یکشنبه 16 آذر 1404
Sunday, 07 December 2025

سیاست صبر مادورو

عصر ایران یکشنبه 16 آذر 1404 - 07:16
محتمل‌ترین سناریو «تداوم وضعیت خاکستری» است؛ ادامهٔ فشار آمریکا و افزایش نمادین حضور نظامی بدون درگیری. مادورو به تاکتیک صبر ادامه می‌دهد و منتظر انتخابات آمریکا و تغییر احتمالی مسیر سیاست خارجی است

 
    عصر ایران؛ لیلا احمدی(ترجمه و تحلیل)- ونزوئلا در صدر اخبار بین‌المللی قرار دارد. دونالد ترامپ پیش‌تر اعلام کرده بود که آماده است فشار بر مادورو را افزایش دهد و برخی متحدانِ منطقه‌ای او نیز عقب‌نشینی کرده‌اند. مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، اکنون بیش از هر زمان دیگری در انزواست؛ متحدان دیرینه‌اش مانند هندوراس و سنت وینسنت و گرنادین‌ها او را در انتخابات از دست داده‌اند و متحدان محدودی مانند کوبا و نیکاراگوئه باقی مانده‌‌اند.

   ونزوئلا با بحران مشروعیت سیاسی و کاهش حمایت‌های منطقه‌ای روبه‌روست. از نظر اقتصادی نیز با تحریم‌های گستردهٔ آمریکا و کاهش شدید درآمدهای نفتی، تورم بالا، کمبود کالاهای اساسی و رکود اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند. بحران‌ها سبب شده مادورو به سیاست صبر و مذاکرات تاکتیکی روی آورد تا قدرت را حفظ کند.

   تحلیل‌گران سی‌ان‌ان، گِرمان پَدینگر و گونزالو زِگارا، سیمایی درهم‌پیچیده و چندلایه از موقعیت شکنندهٔ نیکولاس مادورو در آمریکای لاتین ترسیم کرده‌اند؛ موقعیتی که پس از شکست دو متحد قدیمی (هندوراس و سنت‌وینسنت) در انتخابات اخیر، بیش از پیش لرزان شده است. نویسندگان نشان می‌دهند سلسله تغییرات انتخاباتی در منطقه، از پایان دوران رالف گونسالوز تا صعود نیروهای راست‌گرا در آمریکای مرکزی، حوزهٔ نفوذ کاراکاس را به کمترین سطح در یک دهه اخیر رسانده است. در این میان، دولت‌های چپ‌گرایی مثل برزیل، شیلی و کلمبیا نیز رابطه با ونزوئلای مادورو را به حداقل رسانده‌اند؛ آن هم در شرایطی که ایالات متحده با «عملیات نیزهٔ جنوبی»، حضور نظامی در کارائیب را افزایش داده است.

  این گزارش تحلیلی نشان می‌دهد اتکای مادورو به دوستان قدیمی مانند کوبا و نیکاراگوئه، بیش از هر زمان نمادین و بی‌اثر شده و در عمل جبههٔ کارآمدی برای او باقی نگذاشته است. نویسندگان به «سیاست صبر» مادورو اشاره می‌کنند؛ استراتژی‌ای که بر انتظار، فرسایش بحران و امید به عقب‌نشینیِ واشنگتن بنا شده است.

  مقاله این پرسش را مطرح می‌کند که انزوای روزافزونِ ونزوئلا چه پیامدی برای آیندهٔ منطقه دارد؛ این فرض را به چالش می‌کشد که مادورو می‌تواند بدون هزینه در برابر فشار خارجی دوام بیاورد و در پی پاسخ به این پرسش است که آیا این‌بار هم «بازی انتظار» او جواب خواهد داد یا نه؟
                                                ***********************************
 
سی‌ان‌ان/گِرمان پَدینگر، گونزالو زِگارّا و مایکل ریوس: ‌نیکولاس مادورو، رییس‌جمهور ونزوئلا، در هفته‌ای که گذشت بیش از هر زمان دچار انزوای سیاسی شده است. او این هفته، هم‌زمان با تقویت حضور ناوگان ایالات متحده در آب‌های کارائیب، دو متحد دیرینهٔ منطقه‌ای، هندوراس و «سنت وینسنت و گرنادین‌ها» را در میدان رقابت انتخاباتی از دست داد.

