سه شنبه 18 آذر 1404
Tuesday, 09 December 2025

روایت هم‌میهن از عوام‌فریبی‌های مبتذل سریع‌القلم 

مشرق نیوز سه شنبه 18 آذر 1404 - 07:44
پروژه‌ سریع‌القلم بیش از آنکه یک نظریه‌ علمی بومی یا جهانی باشد، یک مانیفست سیاسی برای هژمونی طبقه‌ خاصی از نخبگان انحصارطلب است که با لعاب مفاهیم شبه‌علمی پوشانده شده است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:

تحلیل فوق را روزنامه هم‌میهن در واکنش به مهمل‌گویی‌های مشاور حسن روحانی منتشر کرد و نوشت: محمود سریع‌القلم، مدعی «علمی بودن» است، اما شواهد متقن نشان می‌دهد که گفتمان او بر پایه‌هایی سست از «افسانه‌های آماری»، «خاطره‌گویی‌های غیرقابل اثبات»، «خلقیات ما ایرانیان محمدعلی جمال‌زاده»، «شرق‌شناسی وارونه» و «دفاع ایدئولوژیک از الیگارشی» بنا شده است.

چگونه متفکری که دائماً جامعه ایران را به «دقیق نبودن»، «احساسی بودن» و «نداشتن روش» متهم می‌کند، خود در تولید گزاره‌های بنیادین نظریه‌اش، از ابتدائی‌ترین استانداردهای پژوهش آکادمیک ـ یعنی استناد به داده‌های معتبر و پرهیز از تعمیم‌های ناروا ـ عدول می‌کند؟

یکی از بنیادین‌ترین ارکان روش علمی در علوم اجتماعی، به‌ویژه در گرایش‌های پوزیتیویستی که سریع‌القلم خود را به آن نزدیک می‌داند (تأکید بر آمار، ارقام و تجربه‌ کشورهای توسعه‌یافته)، «دقت در داده‌ها» و «قابلیت راستی‌آزمایی» است. بااین‌حال، بررسی دقیق متون و سخنرانی‌های سریع‌القلم آشکار می‌سازد که او به شکلی سیستماتیک، جای «فکت» را با «قصه» و جای «آمار» را با «تخیل» عوض می‌کند.

این جابه‌جایی، نه یک خطای سهوی، بلکه شالوده‌ روش‌شناسی اوست که می‌توان آن را «روش‌شناسی توریستی» نامید؛ روشی که در آن مشاهدات سطحی یک مسافر از ویترین کشورهای غربی، به‌عنوان قوانین ازلی و ابدی توسعه به خورد مخاطب ایرانی داده می‌شود. تو گویی مسافری از دارالخلافه تهران قجری رهسپار بلاد فرنگ شده و با دیدن ابنیه، اطعمه و اشربه آنجا، به فکر نوشتن حیرت‌نامه افتاده است.

شاید هیچ گزاره‌ای به‌اندازه ادعای مشهور سریع‌القلم درباره‌ روزنامه‌ «نیویورک‌تایمز»، عمق بی‌دقتی و حتی «کذب‌پردازی علمی» او را آشکار نکند. این ادعا که بارها در کلاس‌های درس و سخنرانی‌ها تکرار شده و به‌عنوان چماقی برای تحقیر روزنامه‌نگاری و فضای فکری ایران به کار رفته، چنین است:

«در روزنامه‌ای مثل نیویورک‌تایمز، تا کسی موهایش سفید نشده باشد و بالای۵۰ سال سن نداشته باشد، به او اجازه نوشتن تحلیل نمی‌دهند. اما در ایران یک جوان ۲۵ ساله سرمقاله می‌نویسد.» چرا یک استاد تمام دانشگاه، چنین سخن خلاف ‌واقع آشکاری را می‌گوید که با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی قابل ابطال است؟

روش استدلال سریع‌القلم، به‌طرز حیرت‌انگیزی یادآور سفرنامه‌نویسان قاجاری است که با دیدن ظواهر فرنگ، دچار حیرت شده و آن را به‌عنوان «جادوی عقلانیت» تفسیر می‌کردند.

