بسیاری از افراد علاقهای به شنیدن این حرف ندارند، اما بسیاری از آلت کوینهایی که امروز میبینید، در چرخه بعدی بازار وجود نخواهند داشت. این جمله حاصل بررسی مقالات علمی، بررسی فعالیت توسعهدهندگان و بهروزرسانیهای گیتهاب (GitHub) را و مشاهده مرگ پروژهها است.
در این یادداشت بر اساس مقالهای در وبسایت مدیوم (Medium)، بررسی میکنیم که چرا بسیاری از آلت کوینها محکوم به مرگ هستند و نباید روی بقای طولانیمدت آنها شرطبندی کنیم.
دلیل این اتفاق به طرز دردناکی ساده است. اکثر پروژهها روی هیچ چیز واقعی کار نمیکنند. آنها نه محصولی دارند، نه کاربردی، نه پایگاه کاربری، نه نقشه راه، نه بودجه، نه توسعهدهنده و نه هیچ دلیل قانعکنندهای برای وجود داشتن.
این پروژهها بر اساس هیجان و هیاهو (Hype) ساخته شدهاند، نه بر پایه ارزش واقعی.
کل مدل کسبوکار آنها این است: «عرضه توکن ← پامپ قیمت ← خالی کردن روی سر سرمایهگذاران خرد». و سرمایهگذاران خرد هنوز هم فریب میخورند و فکر میکنند هر نموداری که در یک روز ۴۰٪ رشد میکند، سولانای بعدی است.
اما اینطور نیست. ارزهای دیجیتال قدرتمند بر اساس بنیادهای واقعی ساخته میشوند. ارزهای ضعیف بر اساس احساسات و گروههای تلگرامی شکل میگیرند. تمام تفاوت در همین است.
آسانترین راه برای تشخیص پروژهای که مرده یا در حال مرگ است، بررسی گیتهاب آن است. اگر برای شش ماه، یک سال یا گاهی دو سال هیچ بهروزرسانیای وجود نداشته باشد، به این معنی است که توسعهدهندگان ساخت و توسعه را متوقف کردهاند.
پروژهای بدون سازنده، پروژهای بدون حیات است و پروژهای بدون حیات، ارزی است که در انتظار حذف شدن از صرافیها (Delist) به سر میبرد. به محض اینکه از صرافیها حذف شود، قیمت مستقیماً به صفر میرسد. هیچ بهبودی جادویی در کار نخواهد بود. هیچ بازگشتی وجود ندارد. ارزهای مرده، مرده باقی میمانند.

افراد زیادی هستند که روی شتکوینها سرمایهگذاری میکنند با این تصور که ۲۰ میلیون تومان آنها را به ۲ میلیارد تومان تبدیل خواهند کرد. بسیاری از این افراد پول خود را از دست میدهند.
در شبکههای اجتماعی گروههای زیادی بودهاند که پر از هیجان برای ارزهای معرفیشده توسط اینفلوئنسرها بودند؛ ارزهایی که پشتوانهای جز یک لوگو و یک سرور دیسکورد پر از ربات نداشتند. توکنهایی که میلیونها دلار سرمایه جذب کردند، بدون اینکه حتی یک ویژگی کاربردی راهاندازی کنند.
و هر بار، داستان به همین شکل تمام میشود: نمودار قیمت سقوط میکند، تیم ناپدید میشود و سرمایهگذاران با چک کردن پرتفوی خود، صفحه نمایش گوشیهایشان را میشکنند.
اینجا قسمتی است که مردم فراموش میکنند: هر کسی میتواند یک توکن عرضه کند. بله، هر کسی. من و شما میتوانیم همین امروز یک ارز دیجیتال بسازیم، آن را در فضای آنلاین تبلیغ کنیم، از اینفلوئنسرها بخواهیم دربارهاش پست بگذارند، قیمت را پامپ کنیم و سپس ناپدید شویم.
هیچ مانعی وجود ندارد. هیچ قانونی حاکم نیست. به همین دلیل است که ۹۸٪ بازار بیارزش است. نه به این دلیل که فناوری بد است، بلکه به این دلیل که افرادی که آن را میسازند اهمیتی نمیدهند.
پروژههای واقعی بهروزرسانی منتشر میکنند، کدهای جدید ارائه میدهند و توسعهدهندگانی دارند که شب و روز کار میکنند. پروژههای واقعی سالها زمان نیاز دارند تا قدرتمند شوند. آنها بنیاد میسازند، نه رؤیا.
به همین دلیل است که ارزهایی مانند سولانا، اتریوم، ریپل (XRP)، چین لینک، پالیگان، کازماس و موارد دیگر پس از هر سقوطی همچنان زنده هستند. آنها با شانس زنده نماندهاند. آنها زندهاند چون تیمهایشان حتی زمانی که قیمت ۸۰٪ کاهش یافته، بدون توقف در حال ساخت و توسعه هستند.
در هر چرخه بازار، سرمایهگذاران جدید فکر میکنند «پدیده بزرگ بعدی» را پیدا کردهاند. فکر میکنند زود وارد شدهاند. فکر میکنند یک ارز دیجیتال در ۳ سال ۳۵ برابر خواهد شد. اما حقیقت ساده است.
اگر پروژه هیچ کاربرد واقعی و محصولی نداشته باشد، شما زود وارد نشدهاید؛ شما «نقدینگی خروج» آنها هستید. شما آخرین نفری هستید که وقتی تیم ناپدید میشود، کیسه را در دست دارید.
دنیای ارزهای دیجیتال جادوگری نیست؛ فقط فناوری است. اگر هیچ کاربرد واقعی پشت یک توکن نباشد، آن توکن آیندهای ندارد. اگر تیم کار نکند، آن ارز دوام نخواهد آورد.

اگر گیتهاب ساکت باشد، پروژه مرده است. اگر ارز از صرافیها حذف شود، پول شما برای همیشه از دست رفته است و اگر هنوز فکر میکنید «شاید دوباره پامپ شود»، فقط به خودتان دروغ میگویید.
بازار در نهایت هر چیز ضعیفی را حذف میکند. همیشه این کار را کرده و همیشه خواهد کرد. فقط ارزهای قدرتمند با بنیادهای واقعی آنقدر زنده میمانند تا چرخه بعدی را ببینند. بقیه محو میشوند.
قبل از اینکه روی هر چیزی سرمایهگذاری کنید، از خودتان یک سؤال ساده بپرسید:
آیا این یک پروژه واقعی است یا رؤیایی که شخصی در توییتر به من فروخته است؟
بازار ارزهای دیجیتال ثروت میآفریند؛ اما این ثروت را برای کسانی خلق میکند که تفاوت بین ساختن و هیجان، بنیادها و رؤیاها، و ارزش بلندمدت و سروصدای کوتاهمدت را درک میکنند.
اگر یاد بگیرید این تمایز را قائل شوید، زنده خواهید ماند. در غیر این صورت، سرنوشت شما مانند ۹۸٪ از افرادی خواهد بود که ۹۸٪ از ارزهایی را خریدند که دوام نخواهند آورد.