[م. سنت وینسنت و گرنادین‌ها، یکی از اعضای کشورهای مشترک المنافع است؛ گرنادین‌ها زنجیره‌ای از جزایر کوچکِ دریای کارائیب‌اند که همراه با سنت وینسنت، کشور سنت وینسنت و گرنادین‌ها را تشکیل می‌دهند.]


   نتایج اولیهٔ انتخابات روز یکشنبه در هندوراس، تصویری روشن‌تر ترسیم می‌کند. «ریکسی مونکادا»، نامزدی که از حمایت «سیومارا کاسترو» رئیس‌جمهور چپ‌گرای این کشور برخوردار است با اختلافی چشمگیر از دور رقابت اصلی عقب افتاده و عملاً شانسی برای پیروزی ندارد. با آنکه روند شمارش آرا همچنان ادامه دارد، رقابت میان دو چهرهٔ راست‌گرا «سالوادور ناصرالا» و «نسری آسفورا» تنگاتنگ‌ شده و این در حالی است که آسفورا هفتهٔ گذشته حمایت علنی «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا را دریافت کرده است.

   در «سنت وینسنت و گرنادین‌ها» نیز، «رالف گونسالس» ـ یکی از وفادارترین حامیان مادورو و سیاستمداری که نزدیک به ۲۵ سال قدرت را در اختیار داشت ـ در انتخابات هفتهٔ گذشته شکست خورد. درنتیجه «گادوین فرایدی»، سیاستمدار میانه‌رو و متمایل به راست، ادارهٔ کشور را برعهده خواهد گرفت. حزبی که او رهبری می‌کند، موفق شده ۱۴ کرسی از ۱۵ کرسی پارلمان را به دست آورد.

  این مجموعه تحولات، در کنار تغییراتی که طی سال‌های اخیر در آرایش سیاسیِ آمریکای لاتین شکل گرفته، نشان می‌دهد که منطقه به‌تدریج از «چاویسم» فاصله می‌گیرد؛ جنبشی که پس از مرگ چاوز در سال ۲۰۱۳، مادورو وارث آن شد.

   [م. چاویسم، جنبشی سیاسی–اجتماعی است که حول مواضع هوگو چاوز، رئیس‌جمهور ونزوئلا (۲۰۱۳–۱۹۹۹)، شکل گرفت و نماینده پوپولیسم چپ‌گرا، ضد‌یت با امپریالیسم، سوسیالیسم بولیواری و ملی‌سازی منابع استراتژیک است. این جنبش بر بسیج توده‌ها، یارانه‌های گسترده، نقش پررنگ دولت در اقتصاد و مقابله با نفوذ ایالات متحده تأکید دارد. چاویسم در سال‌های نخست به‌دلیل درآمدهای نفتی، حمایت اجتماعی گسترده‌ای به‌دست آورد، اما بعدها با فساد، ناکارآمدی اقتصادی و بحران‌های ساختاری روبه‌رو شد. پس از مرگ چاوز، نیکولاس مادورو تلاش کرد این میراث را حفظ کند، هرچند با حمایت کمتر و بحران‌های شدیدتر مواجه شد]

  حتی دولت‌های چپ‌گرا یا میانه‌چپِ منطقه، از جمله برزیل، شیلی، مکزیک و کلمبیا نیز روابط خود را با دولت مادورو محدود و با احتیاط تنظیم کرده‌اند؛ به‌ویژه پس از انتخابات جنجالی ۲۰۲۴ که مادورو در آن پیروز اعلام شد. گزارش‌ها و شواهد موجود، روایت متفاوتی از نتیجه انتخابات دارند.

 [م. دولت‌های چپ‌گرای آمریکای لاتین در سال‌های اخیر کوشیده‌اند چهره‌ای دموکراتیک، مسئول و مبتنی بر حاکمیت قانون ارائه کنند؛ ازاین‌رو نمی‌خواهند هزینهٔ همراهی با حکومتی را بپردازند که متهم به نقض حقوق بشر، سرکوب سیاسی و انتخاباتِ مناقشه‌برانگیز است. بحران انسانی، مهاجرت گستردهٔ ونزوئلایی‌ها و فشار آمریکا و اروپا نیز آن‌ها را واداشته با مادورو فاصله‌ای محتاطانه حفظ کنند. رهبران چپ‌گرا از سویی نمی‌خواهند از «دوست قدیمی» کاملاً ببُرند، و از سوی دیگر نگرانند که حمایت آشکار از کاراکاس، اعتبار بین‌المللی و مشروعیت داخلی‌شان را تضعیف کند.]

