیدیم)
عملگرایانه اما بدون تحمیل ارزشها
بر پایه «ملیگرایی» و حفظ استقلال کشورها
با تاکید بر توازن قوا و جلوگیری از سلطه قدرتهای رقیب
۳) اولویتها
پایان دادن به مهاجرت گسترده و امنیت مرزی به عنوان «اولین اولویت امنیت ملی»
بازتعریف روابط با متحدان: پایان دوران «سربار بودن اروپا و دیگران»
بازتعادل تجارت جهانی و مقابله با کسری تجاری
احیای پایگاه صنعتی دفاعی
احیای «برتری انرژی آمریکا»
۴) سیاستهای منطقهای
طبق سند، آمریکا دیگر همه مناطق را به یک اندازه مهم نمیداند و بر «اولویتبندی سخت» تاکید دارد.
الف) نیمکره غربی (قاره آمریکا)
اجرای «نسخه ترامپی دکترین مونرو»
جلوگیری از نفوذ قدرتهای خارجی در آمریکای لاتین
مبارزه سخت علیه کارتلها و مهاجرت
ب) آسیا
حفظ برتری اقتصادی و تکنولوژیک بر چین
ممانعت از سلطه چین بر دریای چین جنوبی
همکاری عمیقتر با هند، ژاپن و استرالیا (برای مقابله با چین)
تمرکز بر زنجیرههای تأمین و فناوریهای حساس
ج) اروپا
توصیف اروپا به عنوان قارهای دچار «فرسایش تمدنی»
درخواست از اروپا برای دفاع از خود و هزینهکرد بیشتر نظامی
تلاش برای پایان جنگ اوکراین و بازگرداندن ثبات به اروپا
د) خاورمیانه
پایان دوران «درگیر شدن بیپایان آمریکا»
تمرکز بر انرژی، امنیت تنگه هرمز، مقابله با تروریسم
گسترش توافقهای صلح ابراهیم
کاهش نقش ایران در منطقه (با عملیاتهای خاص و فشار امنیتی)
ه) آفریقا
عبور از مدل کمکرسانی و حرکت به سمت تجارت و سرمایهگذاری
استفاده از منابع معدنی و انرژی آفریقا در چارچوب شراکتهای جدید
سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در مورد ایران چه میگوید؟
در بخش «خاورمیانه» سند، ایران به صراحت چنین توصیف میشود:
“Iran—the region’s chief destabilizing force—has been greatly weakened by Israeli actions since October ۷, ۲۰۲۳, and President Trump’s June ۲۰۲۵ Operation Midnight Hammer, which significantly degraded Iran’s nuclear program.”
“…America will always have core interests in ensuring that Gulf energy supplies do not fall into the hands of an outright enemy, that the Strait of Hormuz remain open, that the Red Sea remain navigable, that the region not be an incubator or exporter of terror against American interests or the American homeland, and that Israel remain secure.”
ترجمه کامل و رسمی
«ایران – به عنوان اصلیترین عامل بیثباتی در منطقه – به شکل قابل توجهی تضعیف شده است؛ هم توسط اقدامات اسرائیل پس از رویدادهای ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و هم در نتیجه عملیات «چکش نیمهشب» آمریکا در ژوئن ۲۰۲۵ که برنامه هستهای ایران را بهشدت عقب راند.»
سند همچنین تأکید میکند که:
«ایالات متحده همواره منافع حیاتی ثابتی در خاورمیانه دارد؛ از جمله جلوگیری از آنکه منابع انرژی خلیج فارس به دست یک دشمن آشکار بیفتد، تضمین باز بودن تنگه هرمز، حفظ امنیت مسیرهای کشتیرانی دریای سرخ، جلوگیری از تبدیل منطقه به کانون یا صادرکننده ترور علیه منافع آمریکا یا خاک این کشور، و حفاظت از امنیت اسرائیل.»
دکترین مونروی جدید چیست؟
دکترین مونرو بیانیهای بود که در سال ۱۸۲۳ توسط رئیسجمهور آمریکا، جیمز مونرو، اعلام شد. در این بیانیه اعلام شده بود که کشورهای استعمارگر اروپایی حق ندارند در هیچ کشور در قاره آمریکا مداخله کنند. در عوض ایالات متحده نیز اقدام به مداخله در امور اروپا نمیکند. اگرچه در آن زمان ایالات متحده توان نظامی کافی برای اجرایی کردن این دکترین را نداشت، اما زمانی که قدرت کافی به دست آورد (خصوصا اوایل قرن بیستم) شروع به مداخله گسترده از کودتا تا حمله نظامی کرد. همچنین متمم روزولت هرگونه مداخله آشکار در امور کشورهای آمریکای لاتین را جایز شمرد. حال ترامپ قصد دارد به شکل جدیدی از این دکترین استفاده کند.
سند رسماً اعلام میکند که آمریکا قصد دارد «رهبری و برتری» خود در «نیمکره غربی» (قاره آمریکا) را احیا کند و نفوذ قدرتهای خارجی — چه اقتصادی، سیاسی یا نظامی — در این منطقه را پیاده کند.
به این احیا، بهعنوان «متمم ترامپ بر دکترین مونرو» (Trump Corollary to the Monroe Doctrine) اشاره شده است. یعنی قرار نیست صرفاً بازگشت به سیاست قرن نوزدهمی رخ دهد، بلکه نسخه جدید آن با تأکید بر امنیت، اقتصاد، مهاجرت و زنجیره تأمین است.
عمده اهداف این بازتعریف عبارتاند از:
جلوگیری از تمرکز یا مالکیت نیروها یا داراییهای استراتژیک توسط کشورها یا بازیگران غیر-نیمکرهای (مثلاً چین یا قدرتهای اروپایی) در منطقه آمریکا.
مهار مهاجرت انبوه به آمریکا از کشورهای قاره آمریکا، با کمک دولتهای منطقه.
مبارزه با قاچاق مواد مخدر و سازمانهای جنایی و تروریستی فراملی که از آمریکای لاتین نشأت میگیرند یا در آن منطقه فعالاند.
تضمین دسترسی آمریکا به مسیرهای استراتژیک، منابع و زنجیره تأمین حیاتی در منطقه.
با این نگاه، سند ۲۰۲۵ در واقع خط و نشان میکشد برای قدرتهای فراملی و نشان میدهد که واشنگتن حاضر است با هر وسیله — دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی— از «حیاط خلوت» خود دفاع کند.
نکات بحثبرانگیز و بازتابها
بعضی تحلیلگران میگویند این بازگشت به مونرو یعنی آمریکا دوباره به سیاست «حوزه نفوذِ» قرن ۱۹ — ۲۰ برمیگردد؛ یعنی قرار است دوباره علیه اروپا یا قدرتهای رقیب دست به مداخلات بزنند.
منتقدان هشدار میدهند که این تغییر استراتژی، ممکن است به تنش در آمریکای لاتین منجر شود؛ کشورها را بین «همکاری با آمریکا» یا «مقاومت/خودمختاری» قرار دهد.
همزمان، این سند اشاره میکند که آمریکا از «نقش پلیس جهان» کوتاه آمده و تمرکز بر منطقه آمریکا را اعلام کرده است اگرچه برخی نگران خلا قدرت در مناطقی مانند خاورمیانه هستند.