شاید خطرناک‌ترین و درعین‌حال صادقانه‌ترین بخش اندیشه سریع‌القلم، نگاه او به «طبقه‌ اجتماعی» و «حق حکمرانی» باشد. او از لزوم حذف فقرا و توده‌ها از عرصه‌ قدرت دفاع می‌کند. این دیدگاه، نه یک لغزش زبانی، بلکه هسته مرکزی فلسفه‌ سیاسی اوست.

سریع‌القلم در یک سخنرانی معروف که موجی از خشم عمومی را برانگیخت، اظهار داشت:«یک راننده تاکسی چه دانشی دارد که درباره برنامه هسته‌ای نظر بدهد؟ چرا صداوسیما از یک لبوفروش درباره انرژی هسته‌ای می‌پرسد؟» تقلیل سیاست به «تخصص»، ترفندی تکنوکراتیک برای خلع‌ید مردم از حق تعیین سرنوشت است. او در ادامه، نظریه‌ خطرناک‌تری را مطرح می‌کند: «کسی که در کودکی اتاق شخصی نداشته، نباید پست سیاسی بگیرد، زیرا دچار عقده است.» و «ریشه‌ مشکلات ما حاکم بودن طبقه ضعیف است. به هر کسی نباید اجازه داد وزیر شود.»

سریع‌القلم در تبیین علل عقب‌ماندگی، به‌شدت دچار «تقلیل‌گرایی فرهنگی» است. او به‌جای آنکه نقش «استعمار»، «جنگ‌های تحمیلی»، «تحریم‌ها» و «تضاد منافع ژئوپلیتیک» را تحلیل کند، همه‌چیز را به گردن «شخصیت ایرانی» می‌اندازد. در کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در عهد قاجار»، او لیستی از صفات منفی را به ایرانیان نسبت می‌دهد: «حسود»، «بی‌نظم»، «احساسی»، «ناتوان در کار جمعی»، «قبیله‌گرا». اساسی‌ترین سؤال این است که او این صفات را چگونه اندازه گرفته است؟ آیا پیمایشی ملی انجام داده؟ خیر. او براساس کتاب خلقیات ما ایرانیان محمدعلی جمال‌زاده و متون ادبی و سفرنامه‌های مستشرقین غربی (که نگاهی تحقیرآمیز به شرق داشتند) این گزاره‌ها را استخراج کرده است.

او مدام تکرار می‌کند: «در غرب سیستم کار می‌کند، نه فرد» و «در ایران افراد مهم هستند، نه سیستم.» این نگاه، غرب را یکپارچه «عقلانی» و ایران را یکپارچه «غیرعقلانی» می‌بیند. ظهور چهره‌هایی مثل «ترامپ» در آمریکا، سارکوزی در فرانسه یا «برلوسکونی» در ایتالیا، نشان داد که حتی در غرب هم «افراد» و «پوپولیسم» می‌توانند بر «سیستم» غلبه کنند. سریع‌القلم با نادیده گرفتن این واقعیات، تصویری غیرواقعی از غرب می‌سازد که کارکردش تنها «سرکوفت زدن» به مخاطب ایرانی است.

سنگ بنای تفکر سیاست خارجی سریع‌القلم، مفهوم «بین‌المللی شدن» است. او معتقد است ایران باید «عادی» شود و با «قواعد جهانی» بازی کند تا پیشرفت کند. او واقعیت «سیاست قدرت» و «هژمونی آمریکا» را نادیده می‌گیرد. او تصور می‌کند اگر مدیران ایرانی کراوات بزنند، انگلیسی صحبت کنند و «مودب» باشند، تحریم‌ها رفع می‌شود. این نگاه، ماهیت خشن و ساختاری روابط بین‌الملل را به سطح «تفاوت‌های فرهنگی» و «سوءتفاهم» تقلیل می‌دهد.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.