  در سال‌های اخیر، روابط ونزوئلا و برزیل، پیوسته میان صمیمیت و خصومت در نوسان بوده است. در دورهٔ دولت‌های چپ‌گرای «لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا» (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰) و «دیلما روسف» (۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶)، مناسبات کاراکاس و برازیلیا (پایتخت برزیل) در اوج خود قرار داشت؛ اما با روی کار آمدن دولت‌های راست‌گرای «میشل تمر» و «ژائیر بولسونارو» (متحد نزدیک دونالد ترامپ)، روابط به‌شدت سرد شد. سه سال پیش، با بازگشت لولا به قدرت، روابط احیا شد، ولی هیچ‌گاه به گرمی و نزدیکی دوران گذشته بازنگشت.

[م. ژائیر بولسونارو، رئیس‌جمهور پیشین برزیل (۲۰۱۹–۲۰۲۲)، سیاستمداری راست‌گرا و متحد نزدیک دونالد ترامپ بود. او با رویکردهای نئولیبرال و ملی‌گرایانه، روابط با ونزوئلا را تیره کرد و در سیاست داخلی و خارجی بر تنش، کاهش همکاری‌های منطقه‌ای و افزایش گرایش به سیاست‌های محافظه‌کارانه تأکید داشت.]

 دوستان ابدی به چه کار می‌آیند؟

اگر تنش‌ها در کارائیب به رویارویی گسترده کشیده شود، ونزوئلا تعداد اندکی متحد منطقه‌ای خواهد داشت که حتی در زمان نیاز هم کارآمد نخواهند بود.

کوبا، دشمن دیرینهٔ ایالات متحده، از دوران چاوز تاکنون نزدیک‌ترین متحد ونزوئلا باقی مانده است. «برونو رودریگس»، وزیر خارجهٔ کوبا، اواخر سپتامبر در گفت‌وگو با سی‌ان‌ان اعلام کرد هاوانا «به‌طور کامل و بی‌قید و شرط» از دولت ونزوئلا حمایت می‌کند. با این حال، هنگامی که از او پرسیده شد آیا کوبا در صورت حملهٔ آمریکا واکنش نظامی نشان خواهد داد یا نه، از پاسخ مستقیم طفره رفت و گفت: «این سناریو فرضی است. وقتی به من اطلاع دهید مداخلهٔ نظامی رخ داده است، پاسخ خواهم داد.»

  جزیرهٔ کمونیستی کوبا که این روزها شدیدترین بحران‌ اقتصادی چند دهه اخیر را تجربه می‌کند، اساساً در موقعیتی نیست که کمک نظامی مؤثری به ونزوئلا ارائه کند؛ بنابراین، گذشته از اظهارات رودریگس، عملاً در حاشیه باقی مانده است.

  متحد دیگر ونزوئلا، نیکاراگوئه است؛ کشور کوچکی در آمریکای مرکزی که «دانیل اورتگا» ادارهٔ آن را بر عهده دارد. رئیس‌جمهور جنجالی نیکاراگوئه سال‌هاست با اتهام نقض گستردهٔ حقوق بشر مواجه است. اورتگا در این دورهٔ پرتنش عمدتاً سکوت اختیار کرده و جانبداری مشخصی از ونزوئلا نکرده است؛ هرچند اواخر سپتامبر حضور فزایندهٔ نیروهای آمریکایی در کارائیب را محکوم کرد و مدعی شد واشنگتن «برای تصاحب نفت ونزوئلا داستان جعلی قاچاق کوکائین از آن کشور می‌سازد.»

[م. ادعاهای آمریکا دربارهٔ قاچاق کوکائین از ونزوئلا، محور اتهام علیه دولت مادورو بوده است. واشنگتن مدعی است که سازمان‌های تحت نفوذ دولت ونزوئلا در انتقال مواد مخدر به بازارهای بین‌المللی نقش دارند؛ ادعایی که مادورو و متحدانش آن را «ساختگی و سیاسی» می‌دانند و قویاً رد می‌کنند.]

 با ادامهٔ انزوای مادورو در آمریکای لاتین و گرفتار بودن متحدان دیرینهٔ او در بحران‌های داخلی، پیامدهای درگیری احتمالی به‌سختی قابل پیش‌بینی است؛ به‌ویژه در منطقه‌ای که دهه‌هاست رابطه‌ای آمیخته از همکاری و خصومت با ایالات متحده دارد. منابع آگاه به سی‌ان‌ان گفته‌اند با حضور بیش از بیست کشتی جنگی و حدود ۱۵ هزار سرباز آمریکایی در چارچوب «عملیات نیزهٔ جنوبی»، ترامپ عصر دوشنبه نشستی در کاخ سفید برای بررسی گام‌های بعدی در قبال ونزوئلا برگزار کرده است.

  [م. «عملیات نیزهٔ جنوبی»، برنامهٔ نظامی ایالات متحده در کارائیب است که شامل استقرار بیش از بیست کشتی جنگی و حدود ۱۵ هزار سرباز می‌شود. هدف اعلام‌شده، کنترل تنش‌ها و تضمین امنیت منطقه است، به‌ویژه در واکنش به تحرکات ونزوئلا و تهدیدات احتمالی علیه منافع آمریکا.]

 مادورو و سیاست صبر

مادورو در واکنش به فشارهای آمریکا، روز یکشنبه با لحنی آشنا و قاطع اعلام کرد: «ما سال‌ها تحریم، تهدید، محاصره و جنگ اقتصادی را از سر گذراندیم، اما مردم ونزوئلا عقب ننشستند؛ همه پوتین به پا کردند و رفتند سر کار.»

    به گفته کسانی که با او از نزدیک همکاری کرده‌اند، "مادورو از زمان رسیدن به قدرت در سال ۲۰۱۳، به زندگی در بحران خو گرفته است. او از یک بحران به بحران بعدی می‌رود، بدون اینکه موقعیتش تضعیف شود و برخی معتقدند گذر از بحران‌های پی‌درپی، قدرتش را مستحکم‌تر کرده است."

    یکی از دیپلمات‌های کاراکاس، ماه گذشته به سی‌ان‌ان گفت: «او برای دور بعدی مذاکرات آماده می‌شود و هیچ کارت مهمی را رو نمی‌کند مگر مجبور شود.» این شیوه، که ریشه در حضور طولانی مادورو در فعالیت‌های صنفی و اتحادیه‌ای دارد، نشان می‌دهد که او باور دارد کاخ سفید بلوف می‌زند و می‌داند افکار عمومی آمریکا، به‌ویژه پایگاه رأی ترامپ، تمایل چندانی به مداخلهٔ نظامی خارجی ندارد.
                                                                       ➖➖➖➖➖➖➖➖
 
یادداشت مترجم: 

 نیکولاس مادورو در یکی از متلاطم‌ترین دوره‌های سیاست منطقه‌ای، با شتاب به انزوای بیشتر سوق داده می‌شود. نویسندگان نشان می‌دهند تغییرات انتخاباتی و جابه‌جایی‌های سیاسی اخیر در آمریکای لاتین، به‌ویژه شکست متحدان قدیمی ونزوئلا، ساختار حمایتی مادورو را درهم ریخته و او را با شبکه‌ای شکننده از دوستان کم‌تأثیر تنها گذاشته است.


بخش مهمی از تحلیل به این می‌پردازد که دولت‌های چپ‌گرای منطقه ـ از برزیل تا شیلی و کلمبیا ـ که زمانی متحدان طبیعی کاراکاس بودند، اکنون فاصلهٔ قابل‌توجهی گرفته‌اند. مقاله نشان می‌دهد روابط ونزوئلا و برزیل نمونهٔ بارز این چرخهٔ نزدیک‌شدن و فاصله‌گرفتن است. لولا و روسف دوران شکوفایی روابط را رقم زدند، اما بولسونارو آن را تخریب کرد و لولای کنونی هم حاضر نیست خطر تقابل با واشنگتن را بپذیرد. درواقع، موج جدید چپ در آمریکای لاتین به‌دنبال «چپ‌گرایی کارکردگرا»ست، نه چپ‌گرایی انقلابی یا ضدآمریکایی که زمانی بر روابط کاراکاس با هم‌پیمانانش سایه انداخته بود.


وفاداری در جغرافیای سیاسی امروز ارزش عملی چندانی ندارد. کوبا همچنان به‌صورت نمادین پشت ونزوئلا ایستاده، اما بحران اقتصادی چندلایه، قدرت نقش‌آفرینی هاوانا را به شدت کاهش داده است. حتی پاسخ وزیر خارجهٔ کوبا به سی‌ان‌ان نشان می‌دهد هاوانا تمایلی به تعهد نظامی ندارد و حمایتش صرفاً در سطح بیانیه باقی مانده است.

نیکاراگوئهٔ دانیل اورتگا نیز دشمنی با ایالات متحده را تکرار می‌کند، اما در عمل حمایت مادی یا سیاسی قابل‌توجهی از ونزوئلا ارائه نکرده است. مقاله نشان می‌دهد که حتی صدای اعتراضی اورتگا هم ناشی از فشار داخلی و حفظ موضع ایدئولوژیک است، نه حمایت واقعی از مادورو.


نویسندگان با اشاره به «عملیات نیزهٔ جنوبی» توضیح می‌دهند که نیروهای نظامی در کارائیب مستقر شده‌اند؛ تحولی که پیام «فشار حداکثری» را بدون نیاز به بیان آشکار منتقل می‌کند. نشست ترامپ در کاخ سفید برای بررسی گام‌های بعدی، فضای منطقه را به‌سوی مرحله‌ای حساس‌تر هدایت می‌کند.


در بخش پایانی مقاله به شخصیت و سبک حکمرانی مادورو پرداخته شده است. او به‌عنوان رهبر سابق اتحادیه‌های کارگری، به کنش‌های طولانی‌مدت، مذاکرهٔ فرسایشی و «بازیِ زمان» خو کرده است. نویسندگان می‌گویند مادورو باور دارد واشنگتن اهل جنگ نیست و فقط بلوف می‌زند. تجربهٔ او از بحران‌های تکراری نیز این اعتمادبه‌نفس را تقویت کرده است. از نگاه مادورو، زمان همواره به نفع او کار کرده و پرسش این است که آیا این‌بار نیز چنین خواهد بود؟


یک گام به پیش، دو گام به پس؛ محدودیت‌های روایت رسانه‌ای

مقالهٔ سی‌ان‌ان در ارائهٔ تصویری کلی از موقعیت ونزوئلا موفق است، اما لایه‌های ژرف‌تری را که برای تحلیل راهبردی ضروری‌اند، نادیده می‌گذارد. مقاله در نخستین سطح، بر انزوای فزایندهٔ مادورو تأکید می‌کند؛ اما کمتر به این می‌پردازد که چرا این رژیم، باوجود ضعف اقتصادی و فشار خارجی، همچنان پابرجاست. توضیح ساختارهای درونی قدرت، درآمدهای نفتی پنهان، شبکه‌های امنیتی و حمایتی و نقش بازیگران غیردولتی می‌توانست تحلیل را کامل‌تر کند.


نقش بازیگران فرامنطقه‌ای نادیده گرفته شده است

روایت سی‌ان‌ان تصویر منطقه را محدود به آمریکا، کوبا و نیکاراگوئه می‌کند؛ درحالی‌که نقش چین، روسیه و حتی ایران در معادلات ونزوئلا بسیار تعیین‌کننده است. چین بزرگ‌ترین وام‌دهندهٔ خارجی ونزوئلاست و مسکو مهم‌ترین پشتیبان امنیتی آن. حذف این عوامل باعث می‌شود تصویر ارائه‌شده، «بحران منطقه‌ای» به نظر برسد تا رقابت ژئواستراتژیک جهانی.


تمرکز بیش از حد بر عملیات نظامی آمریکا
 
«عملیات نیزهٔ جنوبی» اهمیت دارد، اما شاید مقاله آن را بیش از اندازه بزرگ جلوه می‌دهد. حضور نظامی آمریکا در کارائیب قدمتی طولانی دارد و لزوماً به معنای اقدام قریب‌الوقوع نیست. بسیاری از دولت‌های منطقه نیز از چنین عملیات‌هایی برای «موازنه‌سازی» در برابر نفوذ روسیه و چین استفاده می‌کنند. این پیچیدگی‌ها در گزارش چندان باز نمی‌شود.


تحلیل ناکامل از سیاست داخلی برزیل

مقاله شرح درستی از نوسان روابط برازیلیا و کاراکاس ارائه می‌دهد، اما انگیزه‌های داخلی لولا برای فاصله‌گیری از مادورو را توضیح نمی‌دهد. لولا به مشروعیت بین‌المللی و جذب سرمایه‌گذار نیاز دارد، بنابراین نزدیکی بیش‌ازحد به مادورو برای او هزینه‌ساز است. همچنین نقش «مِرکوسور» و تعلیق عضویت ونزوئلا در این بلوک غایب است؛ غیبتی که در تحلیل روابط منطقه‌ای اهمیت دارد.


مادورو؛ بازیگر منفعل یا سیاست‌مدار تاکتیکی؟

تصویری که مقاله از مادورو ارائه می‌دهد، چهره‌ای مقاوم اما تقریباً بی‌گزینه است؛ درحالی‌که او در سال‌های گذشته نشان داده بازیگر ماهری در مدیریت زمان، کنترل نیروهای داخلی و استفاده از شکاف‌های بین‌المللی است. کاهش بحران‌های سیاسی داخلی، کنترل دستگاه امنیتی و توانایی در ایجاد شکاف میان مخالفان، عوامل کلیدی دوام او بوده‌اند.

  مقالهٔ سی‌ان‌ان خواندنی، دقیق و ساختاریافته است، اما برای فهم کامل بحران ونزوئلا باید آن را در کنار عوامل ژئواستراتژیکِ بزرگ‌تر قرار داد: رقابت چین و آمریکا، نقش روسیه در پشتیبانی امنیتی، تغییرات ژئوپلیتیکِ حوزهٔ کارائیب و چرخش‌های اقتصادی منطقه. انزوای مادورو واقعی است، اما این انزوا همیشه معادل «سقوط» نیست؛ زیرا رژیم‌هایی با ساختار امنیتیِ سخت‌افزارمحور، در شرایط بحران مزمن، اغلب دوام بیشتری نسبت به حکومت‌های انتخاباتی دارند.
 
چرا مادورو با وجود انزوای فزاینده همچنان در قدرت باقی مانده است؟

دوام مادورو بیش از هر چیز ناشی از ساختار قدرتی است که طی دو دهه شکل گرفته است. شبکهٔ امنیتی وفادار، ارتش برخوردار از امتیازات نفتی، دستگاه اطلاعاتی قدرتمند و فضای سیاسی بسته‌ای که اجازهٔ سازمان‌یابی مؤثر به مخالفان نمی‌دهد. مادورو توانسته از رقابت قدرت‌های جهانی بهره ببرد. قدرت‌های فرامنطقه‌ای منافعی در بقای او دارند. اقتصاد فروریخته فشار ایجاد می‌کند، اما کنترل دولت بر توزیع منابع و حمایت طبقات فقیر مانع فروپاشی داخلی شده است. در چنین ساختاری، انزوای بین‌المللی الزاماً به معنای بی‌ثباتی داخلی نیست.

 چرا موج جدید چپ در آمریکای لاتین از مادورو فاصله گرفته است؟

چپ امروز آمریکای لاتین برخلاف دوران چاوز، بیشتر «چپ عمل‌گرا»ست تا «چپ انقلابی». لولا، بوریک و پترو به دنبال جذب سرمایه‌گذار، روابط باثبات‌تر با آمریکا و مدیریت بحران‌های داخلی‌اند. نزدیکی به مادورو که به نقض حقوق بشر و سوءمدیریت اقتصادی متهم است، برای آن‌ها هزینهٔ داخلی و بین‌المللی دارد. فضای سیاسی منطقه نیز تغییر کرده و مردم نسبت به الگوهای اقتدارگرای چپ حساس‌تر شده‌اند. بنابراین رهبران جدید ترجیح می‌دهند از ونزوئلا فاصله بگیرند، بدون آنکه پیوندهای تاریخی چپ را قطع کنند.

 آیا «عملیات نیزهٔ جنوبی» نشان‌دهندهٔ احتمال مداخلهٔ نظامی آمریکاست؟

  گرچه عملیات از نظر نمادین تهاجمی به نظر می‌رسد، اما در واقعیت احتمال مداخلهٔ مستقیم نظامی بسیار پایین است. حضور نیروهای آمریکایی در کارائیب سابقه دارد و اغلب به عنوان ابزار فشار سیاسی و موازنه‌سازی ژئوپلیتیک استفاده می‌شود. هزینهٔ سیاسی و داخلی برای ترامپ ـ یا هر رئیس‌جمهور آمریکایی ـ بسیار سنگین است، زیرا افکار عمومی آمریکا علاقه‌ای به جنگ جدید ندارد. عملیات بیشتر پیام‌محور است؛ هشدار به مادورو، حمایت از متحدان منطقه‌ای و محدودسازی نقش روسیه و چین در حیاط‌خلوت واشنگتن.

 نقش برزیلِ لولا در این بحران چیست و چرا تا این حد محتاطانه عمل می‌کند؟

   برزیل مهم‌ترین قدرت منطقه‌ای است و می‌تواند بر روندها اثر بگذارد، اما لولا در موقعیتی پیچیده قرار دارد. او می‌خواهد نقش میانجی را بازی کند؛ نه متحد ونزوئلا باشد و نه تابع واشنگتن. بحران اقتصادی داخلی، فشار راست افراطی در سیاست برزیل و نیاز به جلب سرمایه‌گذاری خارجی باعث شده لولا در روابط با مادورو «فاصلهٔ حساب‌شده» حفظ کند. او حاضر نیست مانند دوران چاوز، اتحاد ایدئولوژیک را محور سیاست خارجی قرار دهد.

   آیا کوبا توان حمایت واقعی از ونزوئلا را دارد؟

کوبا وفادارترین متحد ونزوئلا بوده، اما امروز گرفتار یکی از سخت‌ترین بحران‌های اقتصادی است. این کشور با کمبود انرژی و غذا، کاهش ارزآوری و موج مهاجرت دست به گریبان است. توان نظامی و مالی هاوانا برای حمایت عملی بسیار محدود است. حمایت کوبا بیشتر جنبهٔ نمادین و سیاسی دارد؛ نوعی پایداری ایدئولوژیک که برای مادورو ارزش روانی دارد، نه استراتژیک. بنابراین، در سناریوی درگیری جدی، کوبا عملاً قادر به تغییر موازنه نیست.

   نیکاراگوئهٔ اورتگا چه جایگاهی در معادله دارد؟

نیکاراگوئه متحد سیاسی مهمی است، اما ظرفیت تأثیرگذاری واقعی ندارد. اورتگا سال‌هاست درگیر بحران داخلی، تحریم‌ها و چالش‌های اقتصادی است و هرچند در لفاظی ضدآمریکایی با مادورو هم‌صداست، اما تا کنون کمک ملموسی ارائه نداده. اظهارات اخیر او بیشتر تلاشی برای حفظ چهرهٔ انقلابی و بومی‌سازی فشارهای داخلی است. نیکاراگوئه نمی‌تواند نقشی فراتر از «صدای همراه» ایفا کند.

 آیا چین و روسیه خواهند گذاشت آمریکا نفوذش را در ونزوئلا گسترش دهد؟

   چین و روسیه در سال‌های اخیر محتاطانه‌تر عمل کرده‌اند، اما همچنان بازیگران مهم‌اند. چین بزرگ‌ترین طلبکار ونزوئلاست و ثبات حداقلی این کشور را برای امنیت سرمایهٔ خود ضروری می‌داند. روسیه نیز به‌ویژه بعد از اوکراین، به دنبال حفظ نفوذ در حوزهٔ کارائیب است. با این حال، هیچ‌کدام در شرایط کنونی آمادهٔ درگیری مستقیم با آمریکا نیستند. آن‌ها ترجیح می‌دهند با حمایت‌های اقتصادی و امنیتی محدود، «توازن نرم» ایجاد کنند. بنابراین حمایتشان بیشتر تاکتیکی است تا مداخله‌گر.

 آیا فشارهای اقتصادی آمریکا می‌تواند به تغییر رژیم منجر شود؟
 
   تحریم‌های گسترده آمریکا، اقتصاد ونزوئلا را فرسوده کرده، اما ساختار سیاسی را تضعیف نکرده است. دولت کنترل منابع باقی‌مانده، صنعت نفت و شبکه‌های توزیع را در دست دارد. در رژیم‌های اقتدارگرا، فرسایش اقتصادی الزاماً به فروپاشی نمی‌انجامد؛ بلکه گاهی باعث وابستگی بیشتر مردم به دولت می‌شود. تجربهٔ ایران، کوبا و کره‌شمالی نشان می‌دهد تحریم به تنهایی ابزار تغییر رژیم نیست. تغییر زمانی محتمل می‌شود که شکاف درون ساخت قدرت ایجاد شود.

 بحران ونزوئلا چگونه بر امنیت کارائیب و آمریکای لاتین اثر می‌گذارد؟

بحران باعث جابه‌جایی قدرت در کارائیب شده است. کشورهایی که زمانی بی‌طرف بودند اکنون زیر فشار واشنگتن به سمت قطع حمایت از مادورو پیش می‌روند. حضور نظامی آمریکا ممکن است باعث واکنش‌های اعتراضی کوبا و نیکاراگوئه شود، اما بیشترین خطر، افزایش قاچاق، مهاجرت و بی‌ثباتی اقتصادی در منطقه است. ونزوئلا همچنین حلقهٔ ارتباطی بلوک‌های ضدآمریکایی است و بی‌ثباتی‌اش می‌تواند توازن امنیتی منطقه را تغییر دهد.
 
در شرایط کنونی، چه سناریوهای محتملی برای آیندهٔ ونزوئلا و وضعیت مادورو قابل تصورند؟


۱. ادامهٔ وضعیت کنونی (سناریوی خاکستری)

مادورو به تاکتیک صبر ادامه می‌دهد، حضور آمریکا در کارائیب افزایش می‌یابد و درگیری مستقیم رخ نمی‌دهد. اقتصاد و بحران داخلی فشار ایجاد می‌کند، اما ساختار قدرت و کنترل منابع حیاتی، مادورو را در قدرت نگه می‌دارد. این سناریو به احتمال زیاد تا انتخابات آمریکا یا تغییرات منطقه‌ای ادامه خواهد داشت.


۲. فشار اقتصادی و سیاسیِ شدیدتر

تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی ممکن است شدت یابند و متحدانِ باقی‌مانده، مانند کوبا و نیکاراگوئه، نتوانند حمایت عملی ارائه دهند. در این حالت، مادورو مجبور به انعطاف محدود در سیاست‌های داخلی یا خارجی می‌شود، اما فروپاشی کامل رژیم بعید است مگر شکاف جدی در ارتش یا حزب حاکم ایجاد شود.


۳. مذاکره و مصالحه سیاسی

با افزایش فشار داخلی و خارجی، مادورو ممکن است وارد مذاکرات با واشنگتن یا کشورهای منطقه شود. این مذاکرات می‌تواند شامل آزادی اقتصادی محدود، کاهش تنش‌ها یا وعدهٔ اصلاحات انتخاباتی باشد. تاکتیک او در این سناریو، حفظ کارت‌های استراتژیک تا لحظهٔ آخر خواهد بود.


۴. بحران یا آشوب داخلی

در صورت افزایش شدید فشار اقتصادی و کاهش حمایت ارتش یا نهادهای امنیتی، ممکن است اعتراضات گسترده یا شورش‌های محلی شکل گیرد. این سناریو ریسک بی‌ثباتی شدید منطقه‌ای و افزایش مهاجرت، قاچاق و تهدیدهای امنیتی کارائیب را بالا می‌برد.


۵. سناریوی کم‌احتمالِ مداخلهٔ نظامی

حملهٔ مستقیم آمریکا یا متحدان منطقه‌ای در کوتاه‌مدت بعید است، زیرا هزینهٔ سیاسی و نظامی بالایی دارد و افکار عمومی آمریکا و جامعهٔ بین‌المللی مقاومت نشان می‌دهند. با این حال، در صورت تشدید بحران و عدم توافق دیپلماتیک، گزینهٔ مداخلهٔ نظامی هرچند کم‌احتمال، قابل بحث است.


محتمل‌ترین سناریوی ماه‌های آینده چیست؟

به‌نظر می‌رسد محتمل‌ترین سناریو «تداوم وضعیت خاکستری» است؛ ادامهٔ فشار آمریکا و افزایش نمادین حضور نظامی بدون درگیری. مادورو به تاکتیک صبر ادامه می‌دهد و منتظر انتخابات آمریکا و تغییر احتمالی مسیر سیاست خارجی است. بحران ونزوئلا به‌جای انفجار ناگهانی، احتمالاً به‌شکل مزمن ادامه می‌یابد، با انزوای بیشتر و بدون فروپاشی.

   وضعیت ونزوئلا نمونه‌ای برجسته از پیچیدگی‌های سیاست منطقه‌ای و جهانی است. انزوای بین‌المللی، بحران اقتصادی و تغییرات سیاسی منطقه‌، مادورو را در مضیقه قرار داده‌اند، اما نتوانسته او را از قدرت ساقط کنند. متحدانش محدود و ناتوان‌اند، اما تجربهٔ مدیریت بحران‌های پی‌درپی و تاکتیک صبر، به او امکان می‌دهد در این شرایط شکننده دوام آورد. این موقعیت، پرسش‌های مهمی دربارهٔ اثرگذاری تحریم‌ها، نقش بازیگران فرامنطقه‌ای و آیندهٔ دموکراسی در آمریکای لاتین ایجاد می‌کند و خواننده را به تعمق و تحلیل بیشتر فرا می‌خواند.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.